فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایتی از حضور شهید حاج قاسم سلیمانی در حرم امام رضا(ع)
#امام_رضا
#شهادت_امام_رضا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✨ سیدالشهدای خدمت
🌼 شهید سید ابراهیم رئیسی
🕌 در زمان تولیت آیت الله رئیسی در آستان قدس رضوی در طول روز به ویژه ایام خاص در فرودگاه، محورهای مواصلاتی، هتل ها و در هر جایی که زائر یا فرد محرومی وجود داشت، غذای متبرک توزیع میکردند و همیشه به من تاکید میکردند که
⚠️ نباید زائران امام رضا(علیهالسلام) در اطراف حرم بی پناه بمانند و باید زمینه آسایش آنان فراهم شود و در همین راستا بود که در زمان تولیت آیت الله رئیسی زائرسراهای جدید ساخته شد.
🏷راوی: سیدخلیل منبتی
#امام_رضا #همه_خادم_الرضاییم
#شهادت_امام_رضا
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬نماهنگ بدرقه خادمالرضا علیهالسلام
🔹به یاد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابو مهدی المهندس
🕌مشهد مقدس؛ #حاج_قاسم؛ #امام_رضا
#شهادت_امام_رضا
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#خاطرات_شهید
●توی عملیات مجروح شد ، تیر به ناحیه سر اصابت ڪرد. شرایط درگیری بہ نحوے بود ڪه راهے برای عقب کشیدن رضا نبود بجز اینکہ پیکر پاکش رو روی زمین بکشیم و آرومآروم بیایم عقب...
●رضا زنده بود و پیڪرش روسنگ و خاک کشیده مےشد چارهاے نبود. اگر این ڪار و نمےڪردیم زبونم لال مےافتاد دست تڪفیریها...
●رضا توی عشــق به حضرت رقیه (س) سوخت، پیڪرش تو مسیر شام روی سنگ و خار ڪشیده شد مثل ڪاروان اسراے اهل بیت (ع) ، رضا زنـده مـوند و زخم این سنگ و خار رو تحمل کرد و بعد روحش پرکشید و آسمونے شد.
●فرمانـده مےگفت : این مسیری ڪه پیڪر رضا روی زمین ڪشیده شد همون مسیر ورود اهل بیت علیهم السلام به شام هست ....
✍ راوی : همرزم شهیــد
#شهید_رضا_دامرودی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از همون بچگیهام
بهترین خاطرههام از حرمه
خداروشکر میکنم
سایهی امام رضا رو سرمه
مجتبی رمضانی🎙
🕯🏴🕯🖤🕯🏴🕯
#شهادت_امام_رضا #امام_رضا
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ
اللهمعجللولیکالفرج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش حرم بودمو مهمان تو بودم🥺
مهمان توو سفره ی احسان تو بودم💔
یک پنجره فولاددلم تنگ تو آقاست😭
ای کاش که زوار خراسان تو بودم
شهادت امام مهربانی ها تسلیت🖤🖤
انشاالله به زودی قسمت هممون بشه زیارت آقا جانمون 🙏
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگه؛
بیچاره اونکه کربلا نرفته پیچاره تر اونکه دید کربلاتو...😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فڪرشوبڪن...
روبہگنبدشنشستۍ؛
بہشنگاهمیڪنۍ!
دستخودتنیست
یہوبغضمیڪنۍ...
میبارۍ!
هقهقمیڪنۍ:)!
یھواینوسطمیخندۍ؛
حرفمیزنۍ
بازگریتمیگیره...
خیلیقشنگہنہ!؟
بابا رضا💛
🥺🥲🥺
اللهم ارزقنا حرم
🤲🤲🤲
بابا رضا💛
حال دلتون امام رضایی🧡
#امام_رضا
#دلتنگ
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🏴بسم الله الرحمن الرحیم 🏴
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهیدِ
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک..َ🏴
🏴اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🏴
🏴اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🏴
یا #امام_رضا ...😭
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام رضا💚
منو دوباره دعوتم کن آقا
امام رضا دلم گرفته
امام رضا یه کاری کن برای اون که
چند وقته حرم نرفته
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شهید_جمهور
حاج آقا حدود صد روز پیش،
هرچقدر صدات زدیم،
نه جوابمون رو دادی و نه برگشتی!...
پارسال شب محرم گفتی برای این طلبهی خدمتگزار دعا کنید،
شب محرم گذشت و سیِ صفر اومد و
نشانِ خادمیِ شما تا قلب آسمونها رفت...
آقای طلبهی خدمتگزار،
هارداسان؟؟!!!...
حالا شما برای ما دعا کن خادم الرضای خوش عاقبت و شهید ...😭💔
#شهادت_امام_رضا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - پیراهن سیاه خدانگهدار - بنی فاطمه.mp3
3.56M
🏴 #وداع_با_محرم_صفر
پیراهن سیاه خدانگهدار
گریه و اشک و آه خدانگهدار
😭😭😭
سید مجید بنی فاطمه🎙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
༻༺
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان
مرا ببخش نمردم پس از محرمتان
لباس مشکی من یادگاری زهراست
چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غمتان؟
#وداع_با_محرم_صفر🥀
#ما_ریزه_خوار_سفره_احسان_زینبیم❤️
#شرمندهام_که_از_غم_زینب_نمردهام🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✅ با اجازه مادر سادات
رخت عزای پسرش را نه از جان
بلکه از تن در میآوریم و میگوییم :
ای حسین (ع)
داغ تو تا ابد در سینه ما خواهد ماند...🖤
حلولِ #ماه_ربیع الاول ماهِ شادی
و شادمانیِ اهل بيت(ع) را تبریک عرض مینماییم 🌸🌱
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
چهار راه خندق
#قسمت_دویست_و_سیزده_
کمی بعد رادیو را خاموش کرد قیافه جدی به خودش گرفت و آهسته گفت:« اخوان یک گلوله روش نوشته برونسی، فقط اون گلوله می آد می خوره به پیشانی زندگی من، هیچ گلوله دیگه ای نمی آید، مطمئن مطمئنم.»
سرهنگ عباس تیموری
برونسی از آنهایی بود که از مرز خودیت گذشتند بدون اغراق می توانم بگویم که حتی تجربه ی دشوار رزمی شدن را با توسل به اهل بیت عصمت و طهارت (سلام الله علیهم) به دست آورد عجیب ارتباطی داشت با آن بزرگواران، یادم هست قبل از عملیات رمضان،همرزم او شدم همان وقت ها خاطره ای از او سرزبان ها بود که برام خیلی جای تأمل داشت. خاطره ای که در تاریخ دقیق جنگ ثبت شده است. پیش خودم فکر می کردم آدم چقدر باید عشق و اخلاص داشته باشد که به اذن خداوند و با عنایت ائمه ی اطهار(علیهم السلام) تو صحنه ی کارزار و درگیری به بچه ها دستور بدهد از میدان مین عبورکنند مین هایی که حتی یکیشان خنثی نشده بودند!
هرچه بیشتر تو گردان او می ماندم، عشق و علاقه ام به اش بیشتر می.شد حقاً راست گفته اند که نیروها را با اخلاق و ارادتش می خرید ازش جدا نشدم تا وقتی که معاون تیپ شد و بعدهم فرمانده ی تیپ.
روزهای قبل از عملیات بدر را هیچ وقت از خاطر نمی برم تو
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
چهار راه خندق
#قسمت_دویست_و_چهارده_
سخنرانی های صبحگاهش چند بار با گوش های خودم شنیدم که گفت:«دیگه نمی تونم تو این دنیا طاقت بیارم برای من کافیه»
یک جا حتی تو جمع خصوصی تری شنیدم می گفت:«اگر من تو این عملیات بدر شهید نشم، به مسلمانی خودم شک می کنم.»
آن وقت ها من فرمانده ی گروهان سوم از گردان ولی الله بودم یک روز تو راستای همان عملیات بدر،،جلسه ی تلفیقی داشتیم تو تیپ یکم از لشگر هفتاد و هفت خراسان " ۱" اسم فرمانده ی تیپ را یادم نیست.
من و چند نفر دیگر همراه آقای برونسی رفته بودیم تو این جلسه ،همان فرمانده ی تیپ یکم رفت پای نقشه ی بزرگی که به دیوار زده بودند شروع کرد به توجیه منطقه عملیاتی که مثلاً؛ ما چه جور آتش می ریزیم چطور عمل می کنیم وضعیت پشتیبانی مان این طوری است و آتش تهیه و آتش مستقیممان آن طوری.
حرف های او که تمام شد فرمانده طلاعات - عملیات تیپ شروع کرد به صحبت زیاد گرم نشده بود که یکدفعه
برونسی حرفش را قطع کرد
«ببخشین، بنده عرضی داشتم.»
از جا بلند شد و رفت طرف نقشه، مثل بقیه میخ او شدم هنوز نوبت او نشده بود از خودم پرسیدم:«چی می خواد بگه
حاج آقا؟»
آن جا رو کرد به فرمانده ی تیپ یکم و گفت: «تیمسار شما حرف های خوبی داشتین ولی نگفتین از کجا می خواید نیروها رو هدایت کنید؟ یعنی جای خودتون رو مشخص نکردین»
فرمانده ی تیپ آنتن را گذاشت رو نقطه ای از نقشه گفت:«من از این جا
پاورقی
۱_ آن زمان کم کم بنا شده بود ما بین ارتش و سپاه تلفیق صورت بگیرد تا از دو نیرو بشود بهتر استفاده کرد
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh