eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔆روزهاي #آخر به او مي‌گفتم: «وقت آمدن زنگ نزني📵 به #دوستت كه بيايد دنبالت، تا از تهران بخواهي بیایی.
💕وداع #عاشقانــه 💕 اکنون تـو #نیستی ولی همه چیز بوی #تــو😌 را دارد بوی عاشقــ❤️ـانه زیستـن #شهید_صادق_عدالت_اکبری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💕وداع #عاشقانــه 💕 اکنون تـو #نیستی ولی همه چیز بوی #تــو😌 را دارد بوی عاشقــ❤️ـانه زیستـن #شهید_ص
8⃣6⃣0⃣1⃣ 🌷 🔰طولِ رفاقت و آشنایی ما در همون ایام اعزام تا ۲روز قبل از بود با اینکه من اهل جنوب(آبادان) بودم و اون اهلِ 💥اما زود بامن گرم گرفت💞 و اخت شد... 🔰از خصوصیات بارز ایشون و دلیری بسیار و دقت عمل👌 در کارها چه اطلاعاتی چه بود. همیشه با تجهیزات کامل نظامی⚔ بود به حدی که به ایشون میگفتن 😍 🔰هرگاه دیدمش با بود. وقتی برایِ سرکشی یا کاری میرفتیم بچه ای و میدید بهشون محبت💖میکردو باهاشون گرم میگرفت از من چند اصطلاحِ یادگرفته بود برایِ ارتباط با کودکان👶 که بتونه لحظه ای دلشون و هرچندکوتاه شاد کنه و لبخند و هدیه بده🎁 به کودکان 🔰یه روز که باهم👥 خلوتی داشتیم بهم گفت : من با اینکه کُلی آموزش هایِ مختلف دیدم تو این سالها خیلی به این درو اون در زدم که بیام برا بی بی اما نشد که نشد⛔️ تا وقتی ک انگاربه دلمـ❤️ افتاد که راه رو تاالان رفتم🚫 و باید سیمِ اتصالم با خودِ وصل بشه 🔰و فهمیدم این رو زدنهایِ من به این و اون فایده نداره و با خلوتی که بابا👤 خود پیداکردم سیمِ اتصال وصل شد💞 و این شد که الان اینجا هستم و زد رو شونه ام و گفت آره داداش باید سیم اتصالم به خود خانم زینب کبری س وصل میشد.. 🔰من چندتا کار فرهنگی انجام دادم اونجا مثلِ تابلو نویسی✍ و نوشتن شعرهایی تو برگه آچار📝 و نصب کردن برا روحیه دادن به بچه ها بهم گفت این مطلب و بنویس: ⇜۱.اگر نشویم خواهیم مُرد ⇜۲.عاشقانـ❤️ را سر شوریده به عجب است. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
تشریح شرایط #سوریه از روی نقشه🗺 پس از بازگشت از #اولین_اعزام برای همرزمان در منزل شهید سالخورده🌷 #
🍂بوی بهشت🌸 می دهد 🌱تربت دلربای #تو 🍂زان که #بهشت میزند 🌿بوسه به خاک پای تو😍 🍂 #درس وفا و عشقـ❤️ را 🍃تو بهترین #معلمی 🍂رسم وفا و عهد را داده صفا 🌿 #صفای_تو ۵/فروردین/۹۵ شهید سالخورده در حال آموزش نیروهای بسیجی ۱۶ روز قبل از #شهادت🌷 #شهید_محمدتقی_سالخورده #هفته_معلم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣3⃣1⃣ به یاد #شهید_رضا_دامرودی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣3⃣1⃣ به یاد #شهید_مرتضی_مسیب_زاده🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣3⃣1⃣ به یاد #شهید_مرتضی_مسیب_زاده🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
9⃣6⃣0⃣1⃣ 🌷 💠 ، محرمان حریم و زمان خود می باشند که در دوره ای که دین و ارزشهای دینی غریب و مهجور افتاده است برای احیای✨ آنها از جان شیرین❣ خود می گذرند. 🔰شهید «مرتضی مسیب زاده» فرزند و زاده بیست و سوم تیرماه📆 1361، در منطقه رجایی شهر به دنیا آمد و در سال 68 که به شهرک نقل مکان کردند. در رجایی شهر زندگی نمود و تحصیل📚 خود را در مقاطع مختلف در همین شهرک انجام داد. 🔰در رشته در دانشگاه پذیرفته شد✅ منتهی دانشگاه را ادامه نداد و وارد مجموعه پاسداران شد. بعدها وارد دانشکده یگان مخصوص شد و در افسری ادامه تحصیل داد📃 🔰شهید 🌷 چند نوبت به عنوان مدافع حرم و مستشار نظامی در مامور بود و حدود دو سال🗓 در این کشور حضور داشت. 🔰او یک افسر ارشد و منحصر به فرد در زمینه خود در سطح کشور🇮🇷 بود، یک افسر نظامی به تمام معنا بود که خود را امام میهن کرد. زمانی که در داخل کشور بود نیز به عنوان یک و تحلیل گر امور سیاسی و سخنران🎙 حلقه های سیاسی در پایگاه های حضور داشت. 🔰حاج مرتضی به لحاظ فعالیت هایی که در پایگاه های بسیج و کانون های فرهنگی انجام دادند سال کشور انتخاب شد👌 سرانجام مرتضی مسیب زاده🌷 در مقری که در حومه یکی از مناطق جنوبی  مستقر بود، شناسایی شد بدین صورت که گرای آن لو رفت و مقر مورد حمله خمپاره ای💥 قرار گرفت و  و همرزمانش👥 در کنار هم به دیدار معبود شتافتند. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💢حاج مرتضی بسیار انسان #انعطاف_پذیر و اهل گذشتی بود وتنها چیزی که برنمی تافت🚫 همین مخالف نظام و #بی_توجهی به مسایل دینی و انقلابی بود وبدون ملاحظه و بدون غل و غش تذکر می داد. 💢معاشرت و رابطه اش را بر همین #اساس تنظیم می کرد👌رو دروایسی نداشت نسبت به کسی که به مسایل #دینی کم توجه بود و بی توجه بود. #شهید_مرتضی_مسیب_زاده #شهید_مدافع_حرم 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠اهمیت به نماز🌸 🌷روزی برای تحویل امانتی به شهر "تبنین" رفته بودیم.در راه برگشت صدای #اذان آمد #احمد
برادر مهربان ⭐️راوی: نورهان دقدوق خواهر شهید 🍃 #احمد با رفتارش، به من عشق، علاقه❤️ و وفاداری به خانواده را می آموخت.بسیار به مادر و مادربزرگش علاقه مند بود. 🍃 احمد محبت بسیاری به مادرش ابراز می کرد و عشق او به #مادرش بی نظیر و غیر قابل وصف بود. به بهانه های مختلف برایش #هدیه 🎁🛍می گرفت و روز به روز ارتباط آن ها با هم صمیمی تر می شد. 🍃در کارهای منزل🛋🚪 به او کمک می کرد. حتی کارهای زنانه در آشپزخانه🍳 را نیز برای مادرش انجام می داد. گاهی اوقات احمد خودش برای همه غذا 🍖درست می کرد و به کار در خانه افتخار می کرد. اگر در انجام کاری اشتباهی از او سر می زد و کار خطایی می کرد، خیلی زود ابراز پشیمانی کرده و درصدد #جبران اشتباهش بر می آمد. 📚 #ملاقات_درملکوت #شهید_احمد_مشلب 🌷 #معروف_به_شهیدBMWسوار 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5940465255321699507.mp3
2.36M
قبل از ورود به ماه_رمضان این صوت رو گوش کنید حتی اگه چند دقیقه مونده باشه... خوشبحال اونایی که آماده مهمونی_خدا شدن... 🎤🎤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
‌🔹زیباترین و ماندگارترین👌 چیزی که از ایشون یاد گرفتم #بخشنده بودن و گذشت بود... 🔸ایشون خیلی راحت از کسی که #بدترین بدی رو در حقش کرده بود میگذشت😊 و میبخشیدش و گذشت کردن❤️ رو #همیشه به من گوش زد میکرد 🔹و میگفت: فقط #خدا رو در نظر بگیر بقیه چیزا برات بیرنگِ بیرنگ میشه♡ تکه کلامشون این بود: #باخــدا و باش و پادشاهی کن💖 ‌ راوی: همسر شهید #شهید_روح_الله_کافی_زاده 🌷 #شهید_مدافع_حرم #سالروز_شهادت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
#رمان_عاشقانه_مذهبی_مقتدا💖 #قسمت_چهارم4⃣ 🍂ﺑﻪ ﺷﻬﺪﺍ ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺳﺮﺯﺩﯾﻢ : ﺷﻬﯿﺪ ﺟﻼﻝ ﺍﻓﺸﺎﺭ، ﺷﻬﯿﺪ ﺧﺮﺍﺯﯼ، ﺷﻬﯿﺪ
📚 💖 ⃣ 🍂ﺟﺎﺧﻮﺭﺩﻡ؛ ﻣﻦ؟ ! ﭼﺎﺩﺭ؟ ! ﺑﺎﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺶ ﺿﺮﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﯾﮏ ﭼﺎﺩﺭ ﺑﺪ ﻧﯿﺴﺖ ! ﺯﻫﺮﺍ ﮔﻔﺖ : ﺑﯿﺎ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻦ ! ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺪﻝ ﭼﺎﺩﺭﻫﺎ : ﻟﺒﻨﺎﻧﯽ، ﺳﺎﺩﻩ، ﻣﻠﯽ، ﺣﺴﻨﯽ، ﺧﻠﯿﺠﯽ، ﻋﺮﺑﯽ، ﻗﺠﺮﯼ ﻭ … ﮔﻔﺘﻢ : ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺧﻮﺩﺗﻪ ! ﺍﯾﻨﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ! - ﻣﻨﻈﻮﺭﺕ ﻟﺒﻨﺎﻧﯿﻪ؟ - ﺁﺭﻩ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﯽ ! 🍁ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﯾﮏ ﭼﺎﺩﺭ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﻢ . ﮔﻔﺘﻢ : ﺯﻫﺮﺍ ﻣﻦ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻤﺎ ! ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﺯﻣﯿﻦ ! ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ ﻧﺘﻮﻧﻢ ﺟﻤﻌﺶ ﮐﻨﻢ ! ﻧﺘﺮﺱ ﺑﺎﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻡ . ﺑﺎ ﮐﻤﮏ ﺯﻫﺮﺍ ﭼﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﺳﺮﻡ ﮐﺮﺩﻡ . ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﮔﻔﺘﻢ : ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﻡ ! ﺯﻫﺮﺍ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩ : ﭼﻪ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺷﺪﯼ ! ﺭﻓﺘﻢ ﺟﻠﻮﯼ ﺁﯾﻨﻪ، ﭼﻬﺮﻩ ﺍﻡ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﺣﺲ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺗﺮ، ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﻭ ﺑﺎﻭﻗﺎﺭ ﺗﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ . ﭼﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﯾﻢ . ﺫﻭﻕ ﭼﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻢ . ﺯﻫﺮﺍ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﮔﻔﺖ : ﺍﯼ ﻭﺍﯼ ﺩﯾﺪﯼ ﭼﯽ ﺷﺪ؟ ﯾﺎﺩﻣﻮﻥ ﺭﻓﺖ ﺑﺮﯾﻢ ﺳﺮ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﮔﻤﻨﺎﻡ . 🍂- ﭼﯽ؟ - ﺷﻬﺪﺍﯼ ﮔﻤﻨﺎﻡ ! - ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ؟ - ﺷﻬﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﻮﯾﺘﺸﻮﻥ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻣﺰﺍﺭﺷﻮﻥ ﮔﻤﻨﺎﻣﻪ . ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺪﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ ( ﺱ ) ﻧﺰﺩﯾﮑﻨﺪ . ﻗﻠﺒﻢ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺗﭙﯿﺪﻥ . ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻪ ﻣﺰﺍﺭ ﺷﻬﺪﺍ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ، ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﻢ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﺟﺎﺭﯼ ﻣﯿﺸﺪﻧﺪ . ﺧﻮﺩﻡ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ، ﺯﻫﺮﺍ ﻫﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ . ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻣﻬﻢ ﻧﺒﻮﺩ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺑﺮﻡ ﭼﻪ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ . ( ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻭﻗﺖ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩﯼ ﺩﺧﺘﺮ؟ ) ﻣﺰﺍﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺷﻬﯿﺪ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺳﻨﮓ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ : ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﯼ، ﺭﺍﻩ ﻧﺸﺎﻧﻢ ﺑﺪﻩ … ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺁﺷﺘﯽ ﮐﻨﻢ … ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💖 ⃣ 🍂ﺧﯿﻠﯽ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ . ﺁﻥ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺳﺮﺯﺩﻥ ﺑﻪ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﺷﻬﺪﺍ ﻭ ﺑﺴﯿﺞ ﻭ ﻣﺴﺠﺪ ﻭ … ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻥ ﻣﯿﺘﺮﺍﯼ ﻗﺒﻠﯽ ﻧﯿﺴﺘﻢ . ﺣﺘﯽ ﻋﻼﯾﻘﻢ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ . ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﺁﻫﻨﮓ ﻭ ﺭﻗﺺ ﻭ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﯼ ﺁﻧﭽﻨﺎﻧﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ . ﯾﻌﻨﯽ ﺁﻥ ﻟﺬﺗﯽ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺑﺮﺩﻡ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﺯ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﻫﻤﻨﻮﻉ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ … ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺘﺨﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﻧﺎﻡ ﻃﯿﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩ . 🍁ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻼﺱ ﻧﻬﻢ ﺷﺪﻡ؛ ﭼﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻧﯽ ! ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﻣﻨﮑﻪ ﭼﺎﺩﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﺯﺑﺎﻥ ﺯﺩﻥ : – ﻣﯿﺘﺮﺍ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﻭ ﻧﮕﺎﻩ ! – ﺧﺎﻧﻮﻣﯽ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﺪﻡ؟ – ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﻌﯿﺪ ﺑﻮﺩ ! ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﺸﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﺍﺷﮑﻢ ﺭﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ . ﺳﺮﮐﻼﺱ ﻣﻘﻨﻌﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﺧﺎﮐﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ . 🍂ﺣﺘﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻡ، ﻣﯿﮕﻔﺘﻨﺪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺣﺎﻝ ﻧﻤﯿﺪﻫﺪ ! ﺩﺭﻋﻮﺽ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﻫﺮﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻬﯿﺪﻡ - ﺷﻬﯿﺪ ﺗﻮﺭﺟﯽ ﺯﺍﺩﻩ - ﺩﺭﺩ ﻭ ﺩﻝ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﺁﺯﺍﺭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻣﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﯾﺪﻧﺪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﻋﻘﺪﻩ ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﻨﺪ ! ﺍﻭﻝ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺑﻬﺘﺮ ﺷﺪ .… ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⭐️وقتی ازشهر به پرواز🕊درآمدتن تو ❣دست درگردنم انداخت 🌟غم #رفتن_تو ⭐️پشت هرپنجره یک بغض😢 ❣به یادت گل🌷 کرد ⭐️زنده شد در دل #شب ❣خاطره ی رفتن تو😔 #شهید_محمدمهدی_فریدونی #شبتون_شهدایی🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ 🎀سلام #صاحب_الزمان 🌾سلام بر حریم تان 🎀به صد امید هر #صبح 🌾 #سلام می دهیمِ تان 🎀خودت به فکـ💬ـر ما 🌾همیشه از #قدیم بوده ای 🎀دلمـ❤️ خوش است بر همین 🌾 #کرامت قدیمِتان #اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجـ🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
آلاله های🌷 باغ بدون نغمه #بلبلِ عاشق❤️ #رخسار باز نمی کنند من چگونه بی حضور #تو به آفتـ☀️ـاب سلام کنم⁉️ #شهید_حسین_ولایتی_فر #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5942956748670239816.mp3
3M
﷽ 📲 🎙واعظ: حاج آقا 🔖 آمادگی برای ماه مبارک 🔖 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢حاج مرتضی بسیار انسان #انعطاف_پذیر و اهل گذشتی بود وتنها چیزی که برنمی تافت🚫 همین مخالف نظام و #بی_
#مادر_شهید🌷 🔸پسرم فامیل دوست، مومن و نمازخوان بود. آرزوی #شهادت داشت. خیلی رهبر را دوست داشت💖 🔹من یک #پسر و ۶ دختر دارم. کاش باز هم پسری داشتم و او را #برای_رهبر می‌فرستادم. بچه جنوب شهر است و خودش خواسته همین جنوب شهر او را به خاک بسپارند🌷 همه‌اش در #سوریه پیش آقای #سلیمانی بود. 🔸چقدر آقای سلیمانی را دوست داشت💞 کاش باز هم فرزند داشتم و به کمک #آقای_سلیمانی می‌فرستادم. همه‌اش می‌گفت مادر به خدا #توکل کن. می‌گفتم من تو را به #ابوالفضل می‌سپارم. #شهید_مرتضی_مسیب_زاده 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
این روزها عجیب نیازمند نگاه هایتان شده ایم! نگاه از قابــــ چشم مردانے ڪہ #چشم_هایشان خدا را منعڪس مے ڪند.. ۱۶ اردیبهشت 😔 یادی کنیم از ۱۶ علی اکبر کربلای خانطومان که ۱۳ نفر از این عزیزان در چنین روزی در سال ۹۵، فدایی عمه سادات شدند. #شهدای_خانطومان #رفتند_که_برگردند_ولی...... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
4_6048443241404039198.mp3
12.78M
آهنگ: "خان طومان" 👈 تقدیم به 🎤🎤حسین جمشیدی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ 🎙حاج آقا #پناهیان #شهدا چگونه شهید می‌شدند⁉️ #حتما_ببینید👌👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
زندگــے ... از #شہادت آغاز می‌شود آنانڪہ یڪ عمر #مرده_اند ، 💥یڪ لحظہ هم شهید #نخواهندشد❌ #رزقک_شه
↩تصمیم گرفته بود برود #دبیرستان سپاه، آن موقع سپاه دبیرستان مخصوص👌 داشت، که فارغ التحصیلان📜 این دبیرستان جذب #سپاه می شدند ↩ #حسین عاشق❤️ سپاه بود به همین خاطر رفت آنجا؛ سال اول و دوم را آنجا خواند که این قانون لغو شد⛔️ خیلی حالش گرفت😞 بعد از اینکه مهندسی عمرانش را گرفت، بهم گفت که میخواهد وارد مجموعه #سپاه شود. ↩گفتم: باشد بیا تو قرارگاه مهندسی #خاتم الانبیاء(ص)، با توجه به رشته ای که خواندی، آنجا خیلی موفق میشوی👌 گفت: نه بابا میخواهم وارد بحث #عملیاتی_سپاه بشوم، حرفی نداشتم، زندگی وآینده خودش بود. ↩سال ۸۹📆 وارد #سپاه شد، آموزش های مختلفش تقریبا یکی دو سال طول کشید. #شهید_محمدحسین_محمدخانی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸در منطقه #سیفات بودیم. عملیات مقدماتی آزادسازی شهرهای #نبل_والزهراء. درگیری💥 در کانال خیلی شدید شد.
🍃🌸🍃🌺 ای کاش به جای #همه می شد که در این شهر🌇 این حالِ به هــم ریخته ‌اَم💔 را #تو ببینی . . . #شهید_عارف_کایدخورده 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌸🍃🌺 ای کاش به جای #همه می شد که در این شهر🌇 این حالِ به هــم ریخته ‌اَم💔 را #تو ببینی . . . #شهید
0⃣7⃣0⃣1⃣ 🌷 🔰وقتی عارف هم باورم می‌شد و هم باورم نمی‌شد. سرم سنگین شد😭 لطف خدا و (س) از همان جا شامل حالم شد. همان لحظه که خبر را دیدم چشمانم سیاهی رفت😓 و فقط حضرت زینب(س) را صدا می‌زدم. همه می‌گفتند برای اتفاقی افتاده و من فقط را صدا می‌زدم. 🔰اگر می‌دانستم یک روز این اتفاق برای می‌افتد هیچ‌وقت مانعش نمی‌شدم❌ ولی هرطور شده قبل از رفتن . نبودن و ندیدن عارف خیلی برایم سخت است😢 آن هم عارفی که این همه بود. 🔰چند هست که وقتی کنار هم می‌گذارم به من قوت قلب💗 می‌دهد. شهید شده🌷 و این خیلی مهم است. وقتی که یاد حضرت زینب(س) می‌افتم و می‌خواهم از خانم و خانم زینب(س) الگوپذیری داشته باشم تحمل این درد و سختی خیلی برایم پیدا می‌کند. 🔰دیگر اینکه وقتی می‌بینم خیلی از جوان‌ها راه آقاعارف هستند و می‌بینم که به عشق و ارادت💖 دارند خرسندم می‌شوم. خیلی از نوجوانان و جوانانی که خیلی با آشنایی نداشتند🗯 به خاطر که به آقاعارف داشتند خیلی تحت تأثیر قرار گرفتند و مؤثر بود👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh