🌷شهید نظرزاده 🌷
خیلی اصرارداشت که برود، یک روز آمد و گفت #مادرجان شما پنج پسر داری بالاخره باید زکات و #خمس این بچه
7⃣7⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹بعد از ازدواجش عبدالله #محافظ رئیس جمهور شد(دکتر احمدی نژاد) و آموزش ها و ماموریت هایش فشرده♻️. هر چه یاد می گرفت به #من هم یاد می داد😊.
🔸بار اولی که #اسلحه_اش را آورد خانه🏠، صدایم کرد که بیا بشین. ریز و درشت و زیر و زبرش را مثل #استادی ماهر 👌نشانم داد، نحوه دست گرفتن، ماشه کشی و ...
🔹 #دفاع_شخصی را هم از عبدالله یادگرفتم. به همین ها اکتفا نکرد❌. جمعه ها با چند تا از دوستانش می رفتیم خارج از شهر و #تمرین می کردیم، همه فنون #رزمی و حفاظت، حتی راپل و چتربازی.
🔸از #سپاه انصار نامه زده بودند که اگر نیایید درجه هایتان🎖 را بگیرید #توبیخ می شوید. یک سری کارهای قانونی داشت. نامه📩 را دید ولی باز هم نرفت🚫. تا اینکه بعد از #شهادتش رفتم دنبال کارهای ترفیع درجه اش. با شهادتش شد #ستوان_دوم.
🔹نمی دانم عبدالله رفیقم بود یا #برادر، یا رفیقی که از برادر نزدیکتر است. فقط این را می دانم که توی این دنیــ🌍ـای به این بزرگی هیچ کس برای من #عبدالله نمی شود😔.
راوی:برادر شهید
#شهید_عبدالله_باقری
#شهید_شب_تاسوعا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
1⃣2⃣1⃣ به یاد #شهید_علی_جمشیدی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4⃣0⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🌷شهید:علی جمشیدی
🗓تولد:1369/08/15
🌷شهادت:1395/02/17
🔰برادرم بسیار بچه فعالی بود و از دوران ابتدایی در #بسیج و ستاد امر به معروف رفت و آمد میکرد. گاهی که مناسبتی پیش میآمد به ستاد میرفت و شبها🌙 همانجا می خوابید و صبح به #مدرسه می رفت.درسش که تمام شد📚 کنکور داد و در رشته #معماری ساختمان ادامه تحصیل داد و لیسانسش را از دانشگاه چالوس گرفت. البته بین مقطع فوق دیپلم و کارشناسی دوران #سربازیاش را هم طی کرد.
🔰سختیهایی که برای رفتن به #سوریه تحمل کرد. علی یکسال و نیم📆 پیگیر بود که برود سوریه، خیلی هم تلاش می کرد که هر زمانی شد #برود. تا اینکه برادر دیگرم که پاسدار است به او گفت ⇜اول باید در شهر خودمان آموزش ببینی، ⇜بعد بروی استان، ⇜از آنجا اعزامت کنند🚌
🔰یکسری آموزشهایی مثل #دفاع_شخصی دید ⚡️اما برادرم گفت: اینها آموزش محسوب نمیشوند باید بروی در شرایط سخت و خودت را برای آن #موقعیت آماده کنی. علی با سه چهار نفر👥 از دوستانش سه روز رفته بودند در یک #جنگل بدون آب و غذا و در شرایط سخت😣 و باران خودشان را آماده کرده بودند💪
🔰برادرم گفت باید تیراندازی💥 هم یاد بگیری. علی به قدری #مشتاق_رفتن بود که آموزش تیراندازی هم دید آن هم در حدی که وقتی مسابقه داد جزو 3 نفر برتر🏅 شهر شد و تا جایی پیش رفت که توانست در استان #مازندران هم جزو سه نفر #اول شود.
🔰او وقتی می دید هر چه می گوید #علی انجام می دهد✅ و بیشتر اصرار می کند می خواست او با آمادگی بیشتر با همه چیز آشنا شود. علی تمام آموزشها را دیده بود، حتی تلاش کرد با بچههای تیپ #فاطمیون اعزام شود. بالاخره برادر بزرگترم گفت:کارهایت را برای رفتن درست می کنم👌 و این شد که عاقبت #تیرماه رفت.
🔰بسیجی بود و با دوستانش یک موسسه #شهداےگمنام هم تشکیل داده بودند که سه سال و نیم آنجا کار کرد. اردوهای #جهادی را حتما میرفت. هر سال تابستان☀️ با گروهی به سیستان و بلوچستان میرفت.
🔰تمام تلاشش را میکرد کارهایی که می خواست #انجام_شود. شاید یک زمانی واقعاً خودش هم پول نداشت💰 ولی تمام سعیاش را می کرد. بعضیها پول ندارند و می گویند پس ما دستمان خالیست،بنابراین #هیچ_کاری نمی کنند ولی او آدم پیگیری بود. علی برای کار #فرهنگی از تمام مسئولین درخواست کمک میکرد و پیگیر بود که پول بگیرد💴 و آن کار را انجام بدهد✅
راوے:خواهر شهید
#شهید_علی_جمشیدی
#شهید_جاویدالاثر_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh