eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️بسم رب الشهدا و الصدیقین▪️ . سوره مبارکه الأحزاب آیه ۲۳ مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا﴿۲۳﴾ در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند. . 🌹🍃 شهید «محمود میرافضلی» در سال ۱۳۳۱ در شهرستان «رابر» کرمان به دنیا آمد. دوران زندگی ۳۰ ساله وی فراز و فرودهای فراوان داشته است، او از ۱۰ سالگی با درگذشت پدر جهت کار به شهر کرمان مهاجرت کرد و از سالها قبل از پیروزی انقلاب در صف یاران امام‌خمینی (ره) بوده و به دلیل مبارزات انقلابی بارها مورد تعقیب ساواک قرار گرفت. 🌹🍃 با تجاوز صدام به خاک میهن اسلامی مداوم از طریق جراید و رادیوی کوچکی که همیشه همراه داشته، منتظر لبیک به ندای رهبر جهت اعزام به جبهه بود. تا اینکه در سال۱۳۶۰ در عملیات حصر آبادان شرکت و برای مرحله دوم فروردین ۱۳۶۱ جهت عملیات الی بیت‌المقدس عازم جبهه شد و در شب شروع عملیات در کانال سیدجابر جاویدالاثر شد. 🌹🍃 از شهید میرافضلی دو دختر به یادگار مانده که در زمان شهادت، فاطمه دختر اولش ۲۰ ماهه و دختر دومش هم هفت ماه بعد از شهادت بابا به دنیا آمده است. بعد از شهادت شهیدمیرافضلی، برادر همسرش که دانش آموز بوده ضمن تحصیل در منزل آنها، امورات بیرونی را انجام می‌داد که او هم در تک شلمچه (سال۱۳۶۷)شهید می‌شود. 🌹 همسرو دختر دوم شهید هم در هواپیمای ایلیوشین سپاه پاسداران در کوه سیرچ (سال۱۳۸۱) به درجه رفیع شهادت رسید و دست تقدیر فاطمه دختر بزرگ شهید هم پس از ۳۰ سال انتظار پدر در سال ۱۳۹۰ در شهر کرمان بر اثر بیماری درگذشت. در همین راستا کتاب «بابا کی می آیی؟ » به زندگینامه و خاطرات و روایت دختران چشم به راه شهید «محمود میرافضلی» به قلم «محمدحسین‌خانی» می‌پردازد. . مدافع ـ حرم ناجا ـ مرزبان سلامت 🌷🌷🌷 روح بلندپروازش باآقاسیدالشهداعلیه السلام،اصحاب ویارانش محشورباد🤲 باذکرصلوات وعجل الفرجهم🥀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊⚘هُـــــــــــوَالشَــــــــهید🕊⚘ مناسبت سالروز شهادت ✍🔰گزیده ای از وصیتنامه شهید مصطفوی: خدایا من کجا و شهدا کجا ، کاری کن خدایا ماهم به قافله ی شهدا برسیم .از خداوند متعال خواستارم که به من توفیق دهد کارهای خود را برای رضای خدا و برای تقرب به سوی او انجام دهم و دمی از یاد خدای خود غافل نباشم دوستان، هم هیاتی ها، هم شهری ها و تمام مردم دوست و آشنا حلالم کنید و عاجزانه از شما تقاضا دارم که در انجام امور دینی خود به خصوص حضور فعال در مساجد کوشا باشید و خمس و زکات خود را سالیانه حساب کنید تا روزی حلال داشته باشید. . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊⃝⃡🥀🕊⃝⃡🥀🕊⃝⃡🥀 ✍خوابی‌ڪه سردارسلیمانی پس‌از شهادت سردار مهدی‌زین‌الدین‌دیدن : 📌هیجان‌زده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهیدنشدی؟همین‌چندوقت پیش،‌توی جاده‌ی‌سردشت...»حرفم رانیمه‌تمام گذاشت.اخم ڪوتاهی‌ڪردوچین به 📌پیشانی‌اش‌افتاد.بعدباخندهدگفت: «من توی جلسه‌هاتون میام.مثل‌اینڪه هنوز باورنڪردی شهدازنده‌ن.»عجله داشت. می‌خواست‌برود. یكبار‌دیگر چهره‌ی 📌درخشانش‌راڪاویدم.حرف‌باگریه از گلویم بیرون ریخت: «پس‌حالاڪه 📌می‌خوای‌بری،لااقل‌یه‌پیغامی چیزی‌بده‌تا به‌رزمنده‌هابرسونم.»رویم را زمین‌نزد. قاسم،من خیلی‌ڪاردارم، بایدبرم. هرچی می‌گم زودبنویس.هول‌هولڪی گشتم 📌دنبال‌ڪاغذ.یك‌برگه‌‌ی‌ڪوچك پیدا ڪردم.فوری خودڪارم‌را ازجیبم درآوردم وگفتم: «بفرمابرادر! بگوتا بنویسم.»بنویس: «سلام، ‌من درجمع شما هستم» 📌همین چندڪلمه‌رابیشترنگفت موقع خداحافظی، بالحنی‌ڪه چاشنیِ التماس داشت،گفتم:‌ «بی‌زحمت زیرنوشته‌رو امضاڪن.»برگه‌راگرفت‌وامضاڪرد. ڪنارش‌نوشت: «سیدمهدی زین‌الدین» نگاهی‌بهت‌زده‌به‌امضا ونوشته‌ی زیرش كردم.باتعجب‌پرسیدم:«چی نوشتی آقامهدی؟توڪه سیدنبودی!»اینجابهم مقام‌سیادت دادن. ازخواب پریدم.موج صدای‌آقامهدی‌هنوز توی‌گوشم بود؛«سلام،من درجمع شماهستم» 📚برشی از ڪتاب "تنها؛ زیر باران" روایتی ازحاج قاسم‌سلیمانی‌درباره شهید مهدی‌زین الدین شهدا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♦️‌ بهانه های بعدی برای آشوب 🔹‌ اول آزادی حجاب و مثلا زن بهونه است، بعدش آزادی شراب و مواد مخدر و انواع خوراکی، بعدش اسلحه، بعدش هم اقوام ایرانی. اصلا ریخت و قیافه ایران بهونه می شه... 🔹‌ آخرش تا به خودمون بیام می بینیم که با این بهونه ها خوزستانمون، کردستانمون، سیستانمون، آذربایجانامون شدن کشورهای همسایمون 🔹‌ یعنی گربمون (نقشه ایران) پاره پوره شده و دیگه مثل یه کرم خاکی بی دست و پاست که مستعمره کشورهای غربی شده که نه آزاده و نه هیچ اختیاری از خودش نداره 🔹‌ ایرانی ِهوشیار با این بهانه ها بازی نمی خوره! #آگاهی#دینی#حیا #مرد#زندگی# اقتدار# 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
ای همه باید که قربانی شویم با نوای حیدری، غرق رجزخوانی شویم✊ پای درس ، در مکتب خون خدا عاشق♥️پیر خمین، باید جمارانی شویم دل به دریاها زد و بر اهل دنیا دل نَبست بحر اقیانوس ها🌊بایدکه طوفانی شویم درس اطاعت بود، از سالار خود ای خوشا در کوی جانان، مرد میدانی شویم منبری ها، روضه خان ها، سینه زن های صبح که آمد ، عازم پیکار پایانی شویم✌️ 🌺 🇮🇷 ✊ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
..🌹🍃 بخشی از 🌷🕊 اگر پهلوی من مثل زخمی نشده بود به من شهید نگویید 💐 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 …. 🌷حاج حسین می‌خواست بره فاو، ماشین رو برداشت و رفت. ساعتی بعد دیدم پیاده داره برمی‌گرده! گفتم: چی شده؟ چرا نرفتی؟ ماشینت کو؟ حاجی گفت: داشتم رانندگی می‌کردم که اطلاعیه ای از رادیو پخش شد؛ مثل این‌که.... 🌷....مثل این‌که مراجع تقلید فرمودند؛ رعایت نکردن قوانین راهنمایی و رانندگی حرامه، منم یک دستم قطع شده و رانندگی کردنم خلاف قانونه!! تا این حکم شرعی رو شنیدم ماشین رو زدم کنار جاده و برگشتم یه راننده پیدا کنم که منو ببره فاو.... خاطره ای به یاد جانباز 🌷 ❌ این‌طور مسئول، شهید می‌شه!! ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
[🌹••• اولین شهید روحانی مدافع حرم 🌹شهید محمد مهدی مالامیری🌹 ایشان بسیار پاک و صادق بودند. پیش از آن که طلبه شود، طبق حدیث قدسی همیشه با وضو بود. مادرش که از سادات جلیله حسینی است، همیشه می گفت: محمد مهدی آن قدر خوب است که آخر شهید می شود. شهید خود نیز عاشق جهاد و شهادت بود و پیش از ازدواج، برای جنگ با اسرائیل عازم لبنان شده بود ، ولی در نیمه راه مجبور به بازگشت شد. هرچند بخش قابل توجهی از زندگی ایشان به مطالعه و غور در مباحث علمی اختصاص یافته بود اما فعالیت های تبلیغی را از تا هنگام شهادت به عنوان تکلیف و وظیفه شرعی بی هیچ بهانه و توجیهی انجام می داد. 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⚰ 🌷یکی از خاطرات اصلی من مربوط به عملیات کربلای 4 است که در میانه مرگ و زندگی بودم. وقتی عینک غواصی را از روی صورتم برداشتم، صحنه عجیبی مقابل چشمانم ظاهر شد. آن‌قدر منور🧨 خوشه‌ای زده بودند که روی آب مثل روز روشن بود. از ساحل نیز با انواع و اقسام سلاح‌های سبک و سنگین روی اروند متمرکز شده بودند و داشتند سطح آب را به‌صورت ضربدری درو می‌کردند. آتش پرحجم روی آن‌ها متمرکز بود. باران گلوله‌های رسام، دوشکاها، تیربارها و موشک‌های آرپی‌جی به‌همراه.... 🌷به‌همراه گلوله خمپاره بچه‌ها را لت‌وپار می‌کرد. گلوله‌ها به و سینه بچه‌ها می‌خورد. خیلی‌ها بی‌صدا و مظلومانه به شهادت می‌رسیدند😭 بعضی‌ها هم‌ صدای ناله‌شان به آسمان بلند می‌شد. جنازه بود که روی آب دیده می‌شد. امواج آب جنازه‌ها را مثل گهواره تکان می‌داد و با خود به‌ طرف بوارین و جزیره ماهی می‌برد. اروند رنگ خون به خود گرفته بود. قیامتی به پا شده بود. بوی باروت و خون🩸 از هرطرف به مشام می‌رسید. صحنه‌هایی عجیب و دلخراش بود ... راوی: رزمنده دلاور سیدجعفر حسینی، یکی از غواصان گردان ولیعصر(عج) 📚 کتاب "میهمانان ام‌الرصاص" منبع: سایت روزنامه فرهیختگان ❌️❌️ امنیت، اتفاقی نیست!! ‌‎‌‌‌‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز هجدهم اردیبهشت سالگرد ولادت شهید عباس دانشگر 🌷🕊 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷🕊 این دنیا با تمام زیبایی‌ها و انسان‌های خوب و نیکوی آن محل گذر است نه توقف و ماند! تمامی ما باید برویم و راه این است... دیر یا زود فرقی نمی‌کند؛ اما چه بهتر که زیبا برویم 🌷🕊 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
در همه حال، در خط ولی فقیه باشید و از او عقب نمانید و جلو نیفتید که هر کس از او عقب بماند، هلاک می شود و هر کس از او جلو بیفتد، گمراه خواهد شد. از خدا بترسید که مبادا او را تنها بگذارید یا گفتارش را فقط روی دیوارها بنویسید و عامل به آن نباشید. از روحانیت پیرو ایشان جدا نشوید.. 🕊 🕊 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh