#بخشی_از_وصیت_نامه_شهید_تورجی
پدر و مادرم! سخن با شما بسی مشکل است. میدانم این داغ با توجه به علاقهای که به من داشتهاید، بسیار سخت است. پدرم! مبادا کمرخم کنید. مادرم! مبادا صدای گریه شما را کسی بشنوند. پدر و مادرم! همانطور که قبلاً مقاوم بودید، در این فراز از زندگیتان نیز صبر کنید. با صبرتان دشمن را به ستوهآورید. دوست دارم جنازهام ملبس به لباس سپاه باشد و با دست شما در قبر نهاده شود. شما مرا از کودکی از محبان حسین - علیه السلام - و زهرا تربیت کردید. از طعن دشمنان نهراسید
@ShahidToorajii
📣 برادرا / خواهرا
یه عده تو جبهه میامدن میگرفتن میرسیدن میرفتن!!...
⭕️ نیت مهمه...
آقا نون نیت میخوریم...!!
❗️به هرکه هرچه دادن از این نیت دادن.
⭕️ مرده شور نیت های ما رو ببرن!!!
⭕️ مرده شور این دلهای مارو ببرن!!!
⭕️ مرده شور این اوضاع بهم ور مارو ببرن که بچه ها کار ما قفل کرده...
[ #حاج_حسین_یکتا ]
🌷 @ShahidToorajii
شهید محمدرضا تورجی زاده
#شهید_نعمت_الله_ملیحی هنگام #شهادت قادر به تکلم نبود و حرفهای خود را مینوشت...
وقتی در حین عملیات، دشمن #شیمیایی میزند، نعمتالله ماسکش را به یکی از رزمندهها میدهد و خودش بدون ماسک میماند؛
وقتی در بیمارستان از او سوال میکنند چرا ماسک نزدی؟ در جواب مینویسد:
.
ماسک و لباس تا حدی دوام دارند،
جائی که #خدا دارد ماسک چه کار؟
.
نعمت این اواخر برای نوشتن کاغذ خواست
و نوشت: « #آب »
پرستار گفت: «دکتر ممنوع کرده.» نوشت: «جیگرم سوخت.».
دم دمای #شهادت باز کاغذ خواست دو بیت شعر از عشقش به #امام نوشت و #شهید شد آن کاغذ نوشتهها الآن دست مادر نعمت است...
.
نعمت درک درستی از رفتن داشت، وقت رفتن به مرگ لبخند میزد؛ مادر قهرمانش گفته بود: «او را با لباس دامادیاش دفن کنند.»
اگر غرق به خون گردد تن من
شود پیراهن من #کفن من
اگر لب #تشنه در صحرا بمیرم
دل از #عشق_خمینی برنگیرم
#شهید_نعمت_الله_ملیحی
#شهید_جانباز_شیمیایی
#شهدا_شرمنده_ایم
@ShahidToorajii
#بخشی_از_وصیت_نامه_شهید_تورجی
همرزمانم، سخنی با شما دارم. همیشه گفتهام: بسیجیها، سپاهیها ... این لباسی که بر تن کردهاید، خلعتی است از جانب فرزند حضرت زهرا (س) پس لیاقت خود را به اثبات برسانید. نظم در امور را سرلوحه خود قرار دهید. روز به روز بر معنویت و صفای روح خود بیفزایید. نماز شب را وظیفه خود بدانید. حافظی بر حدود الهی باشید. در اعمال خود دقت کنید که جبهه حرم خداست. در این حرم باید از ناپاکیها به دور بود. عزیزانم، امام را همچون خورشیدی در بر بگیرید، به دورش بچرخید و از مدارش خارج نشوید که نابودیتان حتمی است.
@ShahidToorajii
#بخشی_از_وصیت_نامه_شهید_تورجی
برادر و خواهرانم! در زندگی خود، جز رضای حق را در نظر نگیرید. هرچه میکنید و هرچه میگویید، با رضای او بسنجید. بهخاطر یک شهید خود را میراثخوار انقلاب ندانید. اگر نتوانستم حق فرزندی و برادری را برای شما اداکنم، حلالم کنید. من همه را بخشیدم. اگر غیبت و تهمت و ... بوده، بخشیدم. امیدوارم شما هم مرا عفو نمایید. ببخشیدم تا خدا هم مرا ببخشد. اگر جنازهای از من آوردند، دوست دارم روی سنگ قبرم بنویسید: یا زهرا – سلام الله علیها . از طرف من از همه فامیل حلالیت بطلبید.
@ShahidToorajii
🌷سیره شهدا
✾بچه ها می گفتند :
" ما صبح ها کفش هایمان را واکس خورده میدیدیم و نمی دانستیم چه کسی واکس میزند .. ؟ "
✾ بعدا فهمیدیم که وقتی نیروها خوابند واکس را بر میدارد و هر کفشی که نیاز به واکس داشته باشد ، را واکس میزند .
✾ مشخص شد این فرد همان فرمانده ما ' شهید عبد الحسین برونسی ' بوده است.
🌷 #شهيد_سردار_عبدالحسين_برونسی
@ShahidToorajii
خاطرم می آید که محمدرضا بعد ازعملیات والفجر هشت شدیدا مجروح شده بود وپایش درگچ بود دوستانش برای عیادتش، زیاد به خانه ما رفت و آمد داشتند. ازطرفی خواهرش هم زایمان کرده ومن خیلی کارومشغله داشتم. هم مریض داری می کردم وهم به کارهای دخترم می رسیدم. یک روز وقتی ازخانه دخترم برگشتم دیدم که محمدرضاعصاها رازیربغلش گذاشته وباهمان تن دردمند ایستاده وظرفها رامی شست؛ محمدرضاتحمل نداشت که مشغله ورنج مراببیند
#عجـل_لولیک_الفرج
دیروز ڪربلا و غم غربتــــ حسیـن
امروز یڪ جهان و غم غربتــــ شما
دیروز بے وفایے و حالا بہ لطفـــ ما
تمدید مےشود ز گنہ غیبتــ شـما 😞
@ShahidToorajii
❣ مهدی جان؛
آلودگی هوا ڪه سهل است...!
آلودگی دلهایمان نیز
از حد هشدار گذشته،
.
نفس هایمان به شماره افتاده...!
سالهاست زندگی مان
تعطیل رسمیست...!
.
هوای باریدن نداری مولا؟
🌷 @ShahidToorajii
کانال شهید محمدرضا تورجی زاده:
مادر من فقط يك چشم داشت . من از اون متنفر بودم . اون هميشه مايه خجالت من بود اون براي امرار معاش خانواده براي معلم ها و بچه مدرسه اي ها غذا مي پخت.
يك روز اومده بود دم در مدرسه كه منو با به خونه ببره خيلي خجالت كشيدم . آخه اون چطور تونست اين كار رو بامن بكنه ؟ روز بعد يكي از همكلاسي ها منو مسخره كرد و گفت مامان تو فقط يك چشم داره فقط دلم ميخواست يك جوري خودم رو گم و گور كنم . كاش زمين دهن وا ميكرد و منو كاش مادرم يه جوري گم و گور ميشد...
روز بعد بهش گفتم اگه واقعا ميخواي منو بخندوني و خوشحال كني چرا نميميري ؟
اون هيچ جوابي نداد....
دلم ميخواست از اون خونه برم و ديگه هيچ كاري با اون نداشته باشم سخت درس خوندم و موفق شدم براي ادامه تحصيل به سنگاپور برم ،اونجا ازدواج كردم ،واسه خودم خونه خريدم ، زن و بچه و زندگي... از زندگي ، بچه ها و آسايشي كه داشتم خوشحال بودم تا اينكه يه روز مادرم اومد به ديدن من اون سالها منو نديده بود و همينطور نوه ها شو وقتي ايستاده بود دم در بچه ها به اون خنديدند و من سرش داد كشيدم كه چرا خودش رو دعوت كرده كه بياد اينجا ، اونم بي خبرسرش داد زدم :چطور جرات كردي بياي به خونه من و بچه ها رو بترسوني؟ گم شو از اينجا! همين حالا
اون به آرامي جواب داد :
اوه خيلي معذرت ميخوام مثل اينكه آدرس رو عوضي اومدم و بعد فورا رفت و از نظر ناپديد شد .
يك روز يك دعوت نامه اومد در خونه من درسنگاپور، براي شركت درجشن تجديد ديدار دانش آموزان مدرسه ولي من به همسرم به دروغ گفتم كه به يك سفر كاري ميرم .
بعد از مراسم ، رفتم به اون كلبه قديمي خودمون ؛ البته فقط از روي كنجكاوي .همسايه ها گفتن كه اون مرده اونا يك نامه به من دادند كه اون ازشون خواسته بود كه بدن به من
اي عزيزترين پسرم ، من هميشه به فكر تو بوده ام ، منو ببخش كه به خونت اومدم و بچه ها تو ترسوندم ،خيلي خوشحال شدم وقتي شنيدم داري ميآي اينجا ولي من ممكنه كه نتونم از جام بلند شم كه بيام تورو ببينم وقتي داشتي بزرگ ميشدي از اينكه دائم باعث خجالت تو شدم خيلي متاسفم آخه ميدوني ... وقتي تو خيلي كوچيك بودي تو يه تصادفيك چشمت رو از دست دادي به عنوان يك مادر نمي تونستم تحمل كنم و ببينم كه تو داري بزرگ ميشي با يك چشم بنابراين مال خودم رو دادم به توبراي من افتخار بود كه پسرم ميتونست با اون چشم به جاي من دنياي جديد رو بطور كامل ببينه .
@Shahidtoorajii
💠از شهدا یاد گرفتم :
🌷از ابراهیم هادی
❤️ پهلوانی را ...
🌷از حاج همت
❤️اخلاص را ...
🌷از هادی ذوالفقاری
❤️ پاکدامنی را ...
🌷از باکری ها
❤️گمنامی را ...
🌷از علی خلیلی
❤️امر به معروف را ...
🌷از مجید بقایی
❤️فداکاری را ...
🌷از حاجی برونسی
❤️توسل را ...
🌷از مهدی زین الدین
❤️ سادگی را ...
🌷از حسين همدانى
❤️جوانمردى و اخلاق را ...
🌷با این همه نمیدانم چرا ، موقع عمل که میرسد ، شرمنده ام!!!!
شرمنده ........🌷🌷
@ShahidToorajii
زیارت نامه حضرت خدیجه سلام الله علیها...
#حضرت_خدیجه سلام الله علیها
@ShahidToorajii
کانون مداحان وشاعران،خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان:
برخی از آنچه باید درباره ام المومنین خدیجه کبری سلام الله علیها بدانیم:
۱- به خاطر شدت پاکی و عفت در دوران جاهلیت ، به ایشان طاهره و سیده قریش میگفتند. ( السیره الحلبیه ج۱ ص۲۲۴ )
۲- خواستگاران بسیار از بزرگان قریش داشت که با هیچ کدام ازدواج نکرد و برای ازدواج ، خود ، رسول خدا را انتخاب کرد.( همان )
۳- ازدواج ایشان در حالی بود که هم پیامبر و هم حضرت خدیجه هر دو در سن بیست و پنج سالگی بودند. ( دلائل النبوه ج۲ ص۷۱ و المستدرک ج۳ ص۱۸۲ )
۴- هم چنین نه پیامبر و نه حضرت خدیجه تا آن زمان هرگز ازدواج نکرده بودند. (مناقب آل ابی طالب ج۱ ص۱۳۸) و اقوالی که پیرامون ازدواج قبلی حضرت خدیجه است حداقل دارای چهارده تناقض آشکار و غیر قابل قبول است.
۵- مهریه ازدواج حضرت خدیجه معادل پانصد درهم نقره بود که همان را هم خود حضرت خدیجه به عهده گرفت. ( عوالی اللئالی ج۳ ص۲۹۹)
۶- حضرت خدیجه اولین بانوی مسلمان است که بلافاصله در همان شب آغاز رسالت اظهار اسلام کرد و پیش از آن نیز هرگز کافر نبود بلکه به دین حنیف معتقد بود. ( السنن الکبری ج۶ ص۳۶۷ )
۷- در شهادت حضرت خدیجه برای اسلام ، پیامبر ، اقرار به ولایت امیرالمومنین علیه السلام و ابراز برائت از تیم و عدی ( اولی و دومی ) را شرط کردند که ایشان بدان اقرار کرد و هم زمان با اسلام دو رکن ولایت و برائت را پذیرفت. ( بحار الأنوار ج۱۸ ص۲۳۳)
۸- حضرت خدیجه نه تنها با مال خود که حتی با به خطر انداختن جان و سلامتی خود همواره و در طول حیات مبارک خود ، از پیامبر اکرم دفاع نمود.
۹- در اثر حصر در شعب ابی طالب تمام اموال حضرت خدیجه صرف تهیه آذوقه برای مسلمانان محصور شد و خود ایشان نیز در اثر رنج فراوان آن سه سال و بنابر تحلیلی در اثر سم دشمنان از دنیا رفت ( به شهادت رسید ).
۱۰- حضرت خدیجه در میان زنان پیامبر صاحب امتیازاتی منحصر به فرد است:
تنها همسر پیامبر که از ابتدا به آیین یکتاپرستی بود ایشان است و سایر همسران دورانی را در شرک و کفر گذرانده اند.
ج. شدت علاقه پیامبر به ایشان به حدی بود که تا سالها بعد از وفات ایشان همواره یاد و حرمت وی را پاس داشته و گوشزد می کرد.
د. تنها همسر پیامبر است صاحب فرزند شد و سایر زنان پیامبر یا در سن فرزندآوری نبودند ( مثل ام سلمه ) یا عقیم و نازا بودند ( مثل عایشه ).
ه. تنها همسر پیامبر است که در آیات قرآن همواره مورد مدح و تمجید بوده و هرگز هیچ آیه ای در مذمت وی نازل نشده است. نه آیات خانه نشینی ، نه آیات نهی از فحشا نه آیه افک.
و. تنها همسر پیامبر است که در قیامت هم ردیف پیامبر و معصومین علیهم السلام بر اعراف و پل صراط مجوز ورود به بهشت می دهد.
👇👇👇
@ShahidToorajii