🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰مسلمان و شیعه شدن یک #مسیحی توسط #حاج_عمار 💢بعد از #شهادت حاج عمار وارد مقر قبلیاش شدم. رزمنده ا
مادر شهید محمدخانی
🔰نوروز ۹۲ همه ی خانواده به اتفاق #محمدحسین عازم سفر حج عمره🕋 شدیم. یک شب🌙 وقتی برای نماز جماعت مغرب وعشابه #مسجدالنبی رفتیم قرار گذاشتیم بعد از نماز در صحن مسجد النبی یکدیگر را ببینیم.
همه کنار نزدیکترین دیوار به بقیع کنار هم👥 نشستیم. طوری که شرطه ها به ما شک نکنند و ما را بلند نکنند❌
🔰محمدحسین حال خوشی داشت شروع کرد به خواندن #روضه_مادر روضه آتش و میخ و #درودیوار و ما آرام گریه میکردیم😭 که شرطه ها متوجه ما نشوند. وقتی به ما نزدیک میشدند محمد حسین صدایش را پایین می آورد🔉 و وقتی از ما فاصله میگرفتند بلند روضه می خواند🔊
🔰 #فاطمیه از راه می رسد ومن جای خالیت👤 را بیشتر حس میکنم و چقدر دلم هوای #روضه خواندنت را می کند😔
#حاج_عمار
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#فاطمیه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔
◈آقا سلام، #روضه_مادر شروع شد
▣باران اشك هاي مكرر😭 شروع شد
◈آقا اجازه هست☝️ بخوانم برايتان
▣اين اتفاق از دم يك #در شروع شد
◈تا ريشه هاي #چادر خاكي مادرت
▣آتش گرفت🔥روضه معجرشروع شد
◈فريادهاي مادر #پهلو شكسته ات
▣تا شد فشار در💥 دو برابر شروع شد
◈اين ماجرا رسيد به آنجا كه نيمه شب
▣بي اختيار گريه #حيدر شروع شد😭
◈وقتي رسيد قصه به اينجاي شعر من
▣ايام خانه داري #دختر شروع شد
◈دختر رسيد تاخود آن لحظه كه ظهر
▣يك ماجرا به قافيه #سر شروع شد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🖤
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh