eitaa logo
شهید محمدرضا تورجی زاده
1.6هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
72 فایل
بِه سنـگر مجازے شَهید🕊 #مُحَمَّدرضا_تورجے_زادھ🕊 خُوش آمَدید 💚شهـید💚دعوتت کرده دست دوستے دراز ڪرده‌ بـہ سویتــــ همراهے با شهـید سخت نیستـ یا علے ڪہ بگویـے  خودش دستتـــ را میگیرد تبادل_مذهبی_شهدایی👈 @Mahrastegar مدیــریت کـانال👇 @Hamid_barzkar
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ ❤️ بعد کلی معطلی بالاخره یه تاکسی رد شد و سوار شدم. هدیه محمد هنوز توی دستم بود و بازش نکرده بودم. آروم در جعبه رو باز کردم... خدای من *مرغ آمین* سریال شهرزاد بود😭 سریال شهرزاد تازه قسمتای اولش بود که پخش میشد... اون روزی که فرهاد مرغ آمین رو انداخت گردن شهرزاد آرزو میکردم کاشکی هنوزم محمد بود و برام مرغ آمین میگرفت و مینداخت گردنم...😭 خدایااااا😭 چقدر من بدبختم...😭 من دارم برا کسی گریه میکنم که بهم دروغ گفت... کسی که دوسم نداشت... کسی که دخترخالش عشق شه... کسی که فریبم داده بود و هنوزم داره میده... 😭 ولی اگه من اشتباه کرده باشم چی... نکنه.... نه... نه... من اشتباه نکردم...😭 حتی نمیخواستم یک درصد این احتمالو بدم که اشتباه کردم...😭 چون نکرده بودم... مطمئنم... مرغ آمین رو توی دستم گرفتم و دستم رو از شیشه ماشین بیرون گرفتم... راننده : خانم رسیدیم. _ممنون. پول تاکسی رو حساب کردم و از ماشین پیاده شدم. از پله های گلزار شهدا پایین رفتم. نم نم بارون شروع شده بود و مثل همیشه بارون بهم حس خوبی میداد...😢 از پله های اصلی هم پایین اومدم و به سمت چپم حرکت کردم تا برم مزار شهید مغفوری.... شهیدی که دوسش داشتم و همیشه بهم حاجت داده بود... با کلی درد و دل داشتم میرفتم پیشش که یهو متوقف شدم... از تصویری که رو به روم میدیدم شکه شدم... نویسنده { } ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯