❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس🌸❣
4⃣ #قسمت_چهارم
قدمامو تند کردم....
نمیدونم چرا بهم ریخته بودم مگه قرار بود چی بشه؟!
چرا انقدر آشفته ام،
رسیدم دم خونه ی سمیرا اینا زنگ زدم، بعد چند دقیقه در باز شد و سمیرا اومد بیرون با دیدنم انگار جا خورده باشه
- چیشده مگه؟!😟
با نگرانی بهش نگاه کردم و گفتم:
_نمیدونم، دارم دیوونه میشم سمیرا، نمیدونم چم شده😨
دستمو گرفت و گفت:
_ای بابا، باز شروع کردی، تو باید الان خوشحال باشی، آقای یاس داره میاد خونتون اونوقت تو آشفته ای!😄😉
با کلافگی سرمو تکون دادم،
نمیدونستم چی بگم حتی تواین موقعیت سمیرا هم منو درک نمیکرد، تکیه دادم به دیوار خونشون😔
با غم نگاهم کرد و گفت: 😒
_آخه دختره ی دیوونه چرا اینکارو میکنی با خودت چرا الکی خودتو عذاب میدی باور کن اگه یه بار باهاش حرف بزنی دیگه این حالت برزخی ات تموم میشه
نگاهش کردم…😒
بهش حق میدادم که چیزی نفهمه از این حال من چون هنوز به این حال بد گرفتار نشده بود😕
تکیه مو از دیوار برداشتم و گفتم:
_من میرم دیگه..کلی کار داریم، خداحافظ😒👋
سریع باهاش خداحافظی کردم و راه افتادم سمت مغازه،
مثلا به مامان گفتم میرم تخم مرغ بخرم، اما واقعیتش میخاستم این دردمو به کسی بگم اما نشد،
سمیرا نمیتونه درکم کنه تقصیر اون نیست،
من خیلی عوض شدم من به جایی رسیدم که کسی نمیتونه منو درک کنه حتی خودش،
خودِ اون کسی که به خاطرش به این حال و روز افتادم،
بعد از خریدن تخم مرغ راهی خونه شدم، باز قرار بود بعد یکسال ببینمش کسی رو که یکسالِ تمام مدهوش عطر یاسش شدم،
کسی که از عید پارسال تا این عید منو بهم ریخته،(خدا به خیر بگذرونه این عید رو!!) 😣😔
کسی رو که برای اولین بار بهش تو زندگی ام دل بستم،
نمیدونم این لرزش قلب و استرس و آشفتگی ام برای چیه؟!
شاید چون تمام یکسال رو به نامحرمی فکر کردم 😣😓 که جای خدا رو تو قلبم می گرفت،
کسی که شاید حتی لحظه ای بهم فکر نکرده...😞
#ادامہ_دارد....
📝نویسنده: بانو گل نرگــــس
#کپی_بدون_نام_نویسنده_حرام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_1112354748222144762.mp3
4.28M
🎧🎧گوش کنید
#شب است و
سکوت است و
ماه🌙 است و
#من...
درد دلـ💔 #جاماندگان_از_شهادت
🎤با نوای زیبای: #حاج_صادق_آهنگران
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
clip-amuzande (31).mp3
5.53M
♨️ #داستان_زیبا_و_تاثیر_گذار
💠 داستان حاج اصغر ، روشن دل !
💠نقل داستان بدونه واسطه از
🎤 #حجت_الاسلام_دارستانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_سعید_علیزاده 🗓ولادت: ۱۳۶۸/۲/۱۲ 🗓شهادت: ۱۳۹۴/۱۱/۱ ↵مقام: نیروی اطلاعات وعملیات ↵سن شهادت: ۲۶س
در تمام طول مسیر از #مولایش اذن خواست و دعای حضور و افتخار سربازی✌️
#قنوت هایش در گوش هفت آسمان می پیچید💫 و جانمازش به وسعت دریاها #نمناک می شد.
#شهید_سعید_علیزاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
در تمام طول مسیر از #مولایش اذن خواست و دعای حضور و افتخار سربازی✌️ #قنوت هایش در گوش هفت آسمان می
#وصیتنامه📜
🌹به نام خدای مدافعان حرم🌹
🔸ما را #مدافعان_حرم آفریدهاند
🔸اصلاً برای #پارهپارهشدن آفریدهاند
🔰عازم سفری هستم🚌.ج به رسم #مسلمانی چند خطی را در کمال صحت جسمی و روانی👌 از خود به #یادگار میگذارم.
📝خیلی وقت بود که #نفسکشیدن تو این هوا برایم سخت شده بود😪 هوایی پر از ✘ریا، ✘دروغ، ✘نفاق و ✘دورویی. برای کمال و رسیدن به #کمال راهی جز رفتن نیست🚫 و عبور کردن از تن و نفس... که اگر بمانی #اسیر نفس میشوی.
📝خسته شدهام از #نشستن، از کسالت، از خمودی و از یکنواختی. از اینکه بنشینم و هر روز خبر #شهادت دوستان و هملباسهایم👥 را بشنوم😔 تا اینکه این مجال #فراهم_شد.
📝از همه کسانی که در طول این #بیستوشش سال و شش ماه و پانزده روز 🗓برایم زحمت کشیدند ممنونم و از همه آنان همینجا #حلالیت میطلبم🙏
📝از دوست و رفیق و نارفیق و... #حلالیت میطلبم. از #مادرم حلالیت میخواهم که فرزند خلفی برایش نبودم😔 ازش میخواهم خانم حضرت زینب(س)را #الگو و اسوۀ خودش قرار دهد.
📝امیدوارم #حضرت_زهرا(س) عنایتی کنند تا من به هدفی🎯 که از ورود به #سپاه داشتهام و آن هم تنها خواستن شهادت🌷 از خداوند بود، نایل آیم.
📝کوچکتر از آن هستم که کسی را #نصیحت کنم اما همه را به صداقت، محبت و #پرهیزکاری دعوت میکنم و از آنان میخواهم فریب مال دنیا را نخورند❌ که این مال فناپذیراست.
به قول #شهید_همدانی اگر دوست داشتند نفری یک روز #روزه و یک #نماز برایم بخوانید.
«از همه حلالیت میخواهم.» 1394/08/15
#شهید_سعید_علیزاده
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5812365592270734116.mp3
9.44M
🔉 #بشنوید| صوت حماسی
"سرود ویژه خادمین شهدا"
🎤 "کاری از #کمیته_خادمین_شهدای_لارستان
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻 #تقید به نماز _حفظ حریم نامحرم به دوستش گفت: بیا یه کاری کنیم رفیقش سرش را انداخت پایین و با #ا
#خاطرات_شهدا 🌷
🔰برادرش نقل می کند که یک بار من خوابیدم، من را بیدار کرد و گفت: به #هیئت برویم، حضور پیدا کردیم، 💥اما یک بار در میان سخنان سخنران گفت، برویم، پرسید که چرا⁉️ گفت: برویم توضیح می دهم، در مسیر گفت: این سخنران خطی #فکری_سیاسی است و از نظر قانونی است.
🔰شهید ارادت خاصی به #حضرت_زهرا (س)داشت و در مراسم عزاداری حضرت (ص)🏴 اینقدر صورت خود را با سیلی می زد😱 که تا زمانی که به خانه هم برمی گشت #صورتش سرخ بود❣
#شهید_رسول_خلیلی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh