فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مـیدونۍچۍقـشنگہ؟!
اینڪہتاحالاکربلانرفتہباشۍولۍدلتبـرا
حـرمتـنگبشہ🙂💔🚶🏿♂'!
http://eitaa.com/joinchat/4193779843C125ba6d36b
بامداحیهاشونحالدلتعوضمیشه🤌🏼
میدونیهندزفریبرایچیساختن....
برایشباییکهدلتتنگه!
اینجامعدنهمونشبایدلتنگیتهست😄💔
http://eitaa.com/joinchat/4193779843C125ba6d36b
بدوبیاتاجانمونی..
سلام_امام_زمانم ❤️✋
هرچهمیخواهیبکشامانکشدامنزمن
ایحبیب ایآشنا ایحضرت یابنالحسن
هرچه میگویی بگو اما نگو دیگر نیــــا
منتقـم تعجیل کن با ذکـر یا زهـرا بیــــا
السلامعلیکیااباصالحالمهدی ≽
✦السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ،
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
❣#لَـیِّن_قَـلبی_لِوَلِیِّ_اَمرِک ❣
#امام_زمان عج
العجلمولایغریبم
🌹 اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍀خصوصيات اخلاقی#شهیدشیروانیان
🍀بسیار غیرتمند بودند ومهربان در کار وعبادتهایشوحرفهاوکارهایش همیشه مراقبت میکرد وهمیشه در کسب وکارهایش دقت میکرد تا روزی حلال به دست آورد هر گاه دوستی در تنگنا میافتاد بدون آنکه کسی بفهمد کمکش میکرد بعد از شهادتش فهمیدیم هزینه ی عمل را ایشان آماده کرده بودند او عاشق امامان واهل بیت (ع) بودند پاتوق همیشگی اش گلستان شهدا بود وصیت نامه شهدا را می خواندند وبه آن عمل میکرد وهیچ گاه ترک نمی کردند🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
همسر شهید نقل میکند:
مجتبی در همه حال شوخ طبع بود. چشمان روشن و صورتی نورانی و شاداب داشت، هر وقت از مقابل ساختمان بنیاد شهید باغملک عبور می کردیم با شوخی میگفت:
خانم این آدرس را حفظ کن بعد از شهادت من مسیرت زیاد به اینجا میخورد.
من متوجه میشدم که حرفش جدی است اما برای اینکه ناراحتم نکند با شوخی و خنده میگفت.
حتی در خود سوریه دوستانش میگفتند برخی اوقات که در منطقهی عملیاتی راه را گم میکردیم، در عین عصبانیت همهی ما، شهید زکوی با لبخند میگفت:
نترسید راه ما به سمت بهشت است گم نمیشویم.
#شهید_مجتبی_زکوی_زاده...🌷🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نهج البلاغه
حکمت 6 - ارزش راز دارى و خوشرويى
وَ قَالَ عليهالسلام صَدْرُ اَلْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ🌹
و درود خدا بر او، فرمود: سينۀ خردمند صندوق راز اوست
وَ اَلْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ اَلْمَوَدَّةِ🌹
و خوشرويى وسيلۀ دوست يابى
وَ اَلاِحْتِمَالُ قَبْرُ اَلْعُيُوبِ وَ رُوِيَ أَنَّهُ قَالَ فِي اَلْعِبَارَةِ عَنْ هَذَا اَلْمَعْنَى أَيْضاً🌹
و شكيبايى، گورستان پوشانندۀ عيبهاست. و يا فرمود
اَلْمَسْأَلَةُ خِبَاءُ اَلْعُيُوبِ🌹
پرسش كردن وسيلۀ پوشاندن عيبهاست
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سرد بودن آب رودخانه به خودی خود مشکلی نداشت اما از آنجا که نظر هر چهار نفرشان گذشتن از رود و برپا کردن بساط پیک نیکشان زیر درختهای آن طرف رود بود، مسئله سردی آب موضوعیت پیدا میکرد.
میلاد خیلی فرز و سریع و قبل از همه
از رودخانه گذشت. پشت سرش زهرا راه افتاد
و با طی کردن عرض رودخانه از آن گذشت.
اما همین که ریحانه خواست چادرش را جمع کند
و به دنبال زهرا برود یکدفعه روی هوا بلند شد.
بین زمین و آسمان متوجه شد که امیر
او را روی دست بلند کرده است و از رودخانه میگذراند.
در همان حال به دوستش درس زندگی هم میداد:
آدم نمیذاره خانمش خیس بشه.
خانم آدم باید درست رد بشه، خانمت رو باید رد کنی!
شهید#امیر_سیاوشی🕊🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh