eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش محمد هست🥰✋ *طلوع و غروب در عید مبعث*🎊🕊️ *شهید محمد علی پلیان*🌹 تاریخ تولد: ۱ / ۱۰ / ۱۳۴۲ تاریخ شهادت: ۲۱ / ۸ / ۱۳۶۵ محل تولد: مشهد محل شهادت: آبادان *🌹راوی← شناسنامه‏‌اش را دست ‏كارى كرده بود تا بتواند به جبهه برود.🍃ما او را از اين كار منع كرديم، ولى او در مسجدى ديگر، پرونده درست كرد و به جبهه رفت.🕊️مدّتى كه در جبهه بود، چهار بار زخمى شد.💥 اوّلين بار تركش به سرش اصابت كرده بود،🥀چون زخمش سطحى بود بدون اطّلاع به خانواده در جبهه مداوا شد.🥀دوّمين بار در عمليّات والفجر 4، تير به بازوى دست چپ او اصابت كرده بود💥 كه براى پيوند عصب دست، تحت عمل جرّاحى قرار گرفته بود.🥀در عمليّات والفجر 8، تركش خمپاره به دست راست او برخورد كرده بود🥀كه با عمل جرّاحى تركش را از دست او خارج كردند.🥀 در عمليّات مهران، تركش خمپاره به پاى چپ او برخورد كرده بود💥 كه پس از مداوا دوباره روانه جبهه شد.🌙گاهى به وسيله آرپی‌جی تانک هاى دشمن را منهدم می‌کرد.💥و گاهى با گذاشتن زخمی‌ها بر روى موتور سيكلت،🏍️آن‏‌ها را به پشت جبهه منتقل مى‏‌كرد🌙 عاقبت او که در شب عید مبعث به دنیا آمده بود🎊در شب مبعث حضرت رسول(ص)،🎊 هنگامى كه به وسيله ماشين براى شناسايى در منطقه آبادان به دشمن نزدیک مى ‌شود،💥 تير به سينه‌اش اصابت مى‏‌كند💥و به آرزوی دیرینه‌اش می‌رسد🕊️پيكر مطهّرش در بهشت ‏رضا(ع)🌙جنب مزار شهيد محمود كاوه🌙به خاك سپرده شد.*🕊️🕋 *شهید محمد علی پلیان* *شادی روحش صلوات*
انشاءالله از فردا شب با :
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🍂مگہ شهادتم سن و سال میشناسہ؟! شهدا بہ اندازھ اے کہ در جنگ ها سختے کشیدید و خون ها ازتون رفت شرمندھ هستم🥀💔 🌿مرا هم دریابید🙏🏻 💔☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🔗 تو نداشتھ‌منـے.. وقتے تونبـٰاشے بھ‌چھ‌ڪـٰارم‌مۍآید این‌همه‌آسمـٰان...🌤✨ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت 11
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 این عکس از کیست ؟ ولی یکی از کشورمان به او لقب داده بود . او و رابطه ای بسیار دوستانه در حد و داشتند . بیان می کند که او با سلاح هزاران نفر از دشمنان بعثی را به هلاکت رسانده و به تنهائی چندین دشمن را از پای در آورده . دشمن به او می گفت و .... و .... و .... دیروز یازدهم اسفند 🌹 🕊 این مرد دلاور است 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌹۱۱ اسفند، سالگرد شهادت برترین تک تیرانداز تاریخ جهان است ♦️قهرمان شهید عبدالرسول زرین که بین بعثی‌ها به "صیاد خمینی" معروف بود و شهید خرازی او را "گردان تک‌نفره" مینامید. این شهید با ۷۰۰ شلیکِ موفق [برخی منابع تعداد ۳۰۰۰ نفر را اعلام میکنند] برترین تک‌تیرانداز تاریخ شناخته می‌شود.. 🕊شادی روح بلندش صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴 ✍ ایستاده بودم و مات و مبهوت به کتاب اعمالم نگاه می کردم. انگار هیچ اراده ای از خودم نداشتم. هیچ کار و عملم قابل دفاع نبود. فقط نگاه می کردم. در دنیا، انسان هرچند مقصر باشد، اما در دادگاه از خود دفاع می کند و با گرفتن وکیل و..... خود را تا حدودی از اتهامات تبرئه می کند. اما اینجا... مگر می شود چیزی گفت؟! فقط نگاه می کردم. حتى و آنچه در فکر انسان بوده برای همه نمایان است، چه رسد به اعمال انسان. برای همین هیچ کس نمی تواند بی دلیل از خود دفاع کند. در کتاب اعمال خودم چقدر گناهانی را دیدم که مصداق این ضرب المثل بود: آش نخورده و دهن سوخته. شخصی در مقابل من غیبت کرده یا تهمت زده و من هم در گناه او شریک شده بودم. چقدر گناهانی را دیدم که هیچ لذتی برایم نداشت و فقط سرافکندگی برایم ایجاد کرد. خیلی سخت بود. خیلی. حساب و کتاب خدا به دقت ادامه داشت اما زمانی که بررسی اعمال من انجام می شد و نقایص کارهایم را میدیدم، گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد! این حرارت تمام بدنم را می سوزاند، طوری که قابل تحمل نبود همه جای بدنم می سوخت، بجز صورت و سینه و کف دستهایم! برای من جای تعجب بود. چرا این سه قسمت بدنم نمی سوزد؟! جواب سؤالم را بلافاصله فهمیدم. من از نوجوانی در هیئت و جلسات فرهنگی مسجد محل حضور داشتم. پدرم به من توصیه می کرد که وقتی برای آقا امام حسين عليه السلام و یا حضرت زهرا سلام الله علیها و اهل بیت (ع) اشک میریزی، قدر این اشک را بدان. اشک بر این بزرگان، قیمتی است و ارزش آن را در قیامت میفهمی. 📙برگرفته از کتاب سه دقیقه در قیامت
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش امیر هست🥰✋ *معروف ترین عکس از شهدای دفاع مقدس*🕊️ *شهید امیر حاج امینی*🌹 تاریخ تولد: ۵ / ۱۰ / ۱۳۴۰ تاریخ شهادت: ۱۰ / ۱۲ / ۱۳۶۵ محل تولد: علیشار، زرند ساوه محل شهادت: شلمچه *🌹همرزم← بیسیم چی گردان از لشکر ۲۷ محمد رسول الله📞 خستگی نداشت می‌گفت من حاضرم تو کوه با همه تون مسابقه بذارم،🍃 هر کدوم خسته شدين، بعدی ادامه بده...🍂 اينقدر بدن آماده‌ای داشت که تو جبهه گذاشتنش بيسيم چی📞 عاشق گمنامی بود و می‌گفت خدا خودش عزیزت میکنه💫 خدا هم با عکس شهادتش اون رو خیلی معروف و عزیز کرد🌙همرزم← امیر و چند نفر دیگه اومدن خط برا سرکشی💫 بچه ها انقدر به اینا علاقه داشتن که روحیه شون کلاً عوض شد🍃 چند دقیقه بعد یه خمپاره پشت خاکریز خورد💥گرد و خاک عجیبی بلند شده بود؛🥀همینکه گرد و غبار نشست🍂 دوربینم رو برداشتم تا ببینم چه خبره📸 رفتم جلوتر که این صحنه رو دیدم🥀 دو تا عکس ازش گرفتم🌙 یکی از تموم بدنش🥀یکی از صورتش (همین عکس معروف) یه قطره خون رو لبش بود🩸دیدم امیر تو اون حالت تو حال خودشه🕊️ و داره زیر لب زمزمه ای می‌کنه🌙 رفتم جلوتر ولی متوجه حرفش نشدم🥀همون موقع بود که دیگه شهید شد🕊️ او در عملیات کربلای 5 در تاریخ 10 اسفند 65 🍂 در جنوب کانال پرورش ماهی بر اثر اصابت خمپاره🥀💥 به شهادت رسید*🕊️🕋 *شهید امیر حاج امینی* *شادی روحش صلوات*
به نام خدا . ❤قسمت اول❤ . وقتی رسیدیم ایوب هم رسیده بود مادر صفورا دستش را گذاشت روی شانه م و گفت :خوش امدی برو بالا،الان حاجی را هم میفرستم بنشینید سنگ هایتان را از هم وا کنید دلم شور میزد نگرانی ک توی چشم های و زهرا می دیدم  دلشوره ام را بیشتر میکرد به مادر گفته بودم با خواهرهایم میرویم و حالا امده بودیم،خانه دوستم صفورا تقصیر خود مامان بود وقتی گفتم دوست دارم با جانباز کنم یک هفته مریض شد! کلی اه و ناله راه انداخت که تو میخواهی خودت را بدبخت کنی دختر اول بودم و اولین نوه ی هر دو خانواده همه بزرگتر های فامیل روم تعصب داشتند م از تصمیمم باخبر شد،کارش ب قرص و دوا و دکتر اعصاب کشید وقتی برای دیدنش رفتم با یک ترکه مرا زد و گفت : اگر خیلی دلت میخواهد کمک کنی ،برو درس بخوان و دکتر بشو به ده بیست نفر از اینها خدمت کن اما خودت را اسیر یکیشان نکن ک معلوم نیست چقدر زنده است! چطوری زنده است! فردا با چهار تا بچه نگذاردت! صفورا در بیمارستان مدرس کمک پرستار شده بود همانجا ایوب را دیده بود اورا از برای برای مداوا به ان بیمارستان منتقل کرده بودند صفورا انقدر از خلق و خوی ایوب برای .وپدر و مادرش تعریف کرده بود ک انها هم برای ملاقاتش رفتند بیمارستان ارتباط ایوب با خانواده صفورا حتی بعد از مرگ پدر صفورا هم ادامه داشت این رفت و امد ها باعث شده بود صفورا ایوب را بشناسد و ما را ب هم معرفی کند.. . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❤قسمت دوم❤ . رفتم بالا و توی اتاق منتظرش ایستادم اگر می امد و روبرویم مینشست،انوقت نگاهمان ب هم می افتاد و این را دوست نداشتم همیشه ک می امد،تا مینشست روبرویم ،چیزی ته دلم اطمینان میداداین مرد من نیست ایوب امد جلوی در و سلام کرد صورت قشنگی داشت یکی از دست هایش یک انگشت نداشت و ان یکی بی حس بود و حرکت نداشت،ولی چهار ستون بدنش سالم بود وارد شد کمی دورتر از من و کنارم نشست بسم الله گفت و شروع کرد دیوار روبرو را نگاه می کردیم و گاهی گل های قالی را و از اخلاق و رفتار های هم میپرسیدیم بحث را عوض کرد _خانم غیاثوند ،حرف های امام برای من خیلی سند است +برای من هم _اگر امام همین حالا فرمان بدهند ک همسرتان را طلاق بدهید شما زن شرعی من باشید این کار را میکنم +اگر امام این فتوا را بدهند من خودم را سه طلاقه میکنم من به امام یقین دارم _شاید روزی برسد ک بنیاد ب کار من جانباز  رسیدگی نکند،حقوق ندهد دوا ندهد،اصلا مجبور بشویم در کنیم +میدانید برادر بلندی ،من ب بدتر از این هم فکر کرده ام،به روزهایی ک خدای ناکرده انقلاب برگردد ،انقدر پای انقلاب می ایستم ک حتی بگیرند و اعداممان کنند...! . . .🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در شهدا، دست درازے دارند رابنگر، چهره نازے دارند ما به یادآوری خاطره ها محتاجیم ورنه آنان به من و تو دارند ♥️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ هر لذتی که ... لذت دیدار تـ❤️ـو ؛ نمی شود سلام حضرت دلبـ❤️ـر .... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🦋 رفیق! حواست‌ بہ‌ جوونیت‌ باشه، نکنہ‌ پات‌ بلغزه قرار‌ه‌ با‌‌ این‌‌ پاھا‌‌ تو‌ گردان‌ صاحب‌الزمان‌‌ باشۍ! 🌿 سلام صبحتون شهدایی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘ساعت شنیِ دلهره را گوشه ای می گذارم و گل نرگس را مقابلش. دفتر دل نوشته هایم را می گشایم و چشمانم با دیدن جمعه ای دیگر، برقِ ظهور می زند. ... . ☘بغض هایم سرباز می کند واشک ، گونه هایم را دلداری می دهد. داغ، صاحبخانه ی دلم شده است، داغِ مادر پهلو شکسته ، اشک های امام مظلوم و تنها ،داغ ارباب بی کفن و اسارت اهل خیام هرروز تازه می شود . ... . ☘سخت است ،چشم هایت به جاده انتظار باشد و امیدوار به آمدنش باشی اما از آن یار سفرکرده خبری نباشد.شاید هم چشم هایم را غبارِ گناه گرفته و از دیدن روی محبوب ، محرومم. .... . ☘آقاجان، ما مصداق ظلمت نفسی هستیم اما به حرمت دست های حضرت مادر که روزهای آخر به زحمت بالا می آمد و طلب می کرد; دعا کن برای غرق شدگان در دنیای ظلمت.از خدای بخشنده بخواه نور ظهورت را... ... . ✍نویسنده: . . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊°ب‍‌س‍‌م‌رَب‌ّال‍‌ش‍‌ه‍‌دآوال‍‌ص‍‌دی‍‌ق‍‌ی‍‌ن°🕊 🎞 :) ✨🌷شهیـــــــــد علی تمام زاده