سـ🌸ـلام
طاعات و عبادات شما قبول 🌺
🗓 امروز پنجشنبه
☀️ ۹ فروردین ١۴٠۳ ه. ش
🌙 ۱۷ رمضان ١۴۴۵ ه.ق
🌲 ۲۸ مارس ٢٠٢۴ ميلادی
دعای امروز 🌷
خدایا🙏
در این پایان هفته
تمنا دارم
سبد سرنوشت مان را
پرکنی از خبرهای خوب
اتفاق های عالی و
رویدادهای بی نظیر
آمیـــن ای فرمانروای حق و آشکار 🙏
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
اگر چه روز من و روزگار میگذرد
دلم خوش است كه با یاد یار میگذرد
چقدر خاطرهانگیز و شاد و رویایی است
قطار عمر كه در «انتظار» می گذرد
صبحتون مهدوی 💚💫
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان🌙
حضرت فاطمه سلام الله علیها:
ما یَصنَعُ الصّائِمُ بِصیامِهِ إذا لَم یَصُن لِسانَهُ وَ سَمعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَه؟
روزه دار با روزه اش چه می خواهد بکند، وقتی زبان و گوش و چشم و اعضایش را (از گناه) حفظ نکند؟
📚دعائم الاسلام، ج ۱، ص۲۶۸
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
.
💠در ماه مبارک رمضان اگر دعای ابوحمزه و جوشن کبیر نخواندید و ختم قرآن نکردید ؛ اشکالی ندارد و مورد اخذ و عقاب خدا قرار نمی گیرید.
🔰آنچه لازم و واجب است ؛ پاک نگه داشتن چشم و گوش و زبان و شکم و دامن است.
اگر این چنین شدیم ؛ به طور حتم مشمول لطف خدا می شویم وگر نه ساعت ها دعای ابوحمزه و جوشن کبیر خواندن و دنبالش چشم و گوش و زبان و ... را آلوده به گناهان نمودن ؛ نتیجه ای جز عقاب خدا نخواهد داشت.
.
🔹️مرحوم آیت الله سید محمد #ضیاءآبادی
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🪐💫مرحوم آیت الله کشمیری(ره):
از مستحبات #نماز این است که انسان قبل از نماز سر سجاده بنشیند.
چرا که او زائر خداست. (عجب مقامی)
انسان برای این که موقع نماز متوجه باشد و از مشغولیات روزمره دور شود مستحب است قبل از نماز کمی بنشیند و فکر کند که مقابل
یک بینهایت یک کریم یک عزیز یک غفور یک رحیم یک جواد یک واحد یک وتر یک احد و یک صمد دارد نماز میخواند.
✍️شیدا ص۸۲
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌷 توسلی کارساز
🌱 البته خواندن چهل روزه زیارت نامه ایشان هم سفارش شده.
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
دلگیرم !!
هرچہ میــدوم!
بہ گرد پایتـان هم نمیرسم!
مسئلہ یڪ سـربـنـد و لـبـاس خاڪے نیست!
هواے دلـم از حد هشــدار گذشتہ!
شہـــــدا یارے ام ڪنید...
باشهدا بودن حال دیگری داره ❣
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
شهید محمدرضا تورجی زاده
🪐💫مرحوم آیت الله کشمیری(ره): از مستحبات #نماز این است که انسان قبل از نماز سر سجاده بنشیند. چرا که
حالا که زائر خدا بودی
و میهمان خدا هم که هستی 😊
بیاید بعد از شکر خدا بخاطر
اینکه ما را لایق دونسته
زائر و میهمانش باشیم 😍
و استغفار بابت تمام کوتاهیها و خطاها😓
به نیابت از #شهدا
و به نیابت از ذرات عالم
از عمق جان طلب کنیم:
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲🍃
ایها الرفیق•°
پنجشنبہ اسٺ ...
مےشود محضِ رضاے خدا
نگاهٺ را خیراٺِ دلمان ڪنے؟!
#پنجشنبہ_هاےدلتنگے
#یادشہدافاتحه وصلوات✨
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بعد از ظهور امام زمان علیهالسلام
پیوستن به لشکر حضرت دیگه ممکن نیست!
#استاد_شجاعی
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
عشاق الحسین محب الحسین.مقدم.mp3
8.55M
تویی محبوبم ....💔
🎙کربلایی جواد مقدم
السلام علیک یا اباعبدالله
السلام علیک ورحمه الله و برکاته✋🍃
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
من ڪفتر جلدٺ همہ دم بوده و هسٺم
سخٺ اسٺ ڪه دور از حرمٺ زنده بمانم
محزون شده ام از غم هجران تو آقا
تاکے ز رهِ دور سلامٺ برسانم
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا❤️
#صلے_الله_علیک_یا_اباعبدالله✋
#شب_جمعه🌙
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🪴🍀🪴🍀🪴🍀🪴
برگرد نگاه کن
قسمت 31
–منم رفتم از اون خانم مسئول مسجد پرس و جو کردم دیدم دقیقا حرفهای همین دختره رو میگه و خیلی هم خوشحال بود که یه نفر دیگه به خیرین اضافه شده و ماهانه میخواد کمک کنه. اون دختره رو هم قشنگ یادش بود، با مشخصاتش بهم توضیح داد. بعدشم یه بسته قبض مسجدرو بهم داد که هر کس خواست کمک کنه بهش
قبض بدم.
از این همه پیگیریاش ماتم برد.
نگاهی به کیفم انداختم.
–البته من از ماه دیگه کمک میکنم، این ماه یه کم بی برنامه...
دستش را در هوا تکان داد.
–نه منظورم شما نبودید، داشتم کارایی که انجام دادم رو براتون توضیح میدادم.
همینطور میخواستم ازتون بخوام دیگه مسیرتون رو کج نکنید و از اونور نرید. از همین راه همیشگیتون برید.
لزومی نداره اینقدر راهتون رو دور کنید.
نگاهم را زیر انداختم و او نفس عمیقی کشید و آرامترادامه داد:
–وقتی شما از اون خیابون رد میشد انگار اون خیابون رو زنده میکنید.
وقتی نیستید انگار همه مردن، چشمم کسی رو نمیبینه، هیجا رنگ نداره، همه چی سیاه و سفید و دلگیره، سوت و کور
بودن خیابون اونقدر به چشم میاد که این همه آدم انگار محو میشن و دیده نمیشن.
مثل یه شهری که خاک مرده توش پاشیدن.
آدمهای زیادی از جلوی مغازه رد میشن ولی چشم من فقط یه نفر رو میبینه.
سرم پایین بود و نخهای گوشهی شالم را دور انگشتم میپیچاندم و باز میکردم. اصلا توقع شنیدن این حرفها را نداشتم.
از خجالت نمیدانستم چه کار کنم. انگار ناگهان آدم دیگری شده بود، حرفهایی میزد که من تحمل شنیدنش را نداشتم. ضربان قلبم آنقد بالا رفته بود که میتوانستم صدایش را بشنوم.
از خجالت سرم را بالا نیاوردم و حرفی نزدم. او هم دیگر سکوت کوتاهی کرد و بعد پرسید:
–میتونم سوالی ازتون بپرسم؟
بدون این که سرم را بالا بیاورم گفتم:
–بفرمایید.
–اگر دلتون نخواست جواب ندین. سکوت کردم و او ادامه داد:
–چرا تو اون کافی شاپ کار میکنید؟ منظورم اینه اصلا اون کار در شأن شما نیست. اونجا همه جور آدمی میاد صورت خوشی نداره شما مدام جلوشون بزار و بردار کنید.
بالاخره انگشتم را از لای نخ های شالم بیرون کشیدم و نفسم را بیرون دادم. به خاطر هیجان بالایم میترسیدم حرفی بزنم و در صدایم لرزش باشد برای همین از درون به خودم آرامش میدادم.
از آینه نگاهم کرد.
نویسنده رمان: لیلافتحیپور
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🪴🍀🪴🍀🪴🍀🪴
برگرد نگاه کن
قسمت 32
–یه وقت فکر نکنید دارم تو کارتون دخالت میکنما، من منظورم اینه
کلا خانمها نباید تو این جور شغلها مشغول باشن. چون خیلی ارزششون بالاست. کارای سطح پایین ارزش اونها رو پایین میاره.
در مورد شما این موضوع خیلی بیشتر صدق میکنه.
گلویم را صاف کردم و به آرامی گفتم:
–من خودمم این کار رو دوست ندارم. راستش خیلی جاها برای کار رفتم اکثرا یا حقوقشون خیلی کم بود یا محیط سالمی نداشتن. درسم که تموم بشه کار بهتری میتونم پیدا کنم.
چه رشته ایی درس میخونید.
–شیمی.
ابروهایش بالا رفت.
–پس من الان با یه شیمیدان دارم حرف میزنم.
لبخند زدم.
–فکر میکنم برای رشتتون کار زیاد باشه.
–خب درسم تموم بشه بهتره، من فقط یه جا بهم پیشنهاد کار شد که اونم فقط دو روز تونستم کار کنم.
–چرا؟
–خب محیطش مناسب نبود.
–یعنی لیسانس گرفتین کجاها میتونید کار کنید؟
–خیلی جاها، داروسازی، مواد غذایی ، پتروشیمی ، رنگ و غیره...
–کدوم دانشگاه درس میخونید؟
–شهید بهشتی.
چشمهایش را گشاد کرد.
–آفرین.
اونقدر ساده و خاکی هستین اصلا بهتون نمیاد دارین شیمی اونم تو اون دانشگاه میخونید.
–مگه باید چطوری باشم؟ شیمی هم یه رشتس دیگه.
–نه بابا، ملت یه رشته ی آبدوغ خیاری اونم تو دانشگاه آزاد درس میخونن اونقدر باد دارن که نمیشه باهاشون حرف زد.
من از همون روز اول که دیدمتون فهمیدم شما یه جورایی متفاوت و خاص هستین.
دوباره سرم را پایین انداختم.
–شما لطف دارید.
بینمان سکوت سنگینی برقرار شد.
پیچ رادیو را پیچاند. صدای اخبار گو از رادیو پخش شد. خبری در مورد فوت یکی از رجال سیاسی بود. امیر زاده پوزخندی زد و گفت:
–الان با مرگ ایشون کلی تو مملکت اشتغال زایی میشه.
پرسیدم:
–چطوری؟
–آخه ایشون پنجاه جا منصب داشت. حالا به تخصصش هم کاری نداشته باشیم من موندم یه نفر چطوری میتونه به همهی اینا برسه...
–بله، درسته، طبیعیه که آدم چندتا هندونه را با هم نمیتونه بلند کنه.
به مقصد که رسیدیم گفت:
–از اینجا تا خونتون پیاده روی زیاد داره؟
نگاهی به خیابان انداختم.
–برای من نه، چون پیاده روی رو خیلی دوست دارم.
–برای همین همیشه کفش اسپرت پاتونه؟
نگاهی به کفشهایم انداختم و دقتش را در دلم تحسین کردم.
–بله خب، البته چون ساعات زیادی باید کفش پام باشه یا توی مترو گاهی تمام راه رو سرپا هستم، با کفشهای دیگه پام خیلی اذیت میشه.
–مترو که از همه جهات سخته، به خصوص حالا با این کرونا، همیشه تو فکر شمام که یه وقت خدایی نکرده تو اون شلوغی مبتلا نشید.
نــویسنده رمان: لیلافتحیپور
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
الهی بعلیًٍ ...
هفدهم شد، قلب من حتی تکانی هم نخورد
چشم دارم بر شب قَدْرَت، علی جان رحمتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام بر مهدی (علیهالسلام)
روزِ من... با نام تو شروع میشود.
مولای من …
السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْرَأُ وَتُبَيِّنُ،
سلام بر تو وقتی که میخوانی و بیان میکنی
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
چقدر مهربان است امام زمان(عج)
با کسانی که اسمش را میبرند و
صدایش میزنند و از او استغاثه میکنند🌱
⤴️آیتاللهبهجت