eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃 ✍حاج آقا قرائتی زیبا گفتند: 💥تیر یعنی چه⁉️ 💔 یعنی همین کارهایی است که ما در کوچه و خیابان انجام میدهیم!😔 👈همین و رعایت نکردن ها است سه شعبه دارد! 🔹یک شعبه اش این است که گناه🚷 کرده ایم. 🔹یک شعبه اش این است که را به گناه انداختیم. 🔹یک شعبه هم قلب (عج)💔 است که نشانه گرفتیم💘 وااااای بر ما😭 ❣ این تا برسد به دست تو ⇜هم از کوچه های گذشته ⇜هم از کربلا ⇜هم از بازار شام! را در آغوش بگیر و بگو برایت روضه بخواند😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 1⃣2⃣#قسمت_بیست_ویکم 💢برو آرام #جانم! برو قرار دلم!💓 من
📚 ⛅️ 2⃣2⃣ 💢صداى نفس از پشت سر توجهت را بر نمى انگیزد و وقتى به عقب بر مى گردى،... را مى بینى که با و از خیمه در آمده است ، با تکیه به عصا، به تعب خود را ایستاده نگاه داشته است ، خون به چهره زرد و نزارش دویده است ، و چشمهایش را حلقه اشکى😭 آذین بسته است: 🖤شمشیرم🗡 را بیاور عمه جان ! و یارى ام کن تا به از امام برخیزم و خونم را در رکابش بریزم.دیدن این حال و روز و شنیدن صداى تبدارش که در کویر غربت امام مى پیچید، کافیست تا زانوانت را با زمین آشنا کند، صیحه ات را به آسمان 🌫بکشاند... و موهایت را به چنگهایت پرپر کند و صورتت را به بخراشد... 💢 اگر تو هم در خود ، تو هم فرو بریزى ، تو هم سر بر زمین استیصال بگذارى ، تو هم تاب و توان از کف بدهى ، امام را در این برهوت غربت و تنهایى ، 💓 کند؟این انگار صداى دلنشین هم اوست که :خواهرم ! را دریاب که زمین از ، نماند. 🖤 امام ، تو را از جا مى کند... و تو پروانه🦋 وار این شمع نیم سوخته را به آغوش مى کشى... و با خود به درون خیمه🏕 مى برى. صبور باش على جان ! هنوز وقت ایستادن ما نرسیده است . بارهاى رسالت ما بر زمین است.تا تو را در بسترش بخوابانى و تیمارش کنى . امام به پشت خیام رسیده است و تو را باز فرا مى خواند: 💢خواهرم ! دلم براى مى تپد، کاش بیاوریش تا یک بار دیگر ببینمش و... هم با این کوچکترین علقه هم وداع کنم.با شنیدن این کلام ، در درونت با همه وجود فریاد مى کشى که : نه!اما به شیرین برادر نگاه مى کنى و مى گویى : چشم!آن سحرگاه که پدر براى ضربت خوردن به مسجد 🕌مى رفت ، در خانه تو بود. شبهاى 🌙خدا را تقسیم کرده بود میان شما دو برادر و خواهر،... و هر شب بالش را بر سر یکى از شما مى گشود. 🍁 🖤تنها سه لقمه ، تمامى او در این شبها بود و در مقابل سؤ ال شما مى گفت : دوست دارم با گرسنه به دیدار خدا بروم.آن شب🌟 ، بى تاب در حیاط قدم مى زد، مدام به آسمان نگاه مى کرد و به خود مى فرمود:به خدا نیست ، این همان شبى است که خدا وعده داده است.آن ، آن ،🌥 وقتى گفتند و پدر کمربندش را براى رفتن محکم کرد و با خود ترنم فرمود: 💢اشدد حیازیمک للموت و لا تجزع من الموت، فان الموت لاقیکا اذا حل بوایکا(13)حتى خانه🏚 نیز به فغان درآمدند و او را از رفتن بازداشتند.نوکهایشان را به رداى پدر آویختند و آمیز ناله کردند. آن سحرگاه هم با تمام وجود در درونت فریاد کشیدى که : نه ! پدر جان ! نروید. 🖤 اما به چشمهاى پدر نگاه کردى و آرام گرفتى : پدر جان ! جعده را براى نماز بفرستید. و پدر فرمود: لا مفر من القدر... از قدر الهى گریزى نیست. را گرم درآغوشت مى فشردى... سر و صورت و چشم و دهان و گردن او را غریق بوسه کنى و او را چون قلب💜 از درون سینه در مى آورى... 💢و به مى سپارى. امام او را تا مقابل صورت خویش بالا مى آورد، چشم در چشمهاى بى رمق او مى دوزد و بر لبهاى به نشسته اش بوسه مى زند.پیش از آنکه او را به دستهاى بى تاب تو باز پس دهد،... دوباره نگاهش مى کند، جلو مى آورد، عقب مى برد و چهره اش را سیاحتى مى کند.اکنون باید او را به دست تو بسپارد... و تو او را به به خیمه ⛺️برگردانى که مبادا آفتاب سوزنده نیمروز، گونه هاى لطیفش را بیازارد. 🖤اما ناگهان میان تو و بازوان حسین ، میان دو دهلیز قلب💓 هستى ، میان سر و بدن لطیف على اصغر، تیرى فاصله مى اندازد... و خون کودك شش ماهه را به مى پاشد. نه فقط که تیر☄ را رها کرده است .... ..... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
✨﷽✨ 🌷حاج آقا قــــــــــرائتی: 👈تــیر یعنی چه؟ تیر سه شعبه یعنی همین گناهانی که ما در کوچه و خیابان انجام میدهیم. یڪ شعبه اش این است که خودمان ڪرده ایم ،یڪ شعبه اش این است که دیگران را به گناه انداختیم یڪ شعبه هم امام زمان عـج است ڪه نشانه گـــــرفتیم! ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh