7⃣8⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠طلبه های خارجی در جبهه
🔰در #خرمشهر که بودیم وظیفه داشتم به خطوط مقدم سرکشی و کمک های فرهنگی ارسال شده را در #جبهه ها تقسیم کنم؛ همچنین اعزام #روحانی نیز به عهده من بود.
🔰در مناسبت های مختلف همچون روز #تاسوعاوعاشورا و شهادت امام حسن(ع) خانواده های #شهدا🌷 را دعوت مى کردیم تا برای رزمندگان غذا🍲 درست کنند.
🔰خانواده های شهدا🌷، به ویژه #مادران شهدا می آمدند و در آشپزخانه ها برای رزمندگان غذا درست می کردند، این غذا 🌯وقتی به دست رزمندگان می رسید، بر روی #رزمندگان خیلی تأثیر می گذاشت. هم غذا، غذای تبرکی بود و هم به دست مادران و خانواده های #شهید درست شده بود👌.
🔰دهه آخر ماه #صفر سال ٦٣ بود، اعلام کردند طلبه های مدرسه #حجتیه که خارجی هستند، برای بازدید از جبهه ها می آیند. روز بیست و هفتم به جبهه رسیدند🚌
🔰 برایشان سخنرانی🔊 کرده و درباره آزادی #خرمشهر و امدادهای غیبی در جریان آزادی خرمشهر گفتم. از حضور #خانواده_های شهدا🌷 و کمک های آنان گفتم
🔰 گفتم الان #مادرهای شهدا که باید از دولت خواستار کمک باشند؛ آمده اند برای #همرزم های فرزندانشان غذا🍜 درست می کنند.بعد از صحبتهایم🎤 آنها را به آشپزخانه برده و از نزدیک شاهد کمک و #پشتیبانی خانواده های شهدا شدند.
🔰و به خواهران گفتیم چون اینها #طلبه های خارجی هستند و می خواهند بروند در کشورشان تبلیغ کنند یک شعری یا سرودی🎼 تهیه کنند و بخوانند.
🔰 #خواهرها سرودی تهیه کرده بودند با این مضمون:
🔸خواهرانیم از تهران آمدیم
🔸دیدن سنگرنشینان آمدیم....
طلبه ها که اکثراً #سنی بودند به گریه افتادند😭
🔰 یکی از آنها گفت: ما همیشه در این فکر بودیم که چه #عاملی است که تمام ابرقدرتها در مقابل این #جمهوری ایستاده است👊 و باز هم جمهوری اسلامی پیروز ✌️می شود.
🔰 همین #خانواده های شهدا و این پشتیبانی ها است. می گفتند: اگر صد سخنرانی🎙 برای ما گذاشته بودید اندازه این #برنامه که مشاهده کردیم برروی ما اثر نمی گذاشت🚫.
راوى: #حجت_الاسلام_سیدمصطفی_موسوی
از روحانیان رزمی تبلیغی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#ارادت_ویژه ارادت خاصی به #شهید_کاظمی داشتند همیشه می گفتن من همه #زندگیم رو مدیون این شهید هستم یک
4⃣1⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
به روایت یکی از همرزمان شهید حججی
🔰یکی از #ویژگیهای محسن که او را از دیگران متمایز میکرد👌، مقید بودنش بود؛ این قضیه بارها به من #ثابت شد. به طور مثال گاهی اوقات مجبور بودیم در خانههای🏚 مردم #سوریه بمانیم یا از آنها به عنوان سنگر استفاده کنیم. هنگام نماز📿 که میشد #شهیدحججی از ساختمان بیرون میرفت یا در حیاط به اقامه نمازش میپرداخت تا مبادا نمازش #شبههای داشته باشد.
🔰در بحث #حرام_وحلال و رعایت شرعیات نیز بسیار انسان مقیدی بود، موقعی که از #جبهه برگشتیم، محسن به من گفت: «این بار که شهید🌷 نشدم حتما مشکلی در کار من بوده است😔.» حالا که #شهید شده میفهمم که مشکلش رضایت پدر و مادرش بوده است
🔰 من با نیروهای بسیاری #همسنگر بودم⚡️ اما محسن جدای از همه، شخصیت ناشناختهای داشت که اگر بخواهیم به #تبیین درست شخصیت این بزرگوار بپردازیم شاید سالها زمان⏱ لازم باشد.
🔰آخرین باری که ما به ایران برگشتیم 6 نفر از دوستانمان شهید شدند🕊؛ #محسن با اینکه نحوه شهادتشان را دیده بود اما بازهم دوست داشت شهید🌷 شود. تمام اینها فقط یک دلیل میتواند داشته باشد، #عشـق،✓عشق به مذهب، ✓عشق به مقدسات و ✓عشق نسبت به #حضرت_زینب (س)؛ اینهاست که محسن را به #سمت_شهادت هدایت میکرد.
🔰انسانهایی که #ایمان قوی داشته باشند و صاحب پشتوانه اعتقادی خوبی باشند👌، هیچ گاه در برابر دشمنان خم به ابرو نمیآورند📛، این استقامت شهید با اینکه #مجروح و در حال اسیر شدن بود فقط به خاطر ایمان به راهی بوده که در آن وارد شده و اکثر #رزمندگان ما نیز این خصلت را دارا هستند✔️.
🔰محسن خیلی علاقهمند به #حضرت_زینب (س) و #اباعبدالله الحسین (ع) بود و برای سوریه رفتن نیز سر از پا نمیشناخت. شخصی مانند محسن، تربیت یافته #مادری دلسوز و ثمره شیر پاکی است که در کودکی👶 پی وجودش با آن رشد یافته است.
🔰اینگونه میشود که این #جوان ایرانی🇮🇷 دنیا را تکان داد و یکبار دیگر صحنه #کربلا را برای همگان تداعی کرد. محسن با این رشادت خود سبب شد، #تمام جنبههای کربلا و عاشورا برای ما زنده شود.
🔰شهادت محسن تاثیر بینظیری👌 بر مردم جامعه گذاشت، بعد از #شهادت آقا محسن جوانان ما باید درس ایستادگی مقاومت و پایداری را بیاموزند📝. محسن یک #یاعلی بزرگی را در جامعه گفت. این ایستادگی و غرور ملی بعد از محسن که #هماکنون شاهد آن هستیم، به خاطر ♨️ارزش والای کار او است.
🔰امیدوارم هر کس در هر عرصهای که فعالیت میکند، #حسینی وار کار کند و رضایت خداوند را ملاک اصلی کارهای خودش قرار دهد، کاری که #محسن استادِ انجام دادنش بود😊.
#شهید_محسن_حججی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ڪاری ڪن اے شهید🌷 بعضے وقتـ ها نمیـدانم در گـرد و غبار #گنـاه این دنیـا چه ڪنم مـرا جدا ڪن از زمیـن
2⃣7⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠خوابی که رویای صادقه بود
⚜تازه بادنیای #شهدای_مدافع_حرم آشناشده بودم . اوایل اصلاباورنمیکردم که #مردجوانی بخوادازهمه نعمتهای دنیوی دست بکشه📛 و در دیارغریب بادشمنان بجنگه👊
⚜تااینکه...یکی ازشب 🌙جمعه های ماه #محرم بعدازعاشورای سال۹۴خواب عجیبی دیدم🗯 توعالم رویادیدم در #بین_الحرمین یه مصلای بزرگ بادیوارهای سفیدرنگ ساخته اند.معماری این مصلی خیلی زیبا✨بود .
⚜همه رزمندگان #سوریه باحالتی کاملامحزون😔 ومتضرعانه اقتدابه #سردارحاج_قاسم_سلیمانی کرده بودن حاج آقاباحالتی کاملامعنوی👌 ودرحال قنوتش اشک ریزان😭 دعای
«ربناامناسمعنامنادی ینادی» رومیخوندن
⚜وهمه #رزمندگان هم صدایی میکردن
یک دفعه تابوتی⚰ آوردن که پیکریه شهید🌷بودحاج اقاوسایررزمندگان احترام ویژه ای به این #شهید کردن . متعجبانه 😟پرسیدم این شهیدکیه؟
⚜آقاسردارگفتن #وحید_نومیه .. که بیدارشدم فکرم تاوقت #نمازجمعه مشغول بود .. بعدازادای نمازجمعه📿 وعصردرمصلی٬مکبر گفتن امروز #شهیدی داریم ازدیارعشقـ❤️ که #شهیدظهرعاشور است .
⚜منم که شرکت درتشییع شهدارورفتم ..وقتی بنراین شهید🌷رودیدم کاملامنقلب شدم😭مخصوصا وقتی تابوتشودیدم واسم شهیدروخوندم خوابم تعبیرشدوتامسیرخونه 🏙فقط گریه کردم😭
⚜اولین۵شنبه این شهید در #گلزارشهدا با مادروخواهرش آشناشدم درمراسم #اربعینش اومدبه خوابم وبه مراسمش دعوتم کرد😍مسجدی که نمیشناختم توکدوم مسیره #خودش توعالم معناراهشونشونم داد الانم بامادروخواهرش ارتباط💞 دارم.
⚜حسن ختام این #دلنوشته ام
#آقاوحیدازت ازته دل ❤️ممنونم که دستموگرفتی؛شفاعتم کن🙏.
#شهید_وحید_نومی_گلزار
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#يزيديان می پنداشتند كه ندای هل من ناصر #سيدالشهدا {علیه السلام} در صحرای #كربلا مدفون خواهد شد غ
7⃣7⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠به روایت پدر شهید
#شهید_وحید_نومی_گلزار
🔰هشت ماه #پیش از رفتن در تلاش بود که بتواند از ایران🇮🇷 اعزام شود. ⚡️اما چون اعزام رسمی نیروها وجود نداشت، #نتوانست از هیچ طریقی به نتیجه برسد. من هم جدی نمی گرفتم و تصور می کردم که مدتی بعد حال و هوای جهاد از سرش خواهد افتاد😊.پیش هر کسی می شناخت رفته بود و در آخر گفته بودند که اگر اولویتی هم باشد با #افراد_نظامی است
🔰بعد از اینکه از ایران ناامید شد😞 همراه عمویش یک ماه مانده به #محرم سال ۹۳ به عراق رفت.در عراق با فردی که در یکی از گردان ها بود آشنا شدبلاخره توانست✌️ در یکی از #جیش_ها پذیرش شود.
🔰در مدت کمی هم که در #عراق بود بر حسب نبوغ نظامی و رشادتی که از ویژگی های منحصر رزمندگان ایرانی است✊، خیلی زود بین #رزمندگان عراقی شناخته شده می شود✔️.در آنجا نمی توانست بیکار بنشیند، رزمندگان عراقی به گونه ای بودند که #منتظر می شدند که داعش👹 حمله کند سپس آنها دفاع👊 نمایند که #وحید همیشه نسبت به این مسئله منتقد بود.
🔰تا اینکه فرماندهشان به او گفته بود اگر بیست مرد جنگی #مثل_شما داشتم، مطمئن باشید که منتظر حمله ی داعش نمی ماندم❌. پیش می آمد که بسته های امدادی #آمریکایی ها که برای داعش از بالگرد هایشان🚁 می انداختند به دست نیروهای #جبهه_مقاومت می رسید☺️، آنها بسته ها را به وحید می دادند که نحوه ی کاربرد ابزارها را برایشان #ترجمه کند؛ وحید زبان را در #مالزی خواند بود تسلط کامل به آن داشت👌.
🔰دو روز مانده تا #عاشورا همرزمانش به وحید گفتند بیایید تا شروع عملیات به زیارت امام حسین (علیه السلام)🕌 برویم و برگردیم، او قبول نکرد🚫 و گفت امروز #کربلا همین جاست و من جای دیگری نمی روم.
🔰وحید در آن مقطع #تک_تیرانداز بود، صبح روز عاشورا هم مسئولیت حراست از یک معبر را بر عهده داشت. او در بالای یک پشت بام مستقر می شود و از گروه ۲۰ نفری داعش👹 که از آن نقطه قصد نفوذ داشتند، ۱۲ نفر را به #درک واصل می کند👊.
🔰کم کم داعش ها خودشان را به #وحید می رسانند و با پرتاب نارنجک💣 در مرحله ی اول او را از ناحیه ی #دست زخمی می کنند. سپس وقتی وحید می خواسته جایش را عوض کند تیربار💥 را می بنندد و او را به #شهادت می رسانند.
🔰بعد از شهادت وحید🌷 داعشی ها #شدت حملات را بیشتر کردند چون می خواستند به پیکر وحید⚰ دست یابند و تبلیغات شوم رسانه ای خود را انجام دهند😏. #همرزمانش که متوجه این مسئله می شوند، تلاش می کنند که پیکر به دست داعشی ها نیفتند📛 که در این درگیری منطقه ی وسیعی از #بیجی را از دست داعشی ها پاکسازی می کنند✌️.
#شهید_ظهر_عاشورا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ستاره ها ... هیــچ وقــت! از یاد #آسمـان نمیروند بگذارید دل ما آسمان باشد و یاد شمـا #ستاره ...
چندین مورد هوش و ذکاوت وحید باعث شده بود که نیروهای نفوذی داعش👹 در بین #رزمندگان شناسایی و دستگیر شوند دوروز مانده تا #عاشورا(سال 94) همرزمانش به وحید می گویند: «بیاییدتاشروع عملیات به زیارت امام حسین (ع) برویم وبرگردیم.» وحید قبول نمی کند❌و می گوید: «امروز #کربلا همین جاست و من جای دیگری نمی روم.»
#شهیدظهرعاشورا
#شهید_وحید_نومی_گلزار
@shahidNazarzadeh
2⃣1⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠قارچهاى سمى جاده!
🌷عملیات #محرم بود و ما در ٥٠٠ متری پل چنتره، بنه تدارکات به پا کرده بودیم. ساعت ٩ صبح🌥 قرار بود مقداری مهمات و آذوقه برای #رزمندگان که در حال پیشروی بودند؛ ببریم. تا شب قبل جاده مواصلاتی در دست #عراقى ها بود برای همین گراى دقیق آن را داشتند و بی وقفه گلوله کاتیوشا و خمپاره💥 بود که روی جاده فرود می آمد.
🌷از چندتا راننده ای که در بنه داشتیم هیچ کدام حاضر به رفتن نشدند❌ چون جاده از دور پیدا بود که از دامنه تپه ها پیچ می خورد و بالا می رفت و می دیدیم که #سرتاسر جاده زیر آتش است. راننده ها به حاج اسکندر (شهيد حاج اسماعیل اسكندرى) می گفتند: «حاجی اجازه بده آتش سبکتر شود؛ می رویم!» #منتظر آنها نشد🚫، کلاشش را برداشت، پشت یکی از ماشین ها🚙 که آماده بود؛ نشست.
🌷اولین بار بود که احساس می کردم این بار آخر است که #حاج_اسکندر را می بینم، رفتم جلو شوخی و جدی گفتم: «حاجی خدا رحمتت کند! برو به سلامت☺️!» حاجی که راه افتاد هیچ کس از جایش تکان نخورد #همه چشم به جاده داشتیم و حاج اسکندر که پیش می رفت گلوله های کاتیوشا💥 بی وقفه به جاده می خورد و گرد و خاک🌫 حاصل مثل #قارچ_سمی در میان جاده قد می کشید، اما حاجی #با_شهامت و مارپیچ🔄 از میان انفجارها عبور می کرد.
🌷همه به اشک افتاده بودیم😭 و برایش دعا می کردیم تا زمانی که ماشین از چشم ما #ناپدید شد. ساعتی بعد حاجی به سلامت از همان جاده به بنه برگشت😌....
🌷١٩ دی ماه ١٣٦٥ حاج اسماعيل #اسكندری در حال بالا رفتن از خاكريز دشمن، مورد اصابت گلوله قرار گرفت. خورشيدِ آن روزِ #شلمچه در حالی غروب می کرد⛅️ كه مردی از مردان حماسه، به آرامی سر بر بالين خون مى گذاشت و به نام بلند #شهيد افتخار می يافت😔.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از پستهای روز
4_5847998934470886855.mp3
5.15M
🎧🎧 دقایقی واقعا بشنویم
👈روایتی از ایثار و رشادتهای #رزمندگان دفاع مقدس، آنان که در لحظه ای که باید #حسینی میبودند؛ حسینی بودند...
🎤 استاد رحیم پور #ازغدی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹اینجا #دوکوهـــه است 🔸جایی که احساس می کنی یک گام به #امام_زمان نزدیک تر شده ای. #شهید_حاج_ابراهی
#دوکوهـــه
#موقعیت_همت
🌾این جا #دوکوهه است
جایی که احساس می کنی یک گام به #امام_زمان نزدیک تر شده ای👌
🌿بعضی ها می گویند دلیلش #انتظار مقدسی✨ است که #رزمندگان اسلام در این پادگان برای رسیدن به این عملیات و برای رسیدن به صف 👥مجاهدان الله چشیده اند...
🌾این جا #انتظار یک بار تجربه شده است؛ انتظار مقدسی که تو حالا باید برای رسیدن به صف یاوران #مهدی_موعود مزه مزه اش کنی...
بی دلیل نیست که #سید_شهیدان_اهل_قلم خطاب به دوکوهه می گوید:
🌿دوکوهه!
آیا دوست داری که پادگان یاوران مهدی نیز باشی⁉️پس #منتظرباش...
🌾دوکوهه را با نام های زیادی می شناسند:
#همت، #متوسلیان،✓ کریمی، ✓چراغی،✓ زین الدین، ✓دستواره، ✓خرازی، ✓کاظمی و هزاران #شهید دیگر که هر کدامشان می توانند #الگویی باشند برای رسیدنِ تو، به صف یاوران امام زمان❤️...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
8.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 «فایده پیادهروی #اربعین؟ا»
این #قدمها تربیت و عاشق میکنند..
مثل آن کمیلهای #رزمندگان در جبهه!
که تربیت کرد...عاشق کرد.. #شهید کرد..
🎙از "حاج حسین یکتا" بشنوید.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بگذار سیر ببینمش اکنون که #می_رود ای اشک😭! از چه راه تماشا گرفته ای⁉️ #شهید_هادی_ذوالفقاری 🌹🍃🌹🍃
0⃣6⃣6⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰بعد از یک ماه، #هادی و دوستان رزمنده به #نجف برگشتند. از دوستانم در مورد هادی سوال کردم. پرسیدم: هادی چطور بود⁉️
🔰همه دوستان من از او تعریف می کردند. از #شجاعت، از افتادگی، از زرنگی، از #ایمان و تقوا و...همه از او تعریف می کردند. هرکس به نوعی او را #الگوی خودش قرار داده بود.
🔰 #نماز_شبها و عبادت های هادی، حال و هوای جبهه های نبرد ایران🇮🇷 با صدامیان بعثی را برای بقیه #رزمندگان تداعی می کرد.
🔰هادی دوباره راهی مناطق #عملیاتی شد. دیگر او را کمتر می دیدم😢. چندبار هم تماس گرفتم☎️ که جواب نداد. مدتی گذشت و من با چندتن از دوستان برای #زیارت راهی ایران شدیم.
🔰یادم هست توی #قم بودم که یکی از دوستانم گفت: خبر داری رفیقت، همون #هادی که با ما می آمد #کربلا_شهید_شده❓
🔰گفتم: چی می گی⁉️😳سریع رفتم سراغ اینترنت📱. بعد از کمی جستجو متوجه شدم که هادی به آنچه #لایقش بود رسید😔.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 فرصت براش فراهم شد... #گرم بازی بودیم، به مهدی پاس دادن، #فرصت خوبی برای خودش فراهم کرد تو همین #
🌼🌺🌼🌺🌼🌺
💎جواب پدرمان را میتوانیم بدهیم
مهدی به همراه #برادر كوچكترش #مجید كه مسئول اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشكر علیبن ابیطالب(ع) بود جهت #شناسایی منطقه عملیاتی از #كرمانشاه به سمت #سردشت حركت میكنند. موقعی كه عازم منطقه میشوند رانندهشان را پیاده كرده و میگویند: خودمان میرویم. حتی در مقابل اصرار یكی از #رزمندگان مبنی بر همراه شدن با آنها میگوید: تو اگر #شهید بشوی جواب عمویت را نمیتوانیم بدهیم اما ما دو #برادر اگر شهید شویم جواب #پدرمان را میتوانیم بدهیم.
غروب در راه به #كمین ضدانقلاب میخورند. موشك آر.پی.جی به سقف ماشین اصابت میكند و مجید به شهادت میرسد و مهدی پیاده شده تا در #پناهگاهی قرار بگیرد كه از #پشت مورد اصابت #رگبار گلوله قرار میگیرد. فردا وقتی نیروهای خودی میرسند دو نفر را میبینند كه به آنها #تیر.خلاص زدهاند. چندان قابل شناسایی نبودند وقتی #قبض پرداخت #خمس در داشبورد ماشین پیدا میشود مطمئن میشوند كه خود شهید مهدی زینالدین است
#شهید_مهدی_زین_الدین🌹
#شهید_مجید_زین_الدین🌹
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh