نیایش صبحگاهی 🌸🍃
✨خدایا 🙏
🌸به حرمت ششم محرم 🏴
✨روز حضـرت قاسم(ع)
🌸تمـام مشکلات
✨گرفتـاری ها
🌸مـریضی ها
✨را از همه عزيزانم
🌸دور نگاهدار
✨و بحرمت حضرت قاسم (ع)
🌸نیم نگاهی به دل خسته همه مون بکن
✨تا غرق اجابت شویم
🌸آمیـــن
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
🖤بر قاسم و بر نور جمالش صلوات
✨بر خُلق نکو و بر خصالش صلوات
🖤این ساقی شهد عسل کرببلاست
✨برلعل لب و به خط وخالش صلوات
🖤 اللّهُمَّ صَلِّ عَليٰ مُحَمَّدٍ
وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🖤
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
🏴🕊
سلام امام زمانم
▪️وارث خون خدا و پسر خون خدا
به خدا خون خدا منتظر توست بیا
▪️صبح هم منتظر صبح ظهور تو بوَد
روز ما و شب ما منتظر توست بیا
▪️بر سر گنبد زرین حسین بن علی
پرچم کرب و بلا منتظر توست بیا..
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
از کویر خشک بر دریا سلام
هر نفس بر زاده ی زهرا(س) سلام
باز می گویم به تو از راه دور
یا حسین بن علی(ع) ،آقا سلام
🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🌹وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🌹وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
صبحتون حسینی 🏴
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
صلوات بفرست
هر وقت می دید بچه ها مشغول غیبت کسی هستند
مرتب می گفت: صلوات بفرست! و یا به هر طریق بحث را عوض می کرد.
شهید ابراهیم هادی
شادی روحش صلوات🌹
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا بیا💚💚💚💚
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 زیارت عاشورا 🚩
به نیابت از همه شهدامون خصوصا شهید محمدرضا تورجی زاده عزیز 🌹
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
√ موضوع مهم کربلا، امام حسین (ع) نیست!
※ موضوع شخص توئی!
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
#سیره_شهدا
🔹️کمر درد شدیدی داشت. بعد از فیزیوتراپی و درمان، رفت بیتالزهرا. میهمانها که میآمدند، مدت زیادی سر پا میایستاد.
🔹️جلوی پای میهمانها تمام قد میایستاد و به همه خوش آمد میگفت.
🔹️گفتم: با وضعیتی که شما دارید، صلاح نیست اینقدر سر پا بایستید و جلوی هر کسی که وارد میشود، از روی صندلی بلند شوید.
🔹️گفت: همه کسانی که میآیند اینجا، میهمان مادر هستند. مگر میشود برای میهمان مادر از جایم بلند نشوم؟!
🔹️یک پسر بچهی چهار ساله وارد شد؛ جلوی پای او هم بلند شد، ایستاد و خوش آمد گفت.
🔹️گفتم: حاج آقا، این بچه که متوجه احترام شما نمیشود. ایستادن جلوی او که ضرورت ندارد.
🔹️گفت: اگر این بچه احترام من را ببیند، همیشه به اینجا میآید و روضهخوان مادرم خواهد شد.
شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidTooraji
✅اهمیت گریه برای حضرت سیدالشهدا علیهالسلام
✍ آیتالله بهجت (ره) شیر آب حیاط را بهاندازۀ یک شیر سماور باز کرده بودند و داشتند وضو میگرفتند. گفتم: آقا، محرم دارد میآید و من یک ماه برای تبلیغ میروم. سفارشی کنید که آویزه گوشم کنم. همانجور که وضو میگرفت، تکیه داد به دیوار و آهسته گفت: «آسید محمد! سعی کن هر شبانهروزی یکمرتبه برای امام حسین علیهالسلام گریه کنی...» (براساس خاطره یکی از شاگردان)
📚برگرفته از کتاب ردپای سپید، ص۵٧
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
سلام حضور شما همسنگرهای عزیزمون❣
📨 بزرگواران همواره نظرات و پیشنهادات و انتقادات ارزنده شما، باعث پیشرفت و خدمت رسانی بهتر ما بوده است.
💌 از این رو مشتاقانه منتظر ارسال ایده ها و نظرات صمیمانه شما عزیزان هستیم.
💐 عزیزان لطفا از طریق آیدی زیر با ما در ارتباط باشید.
@hamid_barzkar
#حرفاتون
#انتقاد
#پیشنهاد
مرحوم کوثری فرمود: محرم از خانه خارج شدم به قصد رفتن به مراسمات و روضه خوانی، در راه کودکانی اصرار کردند در موکب کوچکشان برایشان درحد چند بیت روضه بخوانم. اول صرف نظر کردم و پس از اصرارشان رفتم و چند بیت روی منبرِ آجری شان خواندم.
تمام که شد برای پذیرایی چای برایم آوردند که در خانه یا جای دیگری چنین چایی هرگز نمیخوردم، برای اینکه کودکان دلخور نشوند، یواشکی چای را گوشهای ریختم و تشکر کردم و رفتم به مراسمات سنگینی که داشتم برسم.
شب که آمدم خانه از خستگی به خواب رفتم.
در خواب مادرسادات را دیدم. فرمود: فلانی، تنها روضه ای که از تو قبول شد همان چند بیتی بود که برای آن کودکان خواندی، و اینکه آن چای را که ریختی در کناری، من آن چای را با دستِ خودم برایت ریخته بودم...
در این حال از خواب بیدار شدم و فهمیدم روضه هایی که ما تحویلشان نمیگیریم، اهل بیت حواسشان هست!
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
🍃اَعوُذُ بِاللّهِ مِن نَفْسی
وَ لِسٰانی وَ بَصَری وَ قَلْبی
وَ الشَیطٰانِ الرَجیم☘️
●❥
#پناه_میبرم به خدا از شرّ
خودم، نفْسم، زبانم، نگاهم، قلبم 😓
و #شیطان_رانده شده
♨️ ذکر نجات بخش!
🔸 یکی از تجّار تهران که از مریدان حضرت آیت الله شاه آبادی(ره) [استاد اخلاق امام] بود، بعد از مدتی بر اثر تبلیغات مسموم علیه آقا ، مردّد شد که در درس آقا شرکت کند یا نه ...
🔸 و چند وقت بعد، خواب دید قیامت شده و در صحرای قیامت جمعیت زیادی در آتش بودند. طبقه طبقه، مثل پله های استادیوم ورزشی، آتش بود و همه در این آتش بسیار عجیب می سوختند، وقتی که این جمعیت در درون آتش چشمشان به من افتاد صدایم زدند، فلانی به دادمان برس. گفتم: من برایتان چکار کنم؟
🔸گفتند: باید بروی پیش آقای شاه آبادی، یک ذکری بگیری و ما را نجات بدهی. گفتم آقای شاه آبادی را ازکجا پیدا کنم؟ گفتند در آن باغ. دیدم باغ بزرگی است و وارد آن شدم و آقای شاه آبادی را دیدم که در یک سالن بزرگ و مرتب نشسته اند.
🔸وقتی قضیه را برایشان گفتم ایشان فرمودند: " برو به آنها بگو من ذکری بالاتر از ذکر « #یاحسین » ندارم."
من هم آمدم به آن جمعیت گفتم و آن ها یک «یاحسین» گفتند و همه نجات پیدا کردند.
🔸بعد از خواب پریدم و فهمیدم اشتباه کردم. وقتی آقای شاه آبادی این مطلب را شنیدند، فرمودند: "بُعدی ندارد که «یاحسین» علیه السلام یکی از اسماء الهی باشد."
📚برگرفته از کتاب آسمانی ، چاپ نهم ، 1388 ، ص 88
🔅با یک نفس تمام جهنم شود بهشت
🔅گویند اگر جهنمیان یک صدا "حسین"
#امام_حسین
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
📚 کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🗒 #قـسمتسوم
روز بعد از صبح دنبالِ كارِ سفر مشهد بودم. همه سوار اتوبوس ها بودند كه متوجه شدم رفقای من، حكم سفر را از سپاهِ شهرستان نگرفته اند. سريع موتورِ پايگاه را روشن كردم و با سرعت به سمت سپاه رفتم. در مسيرِ برگشت، سرِ يک چهار راه، راننده پيكان بدون توجه به چراغ قرمز، جلو آمد و از سمت چپ با من برخورد كرد. آنقدر حادثه شديد بود كه من پرت شدم روی كاپوت و سقف ماشين و پشتِ پيكان روی زمين افتادم. نيمه چپ بدنم به شدت درد ميكرد. راننده پيكان پياده شد و بدنش مثل بيد ميلرزيد. فكر كرد من حتماً مرده ام. يک لحظه با خودم گفتم: پس جناب عزرائيل به سراغ ما هم آمد! آنقدر تصادف شديد بود كه فكر كردم الان روح از بدنم خارج ميشود. به ساعت مچی روی دستم نگاه كردم. ساعت دقيقاً ۱۲ ظهر بود. نيمه چپ بدنم خيلی درد ميكرد! يكباره يادِ خواب ديشب افتادم. با خودم گفتم:« اين تعبير خواب ديشب من است. من سالم ميمانم. حضرت عزرائيل گفت كه وقت رفتنم نرسيده. زائران امام رضا ۷ منتظرند. بايد سريع بروم.» از جا بلند شدم. راننده پيكان گفت: شما سالمی! گفتم: بله. موتور را از جلوی پيكان بلند كردم و روشنش كردم. با اينكه خيلی درد داشتم به سمت مسجد حركت كردم. راننده پيكان داد زد: آهای، مطمئنی سالمی؟؟ بعد با ماشين دنبال من آمد. او فكر ميكرد هر لحظه ممكن است كه من زمين بخورم. كاروان زائران مشهد حركت كردند. درد آن تصادف و كوفتگی عضلاتِ من تا دو هفته ادامه داشت. بعد از آن فهميدم كه تا در دنيا فرصت هست بايد برای رضای خدا كار انجام دهم و ديگر حرفی از مرگ نزنم. هر زمان صلاح باشد خودشان به سراغ ما خواهند آمد، اما هميشه دعا ميكردم كه مرگ ما با شهادت باشد.😇🌹
ادامه دارد...‼️
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
برخورد حسینع با حُرّ
برخورد خداست با ما…
گناه را که ندید میگیرد هیچ
تحویلمان هم می گیرد عجیب !(:
[ #بَرقآمتِدِلرُباۍِمَھدیعَصلوات📿]
🕊🌹أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌹🕊
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
💔
شب هفتم، شب آبه
شب طفل ربابه
و شاید جگرسوزترین روضهها
روضه شش ماههای باشد که سند مظلومیت بابایش شد
به یاد آن شهیدی که با لب تشنه به شهادت رسید
به یاد شهید روزه دار
#شهید_جواد_محمدی
#امام_حسین
#محرم
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
هرڪسدرایامعزایجدما،حسینعلیهالسلام
برسردرخانهیخودپرچممشڪینصبڪند؛
مادرحضرتزهرا،هرروزاو،واهلخانهرادعامیڪند!
-فرمایشاتامامصادقعلیهالسلام؛
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
سلام مولای من ، مهدی جان
وقتی قلبم در حرارت روضهها گُر میگیرد و سیلاب اشک بی امان، پهنای صورتم را میپوشاند، با ذره ذرهی وجودم زیر لب زمزمه می کنم : این الطالب بدم المقتول بکربلا...
▪️اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ
▫️مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیها
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯