#یادم_کنید_یادتان_میکنم...
اگر درد و دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مــزارم ،
به لطف خدا حاضر هستم.
من منتظـر همه شما هستم ،
دعـا میکنم تا هر کسی
لیاقت داشته باشد شهید شود.
خداوند سریع الاجابه است، پس اگر میخواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید.
#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهید_سجاد_زبرجدی
#فرازی_از_وصیت
@ShahidToorajii
شهادت نام گرفت!
وقــتی خــدا کسی را کشـت از شدت عشق...
.
.
از همه دست کشیدم که تو باشی همه ام با تو بودن از همه دست کشیدن دارد
#شهادت_عزت_ابدی_است
@ShahidToorajii
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
📖 #خاطرات_شهدا
🌺 ماجرای خواب زیبای حڪاڪ سنگ مزار شهید رسول خلیلی
🌸 اینو برای ڪسایی میگم ڪہ تا حالا نشنیدن این ماجرا رو ... این قضیه برای اسفند سال 92 هست ...
🌸 این سنگی ڪہ میبینید سنگ مزار شهید رسول خلیلی هستش ڪہ توسط خراطی حڪاڪی شده ...
🌸 صبح روح اللہ (برادر شهید) اومد دنبالم
رفتیم بهشت زهرا منتظر شدیم حڪاڪ اومد...
یہ نگاه بہ ما انداخت گفت ببخشید این سنگ مزار ڪیہ؟
🌸 گفتیم چطور؟ گفت :اصلا نمی دونستم قراره امروز بیام اینجا بنویسم ، دیشب خواب دیدم از طرف حرم امام حسین علیه السلام منو خواستن گفتن شما مأمور شدی رو ضریح آقا قرآن بنویسی
🌸 ما خشڪمون زد ... وقتی بهش گفتیم سنگ رو از حرم امام حسین آوردن و قراره برای یہ شهیدی نصب بشہ حالش منقلب شد ...
🌸 سنگ مزاری ڪہ میتوان گفت هدیہ ای از جانب اربابش حسین بود
✍ راوی : از دوستان شهید
#شهید_رسول_خلیلی
#شهید_مدافع_حرم
#شهدا_را_یاد_ڪنیم_باذڪر_صلوات
🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺
@ShahidToorajii
🍃🍁🍃🍁🍃
🍁🍃🍁🍃
🍃🍁🍃
🍁🍃
♦️بســـــــــــم رب شهداء و الصدیقین
📚#مسافر_کربلا
#زندگینامه_و_خاطرات_شهید_علیرضا_کریمی
🌺قسمت 1⃣
🍃بیست و دوم شهریور سال چهل وپنج بود.مقارن باایام ماه مبارک رمضان در اصفهان به دنیا امد.
🍃پزشکان گفته بودند که به خاطر بیماری شدید این مادر,بعید است که بچه زنده بماند.اما خدا خواست که او بماند.
🍃چهار سال از عمرش گذشت.این پسر به قدری مریض وضعیف است که تا کنون به جز شیر و دارو چیز دیگری نخورده است.
🍃وقتی پزشکش او را معالجه کرد گفت:به خاطر مصرف زیاد دارو,کبد بچه از بین رفته و امیدی به زنده ماندنش نیست.
🍃تا اینکه یک روز سیدی سبز پوش به مغازه پدر کودک مراجعه کرد و.......
🌷ادامه دارد...
💚 کانال #شهید_تورجی_زاده 👇👇
@ShahidToorajii
#شهید_تورجی
ایشان در جبهه بار ها مجروح شدند به گونه ای که در میان دوستان به شهید زنده معروف شدند . و هر بار پیش از بهبودی کامل باز به جبهه عزیمت کردند .
سر انجام این مجاهد خستگی ناپذیر در پنجم اردیبهشت سال شصت و شش در ارتفاعات شهر بانه در استان کردستان در ساعت هفت و سی دقیقه صبح حین فرماندهی گردان یا زهرا در سنگر فرماندهی به شهادت رسیدند. جراحتی که موجب شهادت ایشان شد همچون حضرت زهرا بود : جراحاتی بر پهلو و بازو و ترکش ها یی مانند تازیانه بر کمر ایشان
@ShahidToorajio
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
🍁🍃🍁🍃🍁
🍃🍁🍃🍁
🍁🍃🍁
📚#مسافر_کربلا
#زندگینامه_و_خاطرات_شهید_علیرضا_کریمی
🌺قسمت 2⃣
🍃مرد سبز پوش بی مقدمه گفت:مش باقر!کار خوبی کردی که علی رضا را نذر آقا اباالفضل(ع) کردی!!
🍃همین امروز سفره اباالفضل(ع)را پهن کن وبه مردم غذا بده.سه مجلس روضه هم برای حضرت در حرمش نذر کردی که من انجامش می دهم.
🍃بعد هم اسکناسی را به پدر می دهد برای برکت کاسبی!
🍃آن روز,بچه به طرز معجزه آسایی شفا می یابد.هر روز هم بزرگتر می شود و قوی تر,
تا این که.....
🌷ادامه دارد......
💚 کانال #شهید_تورجی_زاده 👇👇
@ShahidToorajii
اهل عالم ، دارد از ره ماه ماتم میرسد
هیئتی ها ، یاعلی ؛ دارد محرّم میرسد
#عزیزم_حسین
#دلتنگ_محرم
#دلتنگ_حرم
@ShahidToorajii
◼️◾️▪️◼️◾️▪️◼️◾️▪️
#شهید_تورجی
بچهها خیلی دوستش داشتند. همیشه تعدادی از نیروها اطرافش بودند. چند روز بعد گفتم: «محمد باید معاون گروهان شوی.» اول قبول نمیکرد؛ ولی بعد از اصرار من گفت:« قبول اما بهشرطی که سه شنبهها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی.» باتعجب گفتم: «چطور؟ »باخنده گفت: «جان آقای مسجدی نپرس.» قبول کردم و او معاون گروهان شد. مدیریت محمد خیلی خوب بود. مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم وگفتم: «باید مسؤول گروهان بشی.»
رفت و یکی از دوستان را واسطه کرد که من اینکار را نکنم. گفتم:« اگه مسؤولیت نگیری، باید از گردان بری.» وقتی این راگفتم، دلش سوخت؛ چون درگردان قبلی مشکلات زیادی داشت.کمی فکرکرد وگفت:« قبول میکنم؛ اما با همان شرط قبلی.»گفتم: «صبرکن ببینم. یعنیچی که تو باید شرطبذاری؟ اصلا بگو ببینم سه شنبهها و چهارشنبهها که نیستی، کجا میری؟» اصرار داشت که نگوید. من هم اصرارکردم که باید بگویی کجا میروی؟ بالاخره گفت: «حاجی تا زنده هستم» به کسی نگو. من سه شنبهها از اینجا به مسجد جمکران میرم و عصرچهارشنبه برمیگردم.
باورم نمیشد؛ ولی چیزی نگفتم. بعدها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری دارخوئین تا جمکران را میرود و بعد از خواندن نماز امام زمان (عج) برمیگردد که تقریبا 36ساعت رفت و برگشتش طول میکشد
@ShahidToorajii
🍃💐🍃🌹🍃💐🍃
ان شاء الله امشب هم داستان شهید #علیرضا_کریمی
قسمت چهارم
در کانال قرار خواهد گرفت
#شهیدی_که_برات_کربلا_میدهد
التماس دعا_ای شهید
@shahidToorajii
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
🌸🌱🌸🌱
🌸🌱
بســــــم رب شهــــــدا و الصدیقین
📚 #مسافر_کربلا
#زندگینامه_و_خاطرات_شهید_علیرضا_کریمی
🌺قسمت 3⃣
🍃 سالها میگذرد و او قهرمان ورزشهای رزمی می شود.
🍃علی رضا به نماز اول وقت وجماعت بسیار اهمیت می داد.حتی در دوران دبستان,صبح ها با مادر به مسجد می رفت.
🍃در ایام پیروزی انقلاب,با اینکه سن کمی داشت اما حماسه ها افرید.
🍃سال اول جنگ,کلاس دوم راهنمایی بود.همان سال فعالیت فرهنگی را در مسجد محل اغاز کرد.
🍃برگزاری اردو برای بچه های دبستانی,تبلیغات,کلاسهای قران و احکام و....
🍃مثل خیلی از نوجوانان آن دوران تاریخ تولد شناسنامه اش را تغییر داد تا توانست به جبهه اعزام شود.
🍃همرزمانش حماسه او را در تپه های صلوات آباد کردستان به یاد دارند.
🍃در عملیات محرم در حالی که شجاعانه در مقابل پاتک دشمن مقاومت می کرد از ناحیه سر ودست و پا مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت.
🍃وقتی برای اخرین بار راهی جبهه می شد,در پاسخ مادرش که پرسید:
"کی برمی گردی؟ "
جواب داد:"هر وقت راه کربلا باز شد!"
🌷ادامه دارد.....
@ShahidToorajii