eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
این شعر را بخوانید:👇 🌿می‌بوسمت یک روز در میدان آزادی می‌بوسمت وقتی که تهران دست ما افتاد می‌بوسمت، می‌بوسمت، می‌بوسمت ای عشق... 🌿در توییترگردی چند شب پیش دیدم فردی این شعر که گویا مفصل‌تر است را همراه با دو عکس منشوری توییت کرده❗ و بعد به این شعر برخوردم که در جواب سروده:👇 🏵 بوسیدمت یک روز در میدان آزادی بوسیدمت وقتی که بر زمین افتاد بوسیدمت وقتی صدای تیرها آمد بوسیدمت وقتی که پایی روی مین افتاد😔 🏵بوسیدمت سی سال پیش از این و رفتی تا با خون خود امضا کنی آزادی ما را می بوسمت حالا که برگشتی به آغوشم👥 با عشق می بوسم به جایت ها را 🏵بوسیدمت😘 وقتی که راهی می شدی سمت خاکی که با تو در خودش هم آسمان دارد وقتی به سوی می رفتی نپرسیدی آنجا درون سفره هایش آب و نان دارد؟ 🏵اینجا مرا دیوانه می خوانند🗣 و می خواهند از صحبت با دست بردارم اینها تو را از یادشان بردند می خندند حتی به رنگ چادری که روی سر دارم🌺 🏵باران برای خنده هایت سخت دلتنگ 💗است هی سر به راهی می گذارد که تو را برده هی می زند با مشت👊 بر کاخی و می پرسد یکجا تمام حق مردم را چرا خورده؟ 🏵یک روز آمد عقده هاشان را گشودند و تصویری از را در آتش آوردند اینها نمی دانند دریاها🌊 نمی سوزند قدری شبیه مردها هستند و ! 🏵بالای شهر از مستی پرواز ماشین ها! اینجا پرستوها به فکر کوچ و پروازند🕊 هی گرگ ها چنگال خود را تیزتر کردند با تو آهوی من هی برج می سازند 🏵با فتنه ی چشم تو گرد را خواباند وقتی امامت دید آتش🔥 در خیابان است نمی افتد علم دستی اگر افتاد اینجا عَلم در دستهای است 🏵رفتی و در خون آمدی, من تا تو عشـ❤️ـق را یکجا چشیدی و نشان دادی می بوسمت امروز در تابوتی⚰ از بوسیدمت در میدان آزادی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣️ #پــدرم گاهے جزئيات را فراموش ميڪنم اما چهره ات موقع #خنديدن چيز جزئي نيست ڪه بتوان #فراموش ڪرد .
#دلنوشته_همسر_شهيد: 🌷سربندش رو بسته بود، اومد در حالي كه #قاب_عكست رو بغل كرده بود،"گفتم مواظب باش الان ميوفته روي پاهات خيلي سنگينه" 🌷عزيزم چكار به قاب عكس بابا داري گفت ميخوام با بابا سجادم #سلفي بگيرم. حرفي براي گفتن نداشتم 🌷قاب عكست رو گذاشت كنار ديوار و نشست #كنارت و عكس دو نفري كه ميخواست رو گرفت 🌷گفت مامان عجب عكسي شد ببين انگار بابا سجاد منو #بغل كرده انگار نشستم روي پاهاش #نازدانه #شهید_سيدسجاد_حسينی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh