🌸 بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
✨خــــــدایا...
🌸نفس کشیدنم همراه
✨با عطر حضور ناب توست
🌸و آغاز روزم توکل با نام زیبای توست
✨یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین
🌸روزم را و عاقبتم را ختم به خیر بفرما
✨ برای شروع یک روز عالی
🌸 الــهـــی بــه امــیــد تـــو
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
گفتا که بین خوبان مهدیست یا که یوسف
گفـتم کـه در دو عــــالـم مـــهـدی بـَـدَل ندارد
صبحتون مهدوی 💚
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🍁
🌼#تلنگر
حر بن یزید ریاحی
اولین کسی بود که آب را
به روی امام بست
و اولین کسی شد که
خونش را در راه امام داد .
عمر سعد اولین کسی بود که
به امام نامه نوشت و
برای رهبری دعوت کرد
و اولین کسی بود که تیر را
به سمتش پرتاب کرد .
خداوند داستان ابلیس را گفت
تا بدانی نمیشود به عبادتت ،
تقربت ، به جایگاهت اطمینان کنی !!!
خدا هیچ تعهدی برای آنکه
تو همان که هستی بمانی ، نداده است !!!
دنیا دار ابتلاست ،
با هر امتحانی
چهره ای از ما آشکار میشود ،
چهره ای که گاهی خودمان را شگفت زده میکند !!!
🔴 از خدا عاقبت به خیری بخواهیم..
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
عاشقی ؛
به سن و سال نیست
دلت که عاشق باشد
آسمان آغوش میگشاید ..!
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🍃🌷 شهید بیژن جلالی
تاریخ تولد: ١٣٣٨/٠٣/٠٨
محل تولد: اراک
نام عملیات: والفجر 8
تاریخ شهادت: ١٣٦٤/١١/٢٧
اقشار: آموزش و پرورش ، فرهنگی ، مخابرات
#سالگرد_ولادت ✨🕊
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🍃🌷 #شهید_بیژن_جلالی
🕌به معنویات خیلی اهمیت میداد.
📿قبل از این كه به سن تكلیف برسد، فرایض دینیاش را به جا میآورد.
⚠️احترام پدر و مادر و بستگان را همیشه نگه میداشت.
🔅در حضور پدر و مادر هیچ وقت با صدای بلند صحبت نمیكرد
🌐 و تا زمانی كه از او درباره مسألهای سؤال نمیشد، اظهار نظر نمیكرد.
💯 او هر كاری را برای رضای خدا انجام میداد.
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
[ Photo ]
از لحاظ اخلاقی هم بین همكارانش زبانزد بود. 👌🏻 در كمال ادب و متانت رفتار میكرد،
در سلام كردن ✋ به شاگردانش پیشدستی میكرد
و از آنها میخواست گفتار و كردار خود را بر اساس دستوراتی كه در قرآن كریم آمده، قرار دهند.
🧮 حساب شده كار میكرد و اصول و منطق هر كاری را در مدرسه نا دیده نمیگرفت.
در كلاس كمتر عصبانی میشد و سعی میكرد آرامش خود را حفظ كند و در طول ده سال تدریسش برای همه الگو بود.
#سالگرد_ولادت ✨🕊
#شهید_بیژن_جلالی 🌺
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🔹پندانـــــــهـــ
💠 بگردید و خودتان را پیدا کنید
اگر احتمال بدهید انگشتر عقیقتان در
سطل زباله گم شده باشد
چقدر در خاک و زبالهها میگردید
تا انگشترتان را پیدا کنید؟
خودتان را هم همین طور
بگردید و پیدا کنید.
📚 آیتالله#مجتهدی_تهرانی
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
قبل از عروسی یه کارت دعوت مینویسه برای حضرت زهرا(س) و میندازه تو حرم حضرت معصومه(س).
بعد از عروسی خواب میبینه که حضرت زهرا(س) اومده بودن مراسم عروسیش. با تعجب میپرسه: خانم واقعا باور کنم که شما تشریف آوردید عروسی من؟
حضرت زهرا(س) هم جواب میدن: "مصطفی جان! ما اگه به مجالس شما نیاییم کجا بریم؟!"
#شهید_مصطفی_ردانیپور
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🌷شهید جلال افشار
🔸شهید جلال افشار از شاگردان خاص آیت الله بهاءالدینی بود؛ یک بار ایشان به جمع طلبه ها وارد شدند و فرمودند:
« بین شما یکی از سربازان #امام_زمان عجل الله است و به زودی از میان شما می رود.»
🔸 بعدها که جلال افشار شهید شد عکسش را بردند خدمت استادش،
آیت الله بهاءالدینی بی اختیار گریه کردند و طوری که اشک هایشان از گونه سرازیر میشد و روی عکس جلال می افتاد.
فرمودند: امام زمان عجل الله از من یک سرباز می خواستند من هم آقای افشار و معرفی کردم، اشک من اشک شوق است...
از مزار جلال نور خاصی به سوی آسمان ساعد است...
هدیه به روح این شهید بزرگوار صلوات🌷
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
برگردنگاهکن
پارت204
–مثلا شما با همسر آیندتون به مشکل بخورید و اونها بگن که طلاق بگیر و خودت رو خلاص کن. به فرض که همسرتونم مقصر باشه.
از سوالش ماتم برد و با من و من گفتم:
–به نظرم تو این جور مسائل باید با کسی مشورت کرد که بتونه انصاف رو رعایت کنه و از نظر اعتقادی با من و همسرم هم نظر باشه و کامل در جریان زندگی ما باشه، چون خانوادهها به خاطر اون محبتی که نسبت به بچههاشون دارن و فقط از دید بچههاشون و حرفهایی که اونا میزنن قضاوت میکنن پس نمیتونن انصاف رو رعایت کنن.
کمی جابه جا شد.
–از نظر منم باید بین زن و شوهر از همون اول یکی باشه که هر دو قبولش داشته باشن و موقع مشکلات بهش رجوع کنن البته فامیل نباشه.
فوری گفتم:
–البته اگر خودشون نتونستن مشکلشون رو حل کنن.
نگاهی به بشقاب میوهاش که هنوز دست نخورده بود انداختم.
–میوتون رو میل کنید
سیبی برداشت و شروع به پوست کندن کرد.
سوالی به ذهنم رسید که اصلا جزو لیست نبود ولی چون او از زیبایی گفته بود کنجکاو شدم که بدانم.
–ببخشید زیبایی برای شما چقدر اهمیت داره؟
فوری گفت:
–خیلی زیاد.
چیزی در قلبم فرو ریخت و گنگ نگاهش کردم.
پرسید:
–شما میتونید زیبایی رو معنی کنید؟ از سوالش جا خوردم. چیزی در ذهنم نداشتم که بگویم، کمی تامل کردم. ناگهان چیزی یادم آمد.
–زیبایی یعنی تناسب جزء جزء هر چیزی،
سرش را تکان دهد.
–حرفتون درسته، ولی تناسب چی با چی؟ اگه این تناسب و بینقص بودن فقط در ظاهر باشه ارزشی نداره، مثلا اگر یک نفر با زیباترین زن دنیا هم ازدواج کنه، با اولین دعوا و بیاحترامی از اون زن ممکنه متنفر بشه و دیگه زیباییش نه تنها به چشمش نمیاد، بلکه زشتش هم میبینه. البته برعکسشم هست. آدم عاشق همه چیز رو زیبا میبینه. این زیباییهای قراردادی که انسان خودش به وجودش آورده قابل اعتماد نیست.
–منظورتون چیه؟
–ببینید مثلا قدیما لب و دهن کوچیک زیبایی بود ولی حالا برعکس شده، چرا چون ما آدمها قرار گذاشتیم که اینطور باشه. یعنی اعتباریه.
نمیدونم داستان همسر دکتر چمران رو شنیدید یا نه،
یه روز دوست همسر شهید دکتر چمران بهشون میگن چرا با ایشون که کچل هست ازدواج کردی شما دوتا اصلا از نظر ظاهری به هم نمیخورید. خانم قاعده جابر همسر دکتر چمران انکار میکنه و میگه نه اینطور نیست اگر شوهر من کچله پس چرا من ندیدم، شب وقتی شوهرش خونه میاد بهش زل میزنه و تازه میفهمه که دوستش درست میگفته شوهرش کچل بوده.
با دهان باز نگاهش کردم.
–چطور ندیده؟
–چون خانم غاده جابر عاشق زیبایی درون دکتر چمران شده بود. زیبایی اخلاق چیزیه که نه تمام شدنیه نه از بین رفتنی.
–ولی من منظورم زیبایی ظاهر بود.
لبهایش را بیرون داد.
–توضیح دادم که، وقتی کسی زیبا نباشه پس دوست داشته نمیشه، شاید براتون پیش امده باشه که به یکی از دوستاتون بگید من از فلان اخلاقت خوشم میاد واسه همین خیلی دوستت دارم. اخلاق خوب اون دوستت زیباش کرده نه ظاهرش.
نگاهم را به بشقاب میوهی خودم دادم.
تکه سیبی سر چاقو زد و به طرفم گرفت.
–ممنون من خودم پوست میگیرم شما...
به سیب اشاره کرد.
–دلم میخواد با هم بخوریم.
سیب را از دستش گرفتم.
–پس میشه بپرسم شما کدوم اخلاق من رو...کمی مکث کردم، تا خواستم ادامه دهم.
به گوشیام اشاره کرد.
–میشه چند دقیقه ضبط نکنید؟
ضبط را متوقف کردم و منتظر نگاهش کردم.
سیبش را داخل بشقاب گذاشت.
لیلا فتحی پور
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
برگردنگاهکن
پارت205
– من از همون روزایی که با هم آشنا شدیم شما رو زیر ذره بین گذاشتم. راستش باید ازتون حلالیت هم بطلبم. من از روی عمد بعضی کارها رو انجام میدادم تا عکسالعمل شما رو بدونم.
تکه سیب را که تا نزدیک دهانم بالا برده بودم به داخل بشقابم برگرداندم و گنگ نگاهش کردم.
نگاهش را به در باز اتاق داد.
–باور کنید مجبور بودم این کارا رو انجام بدم شاید به خاطر شکست زندگیقبلیم یه کم سخت به آدم ها اعتماد میکنم. البته قبل از هر حرفی بگم که الان اوضاع فرق میکنه ها...
–منظورتون کدوم کارهاست؟
–مثلا بعضی محبتها و توجهاتی که اون اوایل بهتون میکردم. میخواستم ببینم مثل خیلی از دخترا زود باهام خودمونی می شید یا...
اخم کردم، وقتی نگاهم کرد حرفش را ادامه نداد.
با خودم فکر کردم یعنی برای انتخاب همسر قبلیاش هم اینقدر حساس بوده؟ اگر بوده پس چرا...
با حرفی که زد رشتهی افکارم را پاره کرد.
–لابد از خودتون میپرسید چرا تو ازدواج قبلیم این قدر حساس نبودم.
من بهتون حق میدم که این طوری فکر کنید. راستش هلما اولش معیارهایی که من میخواستم رو داشت. ولی بعد از یک مدت که بینمون اختلاف پیدا شد دیگه حرف های من رو قبول نمیکرد، همون حرف هایی که قبلا باهاشون موافق بود. از این تجربه من فهمیدم که ما باید از اول یک نفر رو به عنوان حَکَم یا مشاور انتخاب میکردیم که اینجور مواقع پیشش میرفتیم و هر چی اون می گفت هر دو قبول میکردیم.
هنوز در فکر حرفهای قبلیاش بودم. با دلخوری گفتم:
–اون رو امتحانش نکردید؟
نفسش را بیرون داد.
–من تا دیدم اون ظاهر موجهی داره دیگه به چیز دیگه ای فکر نکردم.
نگاهم را روی زمین کشیدم.
با استرس گفت:
–من این حرفها رو برای دلخوری شما نزدم، فقط خواستم...
–منظورتون همون حرف هاییه که بهم می زدید؟ یا گل و هدیه خریدنتون؟ یعنی میخواستید بدونید من چقدر جنبه دارم؟ خودتون رو به من نزدیک میکردید که ببینید منم مثل اون دخترایی که خودشون رو آویزون می کنن هستم یا نه؟ شما میخواستید من رو...
حرفم را برید.
–این حرفها چیه که می زنید؟ از ظاهر شما کاملا معلومه که چه جور دختری هستید؟ من فقط...
نگذاشتم ادامه دهد.
–از ظاهر هلما هم...
این بار نوبت او بود که نگذارد من حرف بزنم.
–اون فرق داشت. من هیچ شناختی ازش نداشتم. از آشناییمون تا ازدواجمون یک ماه هم نشد. اون بعد از ازدواج راهش تغییر کرد.
نمیدانم چرا اینقدر حس بدی پیدا کرده بودم. مدام کسی در گوشم میگفت آن نوشتههای روی تخته سیاه، آن نگاه ها، آن هیجان ها، آن عاشقانهها همهاش برای امتحان تو بود. میخواست بداند چقدر جنبه داری، به درد زندگی میخوری یا با هر محبتی از خود بیخود می شوی. ولی تو عاشق همین امتحانات شدی، تو همهی آنها را جدی گرفتی، شدی دقیقا مثل همان آدم هایی که شوهر ساره به ساره میگفت.
حالا بگو ببینم او تو را وابسته ی خودش کرده یا تو از عقلت استفاده نکردی و وابستهاش شدی؟
وقتی این حرف ها در ذهنم تمام می شد دوباره از اول تکرار می شد ولی این بار با جزییات خیلی بیشتری.
با تکرار این فکرها بغضم گرفت. سرم را بلند کردم و نگاهش کردم.
سرش پایین بود و فکر میکرد.
در حالی که سعی میکردم بغضم را کنترل کنم و از لرزش صدایم جلوگیری کنم بی مقدمه پرسیدم:
لیلافتحیپور
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🌸🌸🌸🌸🌸
برگردنگاهکن
پارت206
–شما اعتقادی به عشق دارید؟
نگاهش را بالا کشید و چشمهایش بازتر شدند.
چند لحظهای نگاهش را در صورتم چرخاند، متوجهی ناراحتیام شد.
نگاهم را با دلخوری از چشمهایش گرفتم و به سیبی که نیمه مانده بود و داخل بشقابش دهن کجی میکرد دادم.
به آرامی جوری که از صدایش آثار پشیمانی هویدا بود گفت:
–فکر کنم دوباره منظورم رو درست نتونستم برسونم. شما بد برداشت کردید.
من اصلا منظورم این چیزایی که شما...
این بار با جدیت بیشتری پرسیدم.
–میشه جواب سوالم رو بدید؟ بعد گوشیام را روشن کردم تا صدایش را ضبط کند.
دوباره با کنترل بیشتری و آرام تر پرسیدم.
–شما اعتقادی به عشق دارید؟
نگاه سنگینش را احساس میکردم و این کنترل احساساتم را سخت میکرد. ولی هر بار حرف هایش را در ذهنم مرور میکردم تا بتوانم آرام شوم.
خودم را منتظر شنیدن جوابش نشان دادم و نگاهم را به گوشیام دادم که تند تند ثانیهها پشت هم رد میشدند.
سینهاش را صاف کرد و پیش دستی میوه را کمی با دستش به عقب هول داد.
–مگه میشه به عشق اعتقادی نداشت وقتی انسان ذاتا عاشقه و پرستنده به دنیا اومده. به خاطر عشق ذاتی و عقلی که خود انسان ها دارن هر کسی معشوقهی خودش رو پیدا خواهد کرد.
کلا هر استعدادی که خدا به انسان ها داده برای پیدا کردن معشوق واقعیش هست.
چندان متوجهی حرف هایش نشدم، به نظرم آمد خیلی کلی صحبت کرد. شاید هم من سوالم خیلی کلی بوده، در ذهنم دنبال سوال جزییتری گشتم.
–اگه این جوری بخوایم به قضیه نگاه کنیم، همهی انسان ها با فطرتی پاک آفریده شدن، ولی بعضی آدم ها کارایی می کنن که می شن شبیه شیطان. یعنی بعضی ها اصلا اعتقادی به این حرف ها ندارن من سوالم در مورد خودتون و همسر آیندتونه.
زیر چشمی به گوشیام نگاه کرد. فهمیدم میخواهد حرفی بزند که نمیخواهد صدایش ضبط شود. ولی اهمیتی ندادم چون جوابش برایم مهم بود.
سرش را پایین انداخت.
–وقتی همسر آینده ام رو خدا دوست داشته باشه منم دوستش دارم. بعد سرش را بلند کرد و نگاهم کرد.
پرسیدم:
–از کجا میدونید خدا کی رو دوست داره؟
–خدا آدم های پرتلاش رو دوست داره، آدم هایی که فخر فروشی نمی کنن و دل رحم هستن، اونایی که صبورن و دل نمی شکنن و حواسشون همش به بالاست. اونایی که ساده هستن، هم زمان نگاهش را در اتاق چرخاند.
خدا سادگی رو دوست داره، مگه میشه خدا بندهای رو که خودش در عین نیازه ولی دنبال باز کردن گرهی زندگی دیگرانه رو دوست نداشته باشه؟ پس منم دوستت دارم.
همین که این جملهی آخر از دهانش خارج شد تمام تنم داغ شد، سرخ شدن گونههایم را احساس کردم و دیگر نتوانستم سرم را بلند کنم یا حرفی بزنم.
به طرفم خم شد دستش را دراز کرد و از کنارم گوشیام را برداشت و ضبط را متوقف کرد. بوی عطرش تمام مشامم را پر کرد و تپش قلبم را بیشتر از قبل به رخم کشید. حالا دیگر احساس میکردم او هم صدای قلبم را میشنود.
صدای گرمش این بار مهربان تر از قبل بود.
–تلما خانم.
نگاهم را به یقهی پیراهنش دادم و سکوت کردم. کت تک و شلوار کتان همرنگش آنچنان برازندهاش بود که گویی قالب تنش دوخته بودند.
لیلافتحیپور
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
سلام صبح چهارشنبه امام رضایی تون بخیر منور به نور مهدی فاطمه انشالله
#سلام_امام_زمانم 💞
🌼چه شود که نازنینا،
💫رُخ خود به ما نمائی
🌼به تبسّمی، نگاهی،
💫گرهی ز دل گشائی
🌼به کدام واژه جویم،
💫صفت لطیف عشقت
🌼که تو پاک تر از آنی
💫که درون واژه آئی
الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَ الْفَـــرَج🌼
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
امام علی علیهالسلام:
کسی که دوستش را به بگو مگو اندازد،
همنشین خوش روشی نیست .
غررالحکم حدیث ۷۵۰۴
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
آیت الله العظمی بهجت (ره): چهل روز مانده به محرم، چله گناه نکردن بگیرید تا سوز دل و اشک چشمانتان برای سید الشهدا (علیه السلام) فراوان گـردد...!
سعی کنیم این چهل روز کمتر گناه کنیم، هرروز زیارت عاشورا بخونیم، سعی کنیم نمازمون اول وقت باشه... ان شاءالله که بتونیم رزق نوکریمون رو از خود حضرتزهرا(س) بگیریم...
از امشبی به بعد به عشق محرمت...
چله گرفتم گنه کم کنم حسین(ع)...💔
#حسین_جـآنم #محرمت_نزدیکه
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥چرا وضع زندگی بی دین ها بهتره ؟!
خونهای که توش بلا نیست... 🤔
🎞 #استاد_شجاعی
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ ⚡️چرا حضرت آقا موقع نماز بر پیکر شهدای خدمت گریه نکردند؟
#رئیسی
#شهید_جمهور
#رئیسی_عزیز
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯