eitaa logo
شهید محمدرضا تورجی زاده
1.6هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
72 فایل
بِه سنـگر مجازے شَهید🕊 #مُحَمَّدرضا_تورجے_زادھ🕊 خُوش آمَدید 💚شهـید💚دعوتت کرده دست دوستے دراز ڪرده‌ بـہ سویتــــ همراهے با شهـید سخت نیستـ یا علے ڪہ بگویـے  خودش دستتـــ را میگیرد تبادل_مذهبی_شهدایی👈 @Mahrastegar مدیــریت کـانال👇 @Hamid_barzkar
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان تا حالا فک کردین داستان کدوم شهید جذاب تره یا آدم رو بیشتر متحول میکنه؟؟؟🤔 راستی شما با کدومشون دوست هستید؟😍 بد نیست یه دور لیست پایین رو ببینی  گاهی واقعا انتخاب سخته مگه نه....؟😥 💔شهیدی که با اذانش عراقی ها را هدایت کرد.  🕊 💔شهیدی که نشانی قبر خود را داد.  🕊 💔شهیدی که قرضهای یک نفر را داد.  🕊 💔شهیدی که بدنش با اسید هم از بین نرفت و پس از ۱۶ سال با پیکر سالم به میهن بازگشت.  ۱۴ساله🕊 💔شهیدی که از بهشت برای فرزندش نامه نوشت. 🕊 💔شهیدی که در قبر خندید... 🕊 💔شهیدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند... 🕊 💔شهیدی که روز تولدش شهید شد... 🕊 💔شهیدی که هر هفته مادرش را سر قبر صدا میزد... 🕊 💔شهیدی که لحظه خاکسپاریش خندید  🕊 💔شهیدی که غرور آمریکایی ها را شکست... 🕊 💔شهیدی که عکسش در اتاق رهبر است ۱۵ساله🕊 💔دو شهیدی که پیکرشان هنگام نبش قبر سالم بود... از دوران دفاع مقدس و از شهدای قبل از انقلاب که توسط ساواک شهید شد. 💔شهیدی که سیدحسن نصرالله سخنرانی خود را با نام او نامگذاری کرد.  🕊 💔شهیدی که قبرش بوی گلاب میدهد 🕊 💔شهیدی که پیکرش را کسی تحویل نگرفت.  🕊 💔شهیدی که سر بی تنش سخن گفت... 🕊 💔شهیدی که بخاطر فاش نکردن رمز بی سیم بدنش قطعه قطعه شد.  🕊 💔شهیدی که با وجود اینکه بدنش به استخوان تبدیل شده بود اما پاهایش درون پوتین سالم بود.  🕊 💔شهیدی که عاشورا متولد شد و اربعین به شهادت رسید.  🕊 💔شهیدی که با پیشانی بند " " ایرانی بودنش محرز شد از هستند🕊 💔شهیدی که بر بدنش عکس یک زن خالکوبی بود  ایشان غواص بودند دوست نداشت کسی آن تصویر را ببیند برای همین جاویدالاثر شدند و پیکرشان در اروند ماند و علیرغم ذکر داستانشان همرزمانشان اسم ایشان را ذکر نکردند. 💔شهیدی که به حرمت مادرش در قبر خندید....  🕊 شهید شهید صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یازهرا ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
💔 شهیدی که در قبر خندید باور نکردم. خنده؟ گفتم شاید احساساتی شده‌اند. آخر مگر می‌شد جسدی که پنج روز توی سردخانه بود و گردنش به حدی خشک شده بود که برای درآوردن پلاک مجبور شدیم زنجیرش را پاره کنیم، بخندد؟! خودم صورتش را دیدم. یخ زده بود. نه، امکان نداشت این اتفاق بیفتد. اولش نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده. فشار جمعیت زیاد شده بود. کشان کشان جلو رفتم و بالای لحد نشستم. سر محمدرضایم را به سختی چرخاندند. آن‌قدر قشنگ خندیده بود که هیچ‌وقت از یادم نمی‌رود. گونه‌هایش مثل یک آدم زنده گل انداخته بود و از لبخندش هفت تا از دندان‌هایش مشخص بود. من نمی‌دانستم محمدرضا چه دید که توی قبر خندید، هیچ‌کس نمی‌دانست، اما هر چه نشانش دادند، خیلی زیبا بود. آن‌قدر زیبا که هنوز خنده‌اش یادم نرفته و مطمئنم که به آرزویش رسیده بود چون بعدها توی دفترچه یادداشتش دیدم شعر حافظ را که می‌گفته «وانگهم تا به لحد خرم و آزاد ببر» تغییر داده و نوشته است: «وانگهم تا به لحد خرم و دلشاد ببر.» دسته گلی از صلوات به نیابت از شهید، هدیه می‌دهیم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان روایت مادر ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮    @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯