eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
#همسران_شهدا همدیگه روبا لفظ #جــان صدا میزدیم فامیل اعتراض میکردن که بهترنیست شماتوی جمع به هم #خا
8⃣0⃣4⃣ 🌷 💠 قشنگ ترین لباس دنیا 🔰دعوت شده بودیم به یک . پارچه خریدیم و برش زدم که برای مراسم پیراهن👚 بدوزم، امافرصت نمی شد⌛️ بدوزمش 🔰شبی که عروسی بود، بی حوصله بودم. گفتم: « ، دیدی آخرش نرسیدم اون لباس رو بدوزم؟ دیگه نمی تونم برم.»😔 🔰منصور گفت: «حالا برو رو ببین، شاید بتونی بری.» 😉گفتم: «اذیت نکن. آخه چه جوری می شه بدون لباس رفت⁉️» 🔰منصور دستم را گرفت و من را سمت اتاق برد🚪. در را که باز کردم،خشکم زد😧. لباس شده بود و کنار چرخ آویزان بود.👗 🔰منصور را نگاه کردم که می خندید😄. از طرز نگاه کردن و خنده اش فهمیدم کار است. 😍 گفت: «نمی خوای امتحانش کنی؟»😊 🔰با ناباوری ؛ کاملا اندازه بود. کار منصور عالی بود👌 خوش دوخت و مرتب✨.با خوش حالی دویدم جلوی آینه🖱. به نظرم قشنگ ترین لباس دنیا بود😍 به روایت همسرشهید 📚منبع/ جلد پنجم مجموعه کتابهای آسمان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مردی که نابغه #نیروی_هوایی ایرانـ🇮🇷 شد. در عمليات خيبر وقتي در محاصره بمباران شيميايي☠ او ماسك خود ر
2⃣4⃣9⃣ 🌷 🔰جنگ تمام شد.من خوشحال شدم از اینکه من دیگر به جبهه نخواهد رفت❌ اما بعد از جنگ بلافاصله دوره شروع شد و این خوشحالی من زیاد ادامه پیدا نکرد🙁 چون دو سه شب بعد تصویر منصور را از تلویزیون📺 دیدیم که گوینده اخبار🎙 اعلام کرد: با حکم امام خمینی (ره) به عنوان فرمانده نیروی هوایی🛩 منصوب شدند. 🔰خلاصه از این موضوع زیاد خوشحال نشدم😔 چرا که دوست داشتم شهید ستاری در برای این مملکت خدمت کنند. منصور 8 سال🗓 نیروی هوایی بود، طولانی ترین دوره ای که سابقه داشت کسی در در این سمت باقی بماند. 🔰هر وقت ماموریت می رفت من از زیر قرآن📖 ردش می کردم؛ آن روز به قدری عجله داشت که حتی صبر نکرد🚫 که از زیر قرآن ردش کنم. سورنا خواب بود. او را بوسید و رفت👤 ساعت 8 و نیم شب🌒 قرار بود منصور برگردد. من برای شام سوپ🍲 و کتلت درست کرده بودم. هر چقدر منتظر ماندم نیامد❌ ساعت 2و نیم⏰ بود که با دفتر فرماندهی تماس گرفتم📞 پرسیدم تیمسار کی می آیند⁉️ گفتند یک مقدار دارند. 🔰ساعت 11 و نیم صبح بود که به طور رسمی از رادیو📻 اعلام کردند تیسمار «منصور ستاری» فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران🇮🇷 به رسید🌷. پیکر منصور من کاملا سوخته بود. مدتی قرقی به حیاطمان می آمد و منصور هر شب برای او تکه گوشتی میگذاشت. روزی که خبر شهادت🕊 منصور را دادند بچه ها در حوض حیاط خانه مان پیکر را پیدا کردند. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃خودکار را برداشته، می‌نویسم از اویی که از تبار بود. نوشته‌ام مقدمه ندارد! اصلا برای گفتن از او که مقدمه لازم نیست، یک راست باید سر اصل مطلب رفت. اصل مطلبی که خودش هم مقدمه است هم نتیجه! 🍃مقصود حرف هایم فقط یک نفر است. کسی که یک ، مسیر زندگی‌اش را به سمتی برد که پایان نداشت! جایی ندیدم که نوشته‌ باشد مسیر و بندگی پایان دارد. البته چرا! یادم رفته بود پایانی دارد که مقدمه‌ی شروعی دوباره‌ست، ! و این همان چیزی بود که به حیات در این دنیا خاتمه داد. 🍃فیلم زندگی‌اش را روی دور تند میگذارم از اول تا به آخر را دوره میکنم. از بهاری که متولد شد تا سالهایی که کار کرد تا کمک خرج باشد. 🍃طولی نمیکشد که میرسم به همان نقطه آغازی که منتهی به شد. سال شصت و یک بود. خبر شهادت * را برای منصور آوردند به اضافه تکه ای کاغذ و مابقی وسایل. کاغذ را باز کرد. وصیتنامه بود. شروع به خواندن کرد. از منصور خواسته بود تا برای دفاع از دستاورد های و حراست از مرز های میهن اسلامی‌مان به س.پ.ا.ه اسلام بپیوندد. و اینجا آنچه در تقدیرش نوشته بودند رقم خورد. 🍃ویدیو جلو تر میرود به سی سال جلوتر وقتی که یک منصور مانده و غنیمتی که از حضور در جبهه های جنگ نصیبش شده. و البته خوابی که منصور عباسی قصه‌ی ما را کرد. 🍃منصور صرفا نه برای شهادت که باز هم برای پا در میدان گذاشت، مثل رفقایش. با این تفاوت که منصور از آنها جا مانده بود. و این به وقت اذان ظهر جمعه ده آذر در به وصال رسید. ♡ حبیب حرم!♡ پ.ن:برادر شهید آیت‌الله عباسی در عملیات آزادسازی شهید شد. ✍نویسنده : 🥀به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۹ فروردین ۱۳۳۶ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۶ 📅تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت دو معصوم شهرکرد 🕊محل شهادت : سوریه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سالروز_شهادت #شهید_منصور_عباسی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃خودکار را برداشته، می‌نویسم از اویی که از تبار بود. نوشته‌ام مقدمه ندارد! اصلا برای گفتن از او که مقدمه لازم نیست، یک راست باید سر اصل مطلب رفت. اصل مطلبی که خودش هم مقدمه است هم نتیجه! 🍃مقصود حرف هایم فقط یک نفر است. کسی که یک ، مسیر زندگی‌اش را به سمتی برد که پایان نداشت! جایی ندیدم که نوشته‌ باشد مسیر و بندگی پایان دارد. البته چرا! یادم رفته بود پایانی دارد که مقدمه‌ی شروعی دوباره‌ست، ! و این همان چیزی بود که به حیات در این دنیا خاتمه داد. 🍃فیلم زندگی‌اش را روی دور تند میگذارم از اول تا به آخر را دوره میکنم. از بهاری که متولد شد تا سالهایی که کار کرد تا کمک خرج باشد. 🍃طولی نمیکشد که میرسم به همان نقطه آغازی که منتهی به شد. سال شصت و یک بود. خبر شهادت * را برای منصور آوردند به اضافه تکه ای کاغذ و مابقی وسایل. کاغذ را باز کرد. وصیتنامه بود. شروع به خواندن کرد. از منصور خواسته بود تا برای دفاع از دستاورد های و حراست از مرز های میهن اسلامی‌مان به س.پ.ا.ه اسلام بپیوندد. و اینجا آنچه در تقدیرش نوشته بودند رقم خورد. 🍃ویدیو جلو تر میرود به سی سال جلوتر وقتی که یک منصور مانده و غنیمتی که از حضور در جبهه های جنگ نصیبش شده. و البته خوابی که منصور عباسی قصه‌ی ما را کرد. 🍃منصور صرفا نه برای شهادت که باز هم برای پا در میدان گذاشت، مثل رفقایش. با این تفاوت که منصور از آنها جا مانده بود. و این به وقت اذان ظهر جمعه ده آذر در به وصال رسید. ♡ حبیب حرم!♡ پ.ن:برادر شهید آیت‌الله عباسی در عملیات آزادسازی شهید شد. ✍نویسنده : 📅تاریخ تولد : ۹ فروردین ۱۳۳۶ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۶ 🥀مزار شهید : بهشت دو معصوم شهرکرد 🕊محل شهادت : سوریه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh