🌷شهید نظرزاده 🌷
هر شهیدی یه حاجت میده... 🌸یکی کربلا 🌺یکی مشهد 🌸یکی راهیان خلاصه هر شهیدی تو یه حاجت متخصصه.... اقا
9⃣5⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
روایت خواهر شهید محمدرضا دهقان
🔹دوسال پیش باهم رفته بودیم #بهشت_زهرا، یکی از مهمترین تفریحات و عاشقانه هایش❤️ با شهدا، #تمیزکردن سنگهای مزار و چیدن گل🌷🌷 روی آن بود.
🔰آن روز هم مثل همیشه کلی عکس انداختیم📸.اما وقتی رسیدیم به مزار #شهید_محرم_ترک ،رفت نشست کنار مزار و گفت: "سریع اینجا از من #عکس بنداز!! "
🔰با تعجب گفتم 😟: "چرا اینجا؟ پاشو کنار #آقارسول ازت عکس بگیرم! "
گفت :" نه❌! شهید ترک #کلیدفتح شهدای ایران توی سوریه ست👌!
🔰آقارسول و آقامحمودرضا هم اینجا عکس📷 دارن! ازم عکس بنداز که بعد از #شهادتم پخش کنی..."عکس انداختم اما به او خندیدم😄 و گفتم اگر به عکس انداختن بود، الان نصف تهران #شهیدبودند!!
🔰گاهی فکر می کنم💭 چقدر لحظه پروازش🕊 را دور میدیدم.حالا #سه_شهید کنار مزار محرم ترک عکس دارند!!!
#شهید_محمد_رضا_دهقان
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
یک روزِ گرم #اردیبهشتی، 1400 کیلومتر آن طرفتر از خاک کشورمان🇮🇷 یک جوان رعنای ایرانی بود و دهها نیرو
♥شستن استکان های #روضه
✿هر سال ایام #فاطمیه یک ماه در مسجد ما روضه حضرت زهرا(س)🏴 برپا می شود که به خاطر دوری راه من نمی توانستم به مجلس روضه بروم⭕️ یک روز سر راه از #حامد خواستم مرا به مسجد ببرد که حداقل یک روز را پای #روضه بنشینم. وقتی رسیدیم روضه تمام شد و خانم ها از مسجد پراکنده شده بودند😔
✿به حامد گفتم اشکالی ندارد❌ حداقل داخل می رویم و برای جمع و جور کردن و #تمیزکردن مسجد کمک می کنیم. وقتی می خواستیم داخل شویم به من گفت: مادر جان من یک نیتی کردم شما بروید و #استکان های چای روضه را بشویید.
✿حامد به من نگفت نیتش چیست❗️ اما من به همان نیت استکان ها را #شستم. دو سه روز پس از آن به سوریه رفت و خبر مجروحیت💔 و بعد خبر #شهادتش را برایمان آوردند. شک ندارم که آن روز #نیتش_شهادت بود🌷
راوی: مادر شهید مدافع حرم
#شهید_حامد_جوانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh