eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
7.6هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
لبخنــد دلنشینش نشان از #آرامش دل دارد وقتے دلت با #خـدا باشد لبانت همیشه می خندد ... شادی روح #شهدا صلوات❤️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#گامهای_رفاقت_با_شهدا👇👇 ♥«دوست شهیدت کیه...؟؟؟»♥ یه شهید انتخاب کنید برید دنبالش بشناسیدش باهاش ار
‌ ‌   💠ای شهدا 🌷 ... 💠شهدای آسمانی🕊 .... 💠چه بگوییم از دل تنگمان💗... 💠چه بگوییم از فراق💫... 💠چه کنیم از داغ هجران ... 💠فراق..هجران 😔... تعجب آور است❗️،با اینکه تا بحال از نزدیک توفیق زیارت روی ماهتان✨ نصبیمان نشده است .. گویی هزاران سال است شما را میشناسیم😃 ... این نزدیکی که بر زبانمان آمد مادی💸 بود 💠مگر نه اینکه هر لحظه کنار ما هستید ... 💠مگر نه اینکه درد ودلهایمان 💔را برایتان می اوریم شما همیشه با ما هستید✅ ...همیشه همراه ما ...مراقب ما⭕️ ... میگویند: 👈 هر که شهیدی را دوست میگیرید💞 این نیست که تو شهید را انتخاب کرده ای❌، بلکه شهید شما را به دوستی گرفته است😍.. 💠شهدای آسمانی🕊 .... 💠ما چه داشتیم⁉️ که ما را به دوستی گرفته اید ؟؟!! 💠این سوال❓ همیشگی ما است ...وبارها وبارها خود پاسخ میدهیم💌 همه وهمه از لطف شماست ... 💠شما دستمان راگرفته اید... 💠عاجزانه التماستان میکنیم😢 ... 💠مبادا رهایمان کنید♨️ آنقدررر همراهمان باشید آنقدررر برایمان نشانه بفرستید💌 .. 💠تا ما هم بتوانیم روزی مانند شما ✨ 💠به شهادت🌷 برسیم ... 💠آاااه، امان از فراق😔 .... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#عاشقانه_شہدا 🌹 وقتـے آمدند برای تعیین مهریه، اول از رسـم و رسوم ما پرسـید واین که دوست دارم مهریه ام چه قدر باشد. گفـتم: خیلـے دوست دارم برم مکـہ، یـک سکہ هم به نیت امام خمینی بگذاریم.😊 خنـدید وگفت: من هـم چهارده تا سکه به نیت چهارده معصوم می گذارم.😉💚 #شهید_ناصرکاظمے 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
0⃣7⃣ به یاد #شهید_حجت_الله_رحیمی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
0⃣7⃣ به یاد #شهید_حجت_الله_رحیمی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
7⃣8⃣1⃣ 🌷 🔹دانشجوی 23 ساله رشته کامپیوتر💻 بود 🔸بسیجے هم بود ، یا یک چهره معصوم و حزب اللهی☺️ 🔹نامش هم حجت الله رحیمی ، مداح اهل بیت👌 🔸نوروز 1390 که رفته بودند مناطق جنگی ، هم کاروانیانش می گفتند : حال خوبی نداشت😔 🔹یک شب تا صبح بیدار مانده بود تا صوت💤 های های مربوط به شلمچه را آماده کند . 🔸شده بود از مسئولین کاروان ها ، حضور اعضا را بررسی می کرد✅ 🔹یک روز از همین روزها ، ساعت 8 صبح بود که دوید تا بیاید اینطرف ، اما ناگهان ، پایش به درب مقر سپاه گیر کرد و زمین خورد 🔸بروی زمین افتاده بود 🔹راننده اتوبوس🚌 که حجت الله را ندیده بود ، از روی بدن نحیفش گذشت ...😑 🔸وقتی که چند متری جلوتر رفته بود ، از صدای داد و بیداد اطرافیان اتوبوس ، فکر کرده بود اتوبوس روی کسی است 🔹برای همین ، دنده عقب گرفت تا به خیال خودش از رویش کنار برود ، اما نمی دانست دوباره رفته روی بدن حجت الله ،😣 آمد پائین تا ببینید چه خبر است 🔸دید لاستیک های ضخیم اتوبوس روی پیکر حجت الله قرار  گرفته ...😰 🔹سریع سوار شد که ماشین را حرکت بدهد ، اما دیگر دیر شده بود ، خون حجت الله ، کف خیابان را گرفته بود😭 🔸حالا دیگر ، نمی شد به او فقط گفت حجت الله ، انگار چیزی کم داشت😔 🔹آخر ، دوستانش می گفتند ، وقتی لپ تابش را چک کردیم ، دیدیم در آن عکس دسته جمعی ، بالای عکس خودش نوشته ، شهید حجت الله رحیمی😭💚😔 🌸 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷 شهید نگاه هایت گاهی است گاهی ناراحت شاید هم اما هر چه هست هیچگاه سایه ی چشمهایت را از سرم برندار نگاهم کن🕊 🕊❤️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هنوز #راه همان است و مرد بسیار است خبردهید که اهل #نبرد بسیار است مباد تیغ #علی را ز دست بگذاریم هنوز #طایفه سرخ و زرد بسیار است 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣8⃣1⃣ 🌷 (٢ / ١) 💠 شهيد كه خودش را از گمنامى درآورد! 🌷در سال ١٣٧١، سربازی که در شهدا خدمت می‌کرد و اسمش «رنجبر» بود، با چشم‌هایی گریان آمد و گفت: شب گذشته در یک ، یکی از شهدای به من گفت: می‌ خواهند مرا به عنوان شهید گمنام دفن کنند، اما وسایل و همراهم است. 🌷 به آن سرباز جوان گفتم: در اینجا خیلی‌ها مختلف می‌بینند اما دلیل نمی‌شود که صحت داشته باشد؛ تو خسته‌ای، الان باید استراحت کنی. آن سرباز رفت. 🌷صبح که آمد دوباره گفت: آن شهید دیشب به من گفت: در کنار جنازه‌ام یک رنگ دارم که دور آن را گِل، پوشانده است. داخل جیب آن، پلاک هویت، ، کارت پلاک و چشم [شهید در عملیات خیبر در جزیره مجنون از ناحیه چشم مجروح شده بود و چشم او را تخلیه کرده و به جای آن چشم مصنوعی گذاشته بودند] وجود دارد. 🌷به آن جوان گفتم: برو سالن معراج شهدا اما اگر اشتباه کرده باشی، باید بروی و را شخم بزنی! 🌷سرباز وارد سالن معراج شهدا شد و پیکرها را یکی یکی بررسی کرد تا اینکه پیکر مورد نظر را با نشانه‌هایی که داده بود، یافت. پس از اطلاع دادن این جریان به مسئولان و پیگیری قضیه، توانستم خانواده شهید را پیدا کنم. 🌷 با شهید تماس گرفتم و به او گفتم: برادر شما ناحیه چشم بوده و در عملیات کربلای ٥ در سال ١٣٦٥ به شهادت رسیده و مفقود شده است؟ گفت: بله تمام نشانه‌هایی که می‌گویید، درست است. 🌷به او گفتم: برای شناسایی به همراه به معراج شهدا بیایید. برادر شهید گفت: مادرم تازه را عمل کرده اگر این موضوع را به او بگویم هیجان‌زده می‌شود و ممکن است اتفاقی برایش بیفتد. فردای آن روز دیدیم یکی از برادرها به همراه مادر شهید به معراج آمدند؛ بچه‌ها به مادر چیزی نگفته بودند و مادر شهید با صلابتی که داشت، رو به من کرد و گفت: .... .... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
عشق زیباست اما... من مےگویم عشق با شین #شروع مےشود چون شهادت، آغازش با #ش است و تنها کسانی #شهد_شیرین_شهادت را مےنوشند که #عاشق باشند #شهید_محمدرضا_دهقان🌷 #شهید_دهه_هفتادی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃 یکی از همخدمتی‌های دوران سربازی #شهید_حججی با من تماس گرفت و گفت کمد لباس محسن #کتابخانه پادگان ما بود. به قدری به سربازان کتاب می‌داد که پادگان به او اعتراض کرد.  دوست شهید حججی ادامه داد: محسن در #نمایشگاه کتاب دفاع مقدس با #همسرش آشنا شد و اولین #هدیه‌ای که به او داد کتاب "طوفان دیگری در راه است" بود و همسر محسن هم کتاب "سرباز سال‌های ابری" را به او هدیه داد. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5983044332733596385.mp3
1.15M
👆حتما بشنوید/ مقایسه ی زیبای خاطره شهید کاظمی و شهید حججی ✍تو که داری گوش میدی خیلی از کارهای فرهنگی روی زمین مونده. پاشو به کارات برس. امام زمان یار می‌خواد 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh