شهید محمدرضا تورجی زاده
کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 📨 #قسمت_پنجاه_و_پنجم به جوان پشت ميز اشاره كردم و گفتم: چه كار ميتوانم
کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
📨 #قسمت_پنجاه_و_ششم
در اين آيه خداوند متعال مي فرمايند: سست نشويد و غمگين نباشيد، شما اگر ايمان داشته باشيد، برترين گروه انسانها هستيد.
نكته ديگري كه آنجا شاهد بودم، انبوه كساني بود كه زندگي دنيايي خود را تباه كرده بودند، آن هم فقط به خاطر دوري از انجام دستورات خداوند! 😒
جوان گفت: آنچه حضرت حق از طريق معصومين براي شما فرستاده است، در درجه اول، زندگي دنيايي شما را آباد ميكند🏡 و بعد آخرت را مي سازد.
مثال به من گفتند: اگر آن رابطه پيامكي با نامحرم را ادامه ميدادي، گناه بزرگي در نامه عملت ثبت ميشد و زندگي دنيايي تو را تحت الشعاع قرار ميداد. ❌
در همين حين متوجه شدم كه يك خانم باشخصيت و نوراني پشت سر من، البته كمي با فاصله ايستاده اند! از احترامي كه بقيه به ايشان گذاشتند متوجه شدم كه مادر ما حضرت فاطمه زهرا هستند. 😭😭
وقتي صفحات آخر كتاب اعمال من بررسي ميشد و خطا و اشتباهي در آن مشاهده ميشد، خانم روي خودش را برميگرداند.
اما وقتي به عمل خوبي ميرسيديم، با لبخند رضايت ايشان همراه بود. 😊
تمام توجه من به مادرم حضرت زهرا بود. من در دنيا ارادت ويژه اي به بانوي دو عالم داشتم. مرتب در ايام فاطميه روضه خواني داشتيم و سعي ميكردم كه همواره به ياد ايشان باشم.
ناگفته نماند كه جد مادري ما از علما و سادات بوده و ما نيز از اولاد حضرت زهرا به حساب مي آمديم. حالا ايشان در كنار من
حضور داشت و شاهد اعمال من بود.
نه فقط ايشان که تمام معصومين را در آنجا مشاهده کردم! براي يک شيعه خيلي سخت است که در زمان بررسي اعمال، امامان
معصوم در کنارش باشند و شاهد اشتباهات و گناهانش باشند.
از اينكه برخي اعمال من، معصومين را ناراحت ميكرد. ميخواستم از خجالت آب شوم.😓😰
ادامه دارد....
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯