eitaa logo
شهید محمدرضا تورجی زاده
1.6هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
72 فایل
بِه سنـگر مجازے شَهید🕊 #مُحَمَّدرضا_تورجے_زادھ🕊 خُوش آمَدید 💚شهـید💚دعوتت کرده دست دوستے دراز ڪرده‌ بـہ سویتــــ همراهے با شهـید سخت نیستـ یا علے ڪہ بگویـے  خودش دستتـــ را میگیرد تبادل_مذهبی_شهدایی👈 @Mahrastegar مدیــریت کـانال👇 @Hamid_barzkar
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔹 ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢اگر امام حسین علیه السلام مستجاب الدعوه بودند و اگر خدا دعای ایشان را اجابت می کرد چرا در ظهر عاشورا دعا نکردند که باران ببارد؟ برای پاسخ به این شبهه باید به این نکته توجه کرد اگر قرار بود با دعا یا نفرین امام حسین علیه السلام مسئله نهضت عاشورا حل شود در نتیجه از ابتدا حضرت دعا می کردند که یزید از بین برود یا بالاتر از آن از ابتدا امیرالمومنین با دعا و نفرین به معاویه مشکل را حل می کرد. در اینجا نکته این نیست که امام دعایش مستجاب می شود یا نمی شود چنانچه بر اساس مستندات دقیق روایی دعای امام مستجاب است اما امام حسین علیه السلام به دنبال حل مسئله از طریق عادی آن است. اگر این استدلال مورد استناد قرار گیرد که ائمه ما یا پیامبران می بایست دشمنان خود را با دعا یا نفرین از بین ببرند اصلا چه نیازی به مسئله جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و تحمل این همه مصیبت ها بود. دقیقا نکته همین جاست که امام معصوم برای هدایت جامعه از اسباب و لوازم عادی بشری استفاده می کند درست همانند سایر انسان ها چنانچه امام از روش غیر عادی ای برای تربیت جامعه استفاده میکردند در این صورت برای جامعه تبدیل به الگو نخواهد شد. در اینجا سوال دیگری پیش می‌آید که چرا در مواردی ائمه از کرامات یا علم غیب خود استفاده نمی کردند؟ پاسخ کوتاه اینکه ائمه در جایگاه اثبات امامت خود از برخی از کرامات و عنایات الهی بهره می بردند درست مانند پیامبران که نشانه‌ای برای اثبات پیامبری خود می خواستند پیامبران از معجزه استفاده می کردند تا به آن قوم اثبات شود. در روایات و مستندات تاریخی متعددی نیز ائمه معصومین از علم غیب و کرامات خود برای اثبات امامت بهره برده اند. در نتیجه این اشکال که چرا امام حسین علیه السلام در لحظه بحرانی و اوج مصیبت از دعا استفاده نکردند به عدم درک و شناخت صحیح از اصل امامت بازمیگردد. ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
ایستگاه تفکر ‼️ 🔻کسی را راهنمایی مکن در حالی که خودت ↩️ هر گناهی را که خواستی ! تجربه کردی 🔻 امام حسین (ع) می‌فرمایند: 💢 إيّاكَ أن تَكونَ مِمَّن يَخافُ عَلَى العِبادِ مِن ذُنوبِهِم وَ يَأمَنُ العُقوبَةَ مِن ذَنبِهِ. ⚡️ مبادا تو از كسانى باشى كه به سبب گناهانِ بندگان خدا، بر آنان بيمناك است، ولى از سزاى گناه خويش، آسوده خاطر است. 📚 (تحف العقول، ص ۲۳۹) ✨✨✨✨✨ ✍ بعضی‌ها هستند تو خیابون که راه میرن همش به مردم بد و بیراه میگن، و به منکراتِ مردم گیر میدن: ⁉️ چرا این نزول میگیره؟ ⁉️ چرا این گرونفروشی میکنه؟ ⁉️ چرا این حجاب و رعایت نمیکنه؟ ⁉️ چرا این با نامحرم حرف زد؟ ⁉️ چرا... خلاصه اینکه همش دارن منکراتِ مردم رو فریاد میزنن، اما اصلاً خوشون رو نمی‌بینند.☝️ 👌 بله، مومن غیوره، یعنی داره. این خیلی خوبه که آدم وقتی در جامعه میبینه، غیرت دینی داشته باشه و ناراحت بشه.😔 باید هم اینطور باشه... ☝️ ولی به شرط اینکه اول از همه خودش رو ببینه و از منکراتِ خودش ناراحت بشه. ✅️ اوّل از همه، از خودش دلش بسوزه، و به خودش بزنه، بعد دیگران. ❌ نه اینکه به مردم گیر بده، و بعد خودش هر کاری خواست بکنه. به قول شاعر: شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی هر لحظه به دام دگری پابستی گفتا شیخا، من آنچه گویی هستم آیا تو چنان که مینمایی هستی؟ ☝️ بدتر از همه اینه که، به یه گناهی که یه نفر انجام داده گیر بده، و بعد خودش همون گناه رو انجام بده. اینجاست که قرآن می‌فرماید: 🕋 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ (صف/۲) ⚡️ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! چرا سخنی می‌گویید که خودتان عمل نمی‌کنید؟! ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
از پــی بگـرفتن حاجــات خــود پیـر و جــوان ســر بــه زانـوی غــم و هــم دیـده تــر داشـتیم 💠 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
❣¤.....قرار هرشب ما....¤❣ فرستادن پنج 📿 ب نیت سلامتی و تعجیل در آقا امام زمان(عج) ❤️ هدیه به روح مطهر 🌷 ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮    @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
🍀 به نیابت از شهید محمدرضا تورجی زاده❤️ 🤲دعای فرج 🌺بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ. ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
*🌼دعای عهد🌼* *🌼بسم الله الرحمن الرحيم 🌹اَﻟﻠّﻬُﻢَّ رَبَّ اﻟْﻨُّﻮرِ اﻟﻌَﻈﯿﻢِ وَرَبَّ اﻟﻜُﺮْﺳِﻲّ اﻟﺮَّﻓِﯿﻊِ وَرَبَّ اﻟْﺒَﺤْﺮِ اﻟْﻤَﺴْﺠُﻮرِ وﻣُﻨْﺰِلَ اﻟﺘَّﻮْرﯾﺔِ وَاﻷْﻧْﺠِﯿﻞِ وَاﻟﺰَّﺑُﻮر وَرَب َاﻟﻈِّﻞِّ وَاﻟْﺤَﺮوُرِ وَﻣُﻨْﺰِلَ اﻟْﻘُﺮْآنِ اﻟْﻌَﻈﯿﻢِ وَرَبَّ اﻟْﻤَﻼﺋِﻜَﺔِ اﻟْﻤُﻘَﺮَّﺑِﯿﻦَ وَاﻷْﻧْﺒﯿﺎءِ وَاﻟْﻤُﺮْﺳَﻠِﯿﻦ 🌹َ اَﻟﻠّﻬُﻢَّ إِﻧّﻲ اﺳْﺄَﻟُﻚِﺑِﻮَﺟْﻬِﻚَ اﻟْﻜَﺮِﯾﻢِ وَﺑِﻨُﻮرِ وَﺟْﻬِﻚَ اﻟْﻤُﻨِﯿﺮِ وَﻣُﻠْﻜِﻚَ اﻟْﻘَﺪﯾﻢِ ﯾﺎﺣَﻲُّ ﯾﺎﻗَﯿُّﻮمُ أَﺳْﺄَﻟُﻚَ ﺑِﺎﺳْﻤِﻚَ اﻟَّﺬي اَﺷْﺮَﻗَﺖْ ﺑِﻪ ٍّاﻟﺴَّﻤﻮاتُ وَاﻷْرﺿُﻮنَ وَﺑِﺈﺳْﻤِﻚَ اﻟَّﺬي ﯾَﺼْﻠَﺢُ ﺑِﻪِ اﻷَوّﻟﻮُنَ واﻵﺧِﺮوُنَ ﯾﺎﺣَﯿّﺎً ﻗَﺒْﻞَ ﻛُﻞَّ ﺣَﻲٍّ وَﯾﺎ ﺣَﯿّﺎً ﺑَﻌْﺪَ ﻛُﻞِّ ﺣَﻲ َوَﯾﺎﺣﯿّﺎً ﺣﯿﻦَ ﻻﺣَﻲَّ ﯾﺎﻣُﺤْﯿِﻲَ اﻟْﻤَﻮْﺗﻰ وَﻣُﻤﯿﺖَ اﻷَْﺣﯿﺎءِ ﯾﺎﺣَﻲُّ ﻻ إِﻟﻪَ إِﻻّ أَﻧْﺖَ 🌹اَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺑَﻠِّﻎْ ﻣَﻮْﻻﻧﺎ اَﻹﻣﺎم َاﻟﻬﺎدِيَ اﻟْﻤَﻬْﺪِيَّ اﻟْﻘﺎﺋِﻢَ ﺑِﺄﻣْﺮِكَ ﺻَﻠَﻮاتُ اﻟﻠّﻪِ ﻋَﻠَﯿْﻪِ وَﻋَﻠﻰ آﺑﺎﺋِﻪِ اﻟﻄّﺎﻫِﺮﯾِﻦَ ﻋَﻦْ ﺟَﻤِﯿﻊِ اﻟْﻤُﺆْﻣِﻨِﯿﻦَوَاﻟْﻤُﺆْﻣِﻨﺎتِ ﻓﻲ ﻣَﺸﺎرقِ اﻷْرْضِ وَﻣَﻐﺎرِﺑﻬﺎ ﺳَﻬْﻠِﻬﺎ وَﺟَﺒَﻠِﻬﺎ وَﺑَﺮِّﻫﺎ وَﺑَﺤْﺮِﻫﺎ وَﻋَﻨّﻲ وَﻋَﻦْ وَاﻟِﺪَيَّ ﻣِﻦ اﻟﺼَّﻠَﻮاتِ زِﻧَﺔَ ﻋَﺮْشِ اﻟﻠّﻪِ وَﻣِﺪادَ ﻛَﻠِﻤﺎﺗِﻪِ وَﻣﺎ اَﺣْﺼﺎﻩُ ﻋِﻠْﻤُﻪُ وَأَﺣﺎطَ ﺑِﻪِ ﻛِﺘﺎﺑُﻪ 🌹ُ اَﻟﻠّﻬُﻢَّ إﻧّﻲ اُﺟَﺪِّدُ ﻟَﻪُ ﻓﻲًﺻَﺒِﯿﺤَﺔِ ﯾَﻮْﻣﻲ ﻫﺬا وَﻣﺎ ﻋِﺸْﺖُ ﻣِﻦْ اَﯾّﺎﻣﻲ ﻋَﻬْﺪاً وَﻋﻘْﺪاً وَﺑَﯿْﻌﺔً ﻟَﻪُ ﻓﻲ ﻋُﻨُﻘﻲ ﻻ اَﺣُﻮلُ ﻋَﻨْﻬﺎ وَﻻ أَزُولُ أﺑَﺪا 🌹َاَﻟﻠّﻬُﻢَّ اﺟْﻌَﻠْﻨﻲ ﻣِﻦْ اَﻧﺼﺎرِﻩِ وَاَﻋْﻮاﻧِﻪِ وَاﻟﺬَّاﺑّﯿﻦَ ﻋَﻨْﻪُ وَاﻟْﻤُﺴﺎرِﻋﯿﻦَ إِﻟَﯿْﻪِ ﻓﻲ ﻗَﻀﺎءِ ﺣَﻮاﺋِﺠِﻪِ واﻟْﻤُﻤْﺘَﺜِﻠﯿﻦ ُﻷواﻣِﺮِﻩِ وَاﻟْﻤُﺤﺎﻣِﯿﻦَ ﻋَﻨْﻪُ وَاﻟﺴّﺎﺑِﻘﯿﻦَ اِﻟﻰ إِرادَﺗِﻪِ وَاﻟْﻤُﺴْﺘَﺸْﻬَﺪﯾﻦَ ﺑَﯿْﻦَ ﯾَﺪَﯾْﻪ 🌹ِ اﻟﻠّﻬُﻢَّ إنْ ﺣﺎلَ ﺑَﯿْﻨﻲ وﺑَﯿْﻨَﻪ ًاﻟْﻤَﻮْتُ اﻟَّﺬي ﺟَﻌَﻠْﺘَﻪُ ﻋَﻠﻰ ﻋِﺒﺎدِكَ ﺣَﺘْﻤﺎً ﻣَﻘْﻀِﯿّﺎً ﻓَﺄَﺧْﺮِﺟْﻨﻲ ﻣِﻦْ ﻗَﺒْﺮي ﻣُﺆْﺗَﺰِراً ﻛَﻔَﻨﻲ ﺷﺎﻫِﺮاً ﺳَﯿْﻔﻲ ﻣُﺠَﺮِّدا ﻗَﻨﺎﺗﻲ ﻣُﻠَﺒِّﯿﺎً دَﻋْﻮَةَ اﻟﺪّاﻋﻲ ﻓﻲ اﻟْﺤﺎﺿِﺮِ وَاﻟْﺒﺎدي 🌹 اَﻟﻠّﻬُﻢَّ اَرِﻧِﻲ اﻟﻄَّﻠْﻌَﺔَ اﻟﺮَّﺷﯿﺪَةَ واﻟْﻐُﺮَّةَ اﻟْﺤَﻤِﯿﺪَةَ واﻛْﺤُﻞُﻧﺎﻇِﺮي ﺑِﻨﻈْﺮَةٍ ﻣِﻨّﻲ إﻟَﯿﻪِ وَﻋَﺠِّﻞْ ﻓَﺮَﺟَﻪُ وَﺳَﻬِّﻞْ ﻣَﺨْﺮَﺟَﻪُ وَاَوُﺳِﻊْ ﻣَﻨْﻬَﺠﻪ وَاﺳْﻠُﻚْ ﺑﻲ ﻣَﺤَﺠَّﺘَﻪُ وَاَﻧْﻔِﺬْ اَﻣْﺮَﻩ ِّوَاﺷْﺪُدْ اَزْرَﻩُ واﻋْﻤُﺮِ 🌹اﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺑﻪِ ﺑِﻼدَكَ وَاَﺣْﻲ ﺑِﻪِ ﻋﺒﺎدَكَ ﻓَﺈﻧَّﻚَ ﻗُﻠْﺖَ وَﻗَﻮْﻟُﻚَ اﻟْﺤَﻖُّ ﻇَﻬَﺮَ اﻟْﻔَﺴﺎدُ ﻓِﻲ اﻟْﺒَﺮ وَاﻟْﺒَﺤْﺮِ ﺑِﻤﺎ ﻛَﺴَﺒَﺖْ أَﯾْﺪِي اﻟﻨّﺎسِ ﻓَﺎﻇْﻬِﺮِ 🌹 اﻟﻠّﻬُﻢَّ ﻟَﻨﺎ وَﻟِﯿَّﻚَ وَاَﺑْﻦَ ﺑِﻨْﺖِ ﻧَﺒِﯿِّﻚَ اﻟْﻤُﺴَﻤّﻰ ﺑِﺎﺳْﻢِ رَﺳْﻮﻟِﻚَ ﺻَﻠّﻰ َّاﻟﻠّﻪُ ﻋَﻠَﯿْﻪِ وَآﻟِﻪِ وَﺳَﻠّﻢَ ﺣَﺘّﻰ ﻻﯾَﻈْﻔَﺮَ ﺑِﺸْﻲءٍ ﻣِﻦَ اﻟْﺒﺎﻃِﻞِ إِﻻّ ﻣَﺰَّﻗَﻪُ وَﯾُﺤِﻖَّ اﻟْﺤَﻖَّ وﯾُﺤَﻘّﻘَﻪُ وَاﺟْﻌَﻠْﻪُ 🌹اﻟﻠّﻬُﻢًﻣَﻔْﺰَﻋﺎ ﻟِﻤَﻈْﻠﻮُمِ ﻋِﺒﺎدِكَ وَﻧَﺎﺻِﺮاً ﻟِﻤَﻦْ ﻻﯾَﺠِﺪُ ﻟَﻪُ ﻧﺎﺻِﺮاً ﻏَﯿْﺮكَ وَﻣُﺠﺪِّداً ﻟِﻤﺎ ﻋُﻄِّﻞَ ﻣِﻦْ أَﺣْﻜﺎمِ ﻛِﺘﺎﺑِﻚَ وَﻣُﺸَﯿّﺪاِﻟِﻤﺎ وَرَدَ ﻣِﻦْ أَﻋْﻼمِ دِﯾﻨِﻚَ وَﺳُﻨَﻦِ ﻧَﺒِﯿّﻚَ ﺻَﻠَّﻰ اﻟﻠّﻪُ ﻋَﻠَﯿْﻪِ وَآﻟِﻪِ وَاﺟْﻌَﻠْﻪ 🌼ُ اﻟﻠّﻬُﻢَّ ﻣِﻤِّﻦْ ﺣَﺼَّﻨْﺘَﻪُ ﻣِﻦْ ﺑَﺄْس اﻟْﻤُﻌْﺘَﺪﯾﻦَ 🌼اﻟﻠّﻬُﻢَّ وَﺳُﺮَّ ﻧَﺒِﯿّﻚ ﻣُﺤَﻤَّﺪاً ﺻَﻠّﻰ اﻟﻠّﻪُ ﻋَﻠَﯿْﻪِ وَآﻟِﻪِ ﺑِﺮُؤْﯾَﺘِﻪِ وَﻣَﻦْ ﺗَﺒِﻌَﻪُ ﻋَﻠﻰ دَﻋْﻮَﺗِﻪِ وَارْﺣَﻢِ اﺳْﺘِﻜﺎﻧَﺘَﻨﺎ ُﺑَﻌْﺪَﻩُ 🌹اﻟَﻠّﻬُﻢَّ اﻛْﺸِﻒْ ﻫﺬِﻩِ اﻟْﻐُﻤَّﺔَ ﻋَﻦْ ﻫِﺬﻩِ اﻻُْﻣَّﺔِ ﺑِﺤُﻀُﻮرِﻩِ وَﻋﺠِّﻞْ ﻟَﻨﺎ ﻇُﻬُﻮرَﻩُ إِﻧَّﻬُﻢْ ﯾَﺮَوْﻧَﻪُ ﺑَﻌﯿﺪاً وَﻧَﺮاﻩ ﻗﺮﯾﺒﺎً ﺑِﺮَﺣْﻤَﺘِﻚ َ ﯾﺎ اَرْﺣَﻢَ اﻟﺮّاﺣِﻤﯿﻦ .. 🌼:پس سه مرتبه دست بر ران راست خود میزنی و در هر مرتبه میگوئی:العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان 🌹اللهم عجل لولیک الفرج ‍ 🌼دعای منتظران در عصر غیبت اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى ‍ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
☀️ ☀️ 🍃السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ🍃 هدیه به روح مطهر 💠۱ مرتبه سوره حمد 💠۳مرتبه سوره توحید ✨✨صبحتون منور به نور شهدا✨✨ ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 سلام برشهدا🌹 و سلام برشما رهروان راه شهدا🌹 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
✨پيامبر اکرم (صلى اللّه عليه و آله): روز قيامت هر چشمى گريان است؛ مگر چشمى كه درمصيبت وعزاى حسين گريسته باشد، كه آن چشم در قيامت خندان است وبه نعمتهاى بهشتى مژده داده می‌شود. 📚 بحار، ج ۴۴، ص۲۹۳ ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮    @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
معرفی شهید هفته حاج عبدالمهدی مغفوری👇👇👇👇👇 شادی روحشان صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم... ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮    @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
وصیت نامه شهید خطاب به همسرش بسم الله الرحمن الرحیم همسر عزیزم زهرا خانم سلام امیدوارم در راه انجام وظائف و تکالیف شرعی و الهی خودت موفق موید باشی. بنده اعتراف می کنم که در این مدت زندگی شوهر خوبی برای تو نبوده ام و اینک امیدوارم که از خطاهایم درگذری و اشتباهاتم را نادیده بگیری و از خداوند بزرگ برایم درخواست آمرزش بنمایی و تو خود می دانی، برایت در این مدت روشن شد که آنچه برای بنده مهم بوده عمل به تکلیف شرعی و انجام وظیفه بود، اگرچه در انجام آنها کوتاهی می کردم ولی حداقل در صحبتهایم این مطلب واضح و روشن بود و لذا تنها چیزی که از تو می خواهم این است که به وظائف شرعیت عمل نمائی و آنگونه باشی که خداوند متعال و نبی مکرم اسلام (ص) و ائمه معصومین سلام الله علیه اجمعین خواسته اند و بکوش که بچه ها هم همین گونه بار بیایند (البته این سفارش بنده حقیر به تمام خواهران و برادران ایمانیم هست). اینک چند مطلب است که لازم است با تو در میان بگذارم: 1-اگر از وسائل و پاکتها و نوارهای مربوط به سپاه و همچنین جزوه های مربوط به سپاه چیزی در خانه هست آنها را به سپاه برگردان . 2- بنده از مال دنیا چیزی نداشتم و اگر مختصر چیزی که هست، هرچه شرع مقدس در مورد آنها حکم کند باید انجام شود ولی مایلم که 2 عدد قالیچه ماشینی به عنوان یادگار به منزل پدرم داده شود. همچنین مبلغ هفت هزار تومان به صندوق قرض الحسنه شهید نصیری لاری سیرجان و هفده هزار تومان به صندوق قرض الحسنه بقیه الله کرمان که مربوط به سپاه می باشد و برادر کیا شمشکی همت (حساب 1116) بدهکارم و مبلغ پنج هزار تومان به برادر ذهاب (پاسدار واحدبسیج) بدهکارم. همچنین از ایشان خواهش کرده بودم که راجع به پدرم با بیمارستان شهید باهنر تسویه حساب بنماید که اگر این کار را کرده باشد این مبلغ را نیز به ایشان بدهکارم. لذا می توانید با فروش موتور سیکلت و بعضی وسایل دیگر بدهکاریها را بپردازید. ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮    @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-بچه ها هم در اختیار خودت باشد و کسی حق ندارد آنها را از تو بگیرد: سفارش می کنم آنها را تحت صحیح ترین تربیتها (تربیت اسلامی) قرار داده و از اینکه بچه ها در اختیار افراد بد اخلاق و دور از تربیت اسلامی قرار گیرند و یا اینکه با آنها معاشرتهای طولانی داشته باشند جداً پرهیز کن. 4- بعد از من انتخاب زندگی با خود توست (منظورم ازدواج است که اختیار داری ازدواج نمائی یا ننمائی) و هیچ کس در این رابطه نمی تواند متعرض تو بشود ولی هرکجا که بودی سعی کن که فقط رضایت خداوند متعال در زندگیت مطرح باشد. 5-هر چند وقت یکبار حتماً با بچه ها دیداری از خانواده پدرم داشته باش. در این رابطه باید عرض کنم همانگونه که در وصیت نامه ای که به پدر و مادرم می نویسم درباره تو به آنها سفارش کرده ام، درباره آنها نیز به تو سفارش می کنم که با گرمی و صمیمیت با آنها رفتار نمائی و مواظب باش که خدای ناکرده رابطه بین شما تیره نشود. 6-اگر خداوند تعالی فرزندی به تو عنایت کرد، اگر دختر بود اسم او را راضیه و اگر پسر بود اسم او را مرتضی بگذار. 7-در مورد تذکرات فوق و سایر مواردی که پیش می آید کسی نمی تواند خارج از شرع مقدس اسلام بر تو تکلیفی را اعمال نماید و ضمناً راجع به سایر مسائلی که پیش خواهد آمد و یا لازم بود تذکر داده شود من آنها را فراموش کردم و یا در نظر نداشتم که یادداشت کنم و در این رابطه لازم است کسی اعمال نظر کند، من پدرم را به عنوان وکیل خودم و ولی تو قرار می دهم که با توجه به موارد فوق، امور ضروری را با الطاف پدرانه و بزرگوارانه خودش به انجام برساند(البته با عرض پوزش و معذرت از محضر پدر بزرگوارم). 8-عرض دیگری ندارم و از همین موقعیت استفاده می کنم و سلام خودم را خدمت فرزندانم، مریم خانم، فاطمه خانم و آقا مصطفی تقدیم می دارم و امیدوارم که خداوند متعال آنها را در زمره عبادالله المخلصین قرار دهد (آمین). 9-از فرزندانم می خواهم که مرا ببخشند و از آنها معذرت خواهی می کنم چون پدر خوبی برای آنها نبوده ام و ممکن است که آنها را به ناحق زده باشم، و یا ترسانده باشم و یا آزار و اذیت کرده باشم و یا تکلیف خود را در برابر آنها انجام نداده باشم. امیدوارم که مرا ببخشند و حلال کنند. ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮    @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
🔷🔹 ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید محمدرضا تورجی زاده
❂◆◈○•-------------------- ﴾﷽﴿ ❂○° #پلاک_پنهان °○❂ 🔻 قسمت #شانزدهم با صدای صحبت
❂◆◈○•-------------------- ﴾﷽﴿ ❂○° °○❂ 🔻 قسمت روبه روی باشگاه بدنسازی که نمای شیکی داشت ایستاد ، با اینکه به خاطر حرف های آن شب کمیل هنوز عصبی بود، اما باید از این قضیه سر درمی آورد. آیفون را زد و منتظر ماند اما جوابی نشنید،تا می خواست دوباره آیفون را بزند،در باز شد و مرد گنده ای از باشگاه خارج شد،سمانه از نگاه خیره اش لرزی بر تنش افتاد؛ ــ بفرمایید خانوم ــ با آقای برزگر کار داشتم ــ اوه با کمیل چیکار داری؟بفرمایید داخل،دم در بَده. و خودش به حرف بی مزه اش خندید ! سمانه کمیل و باشگاه لعنتیش را در دلش مورد عنایت قرار داد. ــ بهشون بگید دخترخاله اشون دم در منتظرشون هست و از آنجا دور شد و کناری ایستاد. پسره که دانسته بود چه گندی زده زیر لب غر زد: ــ خاک تو سرت پیمان، الان اگه کمیل بفهمه اینجوری به ناموسش گفتی خفت میکنه سمانه می دانست آمدن به اینجا اشتباه بزرگی بود اما باید با کمیل حرف می زد. بعد از چند دقیقه کمیل از باشگاه خارج شد و با دیدن سمانه اخمی کرد و به طرفش آمد: ــ سلام ، برای چی اومدید اینجا؟ ــ علیک السلام، بی دلیل نیومدم پس لازم نیست این همه عصبی بشید کمیل دستی به صورتش کشید و گفت : ــ من همیشه به شما و صغری گفتم که نمیخوام یک بارم به باشگاه من بیاید ــ من این وقت شب برای صحبت کردن در مورد گفته هاتون نیومدم،اومدم در مورد چیز دیگه ای صحبت کنم! ــ اگه در مورد حرف های اون شبه،که من معذرت... ــ اصلا نمیخوام حتی اون شب یادم بیاد،در مورد چیزی که دارید از ما پنهون میکنید اومدم سوال بپرسم. ــ چیزی که من پنهون میکنم؟؟اونوقت چه چیزی؟ ــ چیزی که دارید هر کاری میکنید که کسی نفهمه،راست و حسینی بگید شما کارتون چیه؟ کمیل اخمی کرد و گفت: ــ سید و خاله فرحناز یادتون ندادن تو کار بقیه دخالت نکنید؟؟ ــ چرا اتفاقا یادم دادن،اینم یادم دادن اگه کار بقیه مربوط به من و عزیزانم بشه دخالت کنم. ــ کدوم قسمت از کارام به شما و عزیزانتون مربوط میشه اونوقت سمانه نفس عمیقی کشید وگفت: ــ اینکه از در خونه ی عزیز تا دانشگاه ماشینی مارو تعقیب کنه،اینکه شما برای اینکه نمیخواید اتفاقاتی که برای کسی به اسم رضا برای شما اتفاق بیفته و همه ی وقت دم در منتظر ما موندید،بازم بگم؟؟ کمیل شوکه به سمانه نگاه کرد ــ بگم که همون ماشین اون روز نزدیک بود اسید بپاشه روی صورت خواهرت کمیل با صدای بلندی گفت: ــ بسه ــ چرا بزارید ادامه بدم کمیل فریاد زد: ــ میگم بس کنید ↩️ ... ○⭕️ ✍ : فاطمه امیری ○⭕️ --------------------•○◈❂ ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
شهید محمدرضا تورجی زاده
❂◆◈○•-------------------- ﴾﷽﴿ ❂○° #پلاک_پنهان °○❂ 🔻 قسمت #هفده روبه روی باشگاه
❂◆◈○•-------------------- ﴾﷽﴿ ❂○° °○❂ 🔻 قسمت هر دو ساکت شدند،تنها صدایی که سکوت را شکسته بود نفس نفس زدن های عصبی کمیل بود،با حرفی که سمانه زد ،دیگر کمیل نتوانست بیخیال بماند و با تعجب نگاهی به سمانه انداخت: ــ آقا کمیل چرا شکایت نکردید؟چرا گفتید شکایت کردید اما شکایتی در کار نبود؟ کمیل نمی دانست چه به دختر لجباز و کنجکاوی که روبرویش ایستاده بگوید،هم عصبی بود هم نگران. به طرف سمانه برگشت و با لحت تهدید کننده ای گفت: ــ هر چی دیدید و شنیدید رو فراموش میکنید،از بس فیلم پلیسی دیدید ،به همه چیز شک دارید ــ من مطمئنم این.. با صدای بلند کمیل ساکت شد،اعتراف می کند که وقتی کمیل اینطور عصبانی می شد از او می ترسید!! ــ گوش کنید ،دیگه حق ندارید ،تو کار من دخالت کنید ،شما فقط دخترخاله ی من هستید نه چیز دیگری پس حق دخالت ندارید فهمیدید؟ و نگاهی به چهره ی عصبی سمانه انداخت سمانه عصبی با صدایی که سعی می کرد نلرزد گفت: ــ اولا من تو کارتون دخالت نکردم،اماوقتی کاراتون به جایی رسید که به منو صغری آسیب رسوند دخالت کردم.ثانیا بدونید برای من هیچ اهمیتی ندارید که تو کارتون دخالت کنم،و اینکه اون ماشین چند روزه که داره منو تعقیب میکنه! کمیل وحشت زده برگشت و روبه سمانه گفت: ــ چرا چیزی به من نگفتید ها؟؟ سمانه لبخند زد و گفت: ــ دیدید که من پلیسی فکر نمیکنم و چیزی هست که داری پنهون میکنید کمیل از رو دستی که از سمانه خورده بود خشکش زده بود سمانه از کنارش گذشت؛ ــکجا؟ ــ تو کار من دخالت نکنید کمیل از لجبازی سمانه خنده اش گرفته بود اما جلوی خنده اش را گرفت: ــ صبر کنید سویچ ماشینو بیارم میرسونمتون کمیل سریع وارد باشگاه شد بعد اینکه همه کارها را به حامد سپرد و سویچ ماشین را برداشت از باشگاه خارج شد ،اما با دیدن جای خالی سمانه عصبی لگدی به لاستیک ماشین زد: ــ اه لعنتی نمی دانست چرا این دختر آنقدر لجباز و کنجکاو است،و این کنجاوی دارد کم کم دارد کار دستش می دهد،باید بیشتر حواسش را جمع کند فکر نمی کرد سمانه آنقدر تیز باشد و حواسش به کارهایش است،نباید سمانه زیاد کنارش دیده شود،نمیخواهد نقطه ضعفی دست آن ها بدهد. نفس عمیقی کشید و دوباره به یاد اینکه چطور از سمانه رودست خورده بود خندید... *** خسته وارد خانه شد،سلامی کرد و به طرف اتاقش رفت که با صدای مادرش در جایش ایستا‌د؛ ــ شنبه خانواده ی محبی میان ــ شنبه؟؟ ـــ آره دیگه،پنجشنبه انتخاباته میدونم گیری فرداش هم مطمئنم گیری ،شنبه خوبه دیگه سمانه سری تکان داد و به "باشه" ای اکتفا کرد و به اتاقش رفت ↩️ ... ○⭕️ ✍ : فاطمه امیری ○⭕️ --------------------•○◈❂ ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•"🌱🕊"• 📜 🌹شهــید امـیر حاج امـینۍ: اگر به واســـطه حقی بر گردن دیگران داشته باشم به خـــدای ڪعبه قســــم از مردان بی غـــــیرت و زنان بی حـــــیا نمیگـــــذرم..." ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
🔮 تربیت صحیح راوی: علی تورجی زاده سواد پدر ما زیاد نبود. حدود چهار کلاس قدیم. اما بیشتر علم و معرفتش را پای منبرها کسب کرده بود.کارها و رفتارهای حاج حسن صحیح و آموزنده بود. اکنون بعد از سالها و بعد از تحصیلات دانشگاهی و مطالعه و... به این نتیجه رسیدم که شیوه تربیت پدرکاملترین روش بود. آن هم در آن زمان.طوری رفتار میکرد تا هیچگاه در برخوردهايش امر و نهی نمیکرد. معمولا طرف مقابل به روش درست پی ببرد. با فرزندانش رفیق بود. اگر میخواست چیزی بخرد حتمًا از ما نظر خواهی میکرد. برای نظر ما احترام قائل بود.برای نمازخواندن فرزندان آنها را تشویق میکرد. از محبت خدا میگفت. از اینکه چرا باید نماز بخوانیم. او با صحبتها و نقل داستانها کاری میکرد که بچه ها خودشان به نماز اهمیت بدهند. پدر همیشه نمازش را اول وقت میخواند.او غیر مستقیم فرزندانش را به نماز ترغیب میکرد.از بیکاری ما خوشش نمیآمد. از همان دوران نوجوانی هر زمان بیکار بودیم ما را به نانوایی میبرد. به کسب علم و معرفت ما خیلی اهمیت میداد. هر جا سخنرانی بود ما را باخودش می برد.تلاش میکرد تا ما خوب مطالب ديني را یاد بگیریم. فراموش نمیکنم. تابستانها با محمدرضا میرفتیم نانوایی پدر. بارها در وسط کار ما را راهی مسجد میکرد! میگفت: الان در مسجد جلسه قرآن است. بروید آنجا! حتی وقتی شنید در مسجد گروه سرود تشکیل شده ما را برای سرود میفرستاد مسجد از اینکه به كار مغازه لطمه بخورد ناراحت نبود. اما دوست داشت فرزندانش با مسجد ارتباط داشته باشند. برخورد صحیح پدر فقط برای فرزندانش نبود. حاج حسن به شاگردانش هم امر و نهی نمیکرد. بلکه غیرمستقیم حرفش را میزد. در تربیت آنها نیز نهایت تلاش خودش را انجام میداد. يادم هست در آن روزها با محمد به مسجد ميرفتيم. به من ميگفت: دادا، بيا مسابقه، ببينيم كدام ما نمازش طولاني تر ميشه. ٭٭٭ پدر فرزندانش را تنبیه نمیکرد. همیشه بانگاهش حرفش را میزد. آنقدر جذبه داشت که از او حساب میبردیم. اما یکبار به خاطر مسائل تربیتی محمدرضا را تنبیه کرد! پسری بود در همسایگی مغازه نانوایی. اخلاق خوبی نداشت. پدر بارها به ما توصیه میکرد که با او دوست نشوید. یکبار محمد دیر به مغازه آمد. پدر باتعجب از او پرسید: تا حالا کجا بودی؟! پدر وقتی فهمید که محمد با آن پسر بوده، برای اولین و آخرین بار او را تنبیه کرد. آن هم دور از چشم دیگران و فقط به خاطر مسئله تربیت. 📚 کتاب یازهرا ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
توی‌روضـه‌یه‌جوری‌سینه‌بزنین‌ و گریـه‌ڪنین که‌انگار‌قراره‌فردا‌از‌خواب‌بلنـد‌نشیـن فڪرکنین‌‌آخریـن‌شـبِ‌نوڪریتونِ خوشگل‌نوکری‌ڪنین ^^ آرزومه‌وسـط‌روضـه‌بمیـرم💌 ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 به ساحت حرمت میرسد هر آن کس که شبیه فطرس درگاه بال و پر دارد 🌙 ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
🖤 به ساحت حرمت میرسد هر آن کس که شبیه فطرس درگاه بال و پر دارد 🌙 ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
"مهدی جانم" در کربلا صحبت از نرفتن نیست؛ صحبت از نبردن است! پس همه‌یِ کربلا نرفته‌ها؛ کربلا نبرده‌اند 💔 "و لا أُطلُبُ الفَرج إِلا مِنک ..." گشایشِ این مشکل؛ فقط به دستِ توست حضرتِ صاحبِ دلم! باز کن گرهِ غیبت را مولا جان دلم بی تابِ برایِ دیدنِ اربابم حسینم است تا نیایی گره از کارِ بشر وا نشود دردِ ما جز به ظهورِ تو مداوا نشود اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفرج🌹 صبحتون مهدوی☘ ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ ☀️ 🍃السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ🍃 هدیه به روح مطهر 💠۱ مرتبه سوره حمد 💠۳مرتبه سوره توحید ✨✨صبحتون منور به نور شهدا✨✨ ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا