eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
یکی از دوستان او خواب #حضرت_زهرا(سلام الله علیها) را دیده بود. حضرت به او گفته بودند: «مرحله اول عمل
7⃣6⃣4⃣ 🌷 🔰همیشه به من می‌گفت که او را از زیر قرآن📖 رد کنم. تصمیم گرفتم تا برای او را از زیر قرآن رد کنم. 🔰وقتی امام حسین(علیه السلام) را در قبر گذاشتند و پرچم گنبد را روی مصطفی انداختند، قرآنم📖 را درآوردم و به عموی مصطفی که داخل قبر بود دادم. 🔰گفتم که این قرآن را روی صورت بگذارند و بردارند. به محض اینکه قرآن را روی صورت مصطفی گذاشتند، شاید به اندازه دو یا سه دقیقه⏰ نشده بود که و چشم😌 مصطفی بسته شد. 🔰همانجا گفتم: «می‌خواستی در لحظه،♨️ "عند ربهم یرزقون" بودنت را نشانم دهی و بگویی که ؟ 🔰همه اینها را می‌دانم. زندگی می‌کنم مصطفی😍». راوی:همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهید علمدار: هر وقت خواستید برای من کاری انجام دهید، 👈 #زیارت_عاشورا را بخوانید،سه بار هم در اول و
🕊🌷🕊 هر کاری مى كردن دکترا، سید به #هوش نمی ‌اومد. اگر هم می اومد.. یه #یازهرا (س) می‌ گفت؛ دوباره از هوش می‌ رفت. کمی آب #زمزم با #تربت به دستم رسیده بود، با هم قاطی کردم مالیدم رو لبای سید. چشماشو باز کرد وگفت: این چی بود؟ گفتم: #آب... گفت: نه آب نبود، ولی دیگه این کارو نکن..! من با مادرم تو کوچه های #مدینه بودیم،تازه #راز یازهرا(س) گفتناشو فهمیدم. #شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷 @shahidNazarzadeh
💠حالا دیگه پشتم شکست... 🔰زمان دفن شهید مدافع حرم محمد علی الله دادی، حاج قاسم سلیمانی کفشهایش را درآورد و قبر شد، یک که سید حسن نصرالله داده بود به شهید، پهن کرد کف قبر 🔰یک مقدار از جیبش درآورد، گفت:گذاشته بودم برای خودم، ریخت کف قبر، آمد بالا، دست گرفت به کمر، گفت: یاحسین قربون اون لحظه ای که گفتی(الان انکسر ظهری...) منم حالا دیگه . پ ن: این شهید بزرگوار به همراه شهید جهاد مغنیه در اثر حمله موشکی به منطقه قنیطره سوریه به رسید. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌟🍃🌟🍃🌟 🌷 #کرامات_شهدا 🔹همیشه «یا زهرا» می‌گفت و البته عنایاتی هم نصیب ما می‌شد. مثلاً دو سه بار ا
🕊🌷🕊 هر کاری مى كردن دکترا، سید به #هوش نمی ‌اومد. اگر هم می اومد.. یه #یازهرا (س) می‌ گفت؛ دوباره از هوش می‌ رفت. کمی آب #زمزم با #تربت به دستم رسیده بود، با هم قاطی کردم مالیدم رو لبای سید. چشماشو باز کرد وگفت: این چی بود؟ گفتم: #آب... گفت: نه آب نبود، ولی دیگه این کارو نکن..! من با مادرم تو کوچه های #مدینه بودیم،تازه #راز یازهرا(س) گفتناشو فهمیدم. #شهید_سید_مجتبی_علمدار🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
به قول : " فقط از این خاکا اومده بیرون ... ◆پوست ◆گوشت ◆و ◆همه چی همینجاست تو دلِ همین قلباشون♥️ اینجاست تو همین خاکهایی که قدم می‌زنید👣 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
به قول : " فقط از این خاکا اومده بیرون ... ◆پوست ◆گوشت ◆و ◆همه چی همینجاست تو دلِ همین قلباشون♥️ اینجاست تو همین خاکهایی که قدم می‌زنید👣 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊|🌷|🕊 هر کاری این دکترها میکردند سید به نمی ‌آمد. اگر هم می آمد. یه (سلام الله) می‌ گفت؛ دوباره از هوش می‌ رفت. کمی آب زمزم با به دستم رسیده بود، با هم قاطی کردم مالیدم رو لبهای سید. چشمهایش را باز کرد وگفت: این چی بود⁉️ گفتم: ... گفت: نه آب نبود، ولی دیگه این کار را نکن..! من با مادرم تو کوچه های بودیم تازه اینجا بود که من یازهرا(سلام الله) گفتن هاشو فهمیدم🥀 🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
محمدرضاهمیشه جمله رومیگفت... «ای که بر من می‌گذری، روضه بخوان نام (سلام الله علیها ) شنوم زیر لحد گریه کنم» ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh