🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹
هر کاری از ما ساخته بود انجام دادیم. نميدانستم چه کار باید کرد. ما که همه راهها را تجربه کردیم🤔
رفتيم خانة روحاني هئيت. ده پانزده نفر بوديم. وضو گرفتيم براي نماز. دیگه
عقلم به جایی قد نميداد.😫
نشستم تا موقع نماز شود. اما حال خودم را نميفهمیدم. همه خاطراتی که
از کودکی با سید داشتم در ذهنم مرور ميشد. اشک ناخودآگاه از چشمانم
جاری شد😭😭
براي خواندن نماز آماده شديم. قبل از نماز يكي از دوستان، گوشی را
برداشت و تماس گرفت. با فرمانده سپاه ساری صحبت كرد.
ايشان در بيمارستان بودند. یک دفعه دوست ما سکوت کرد. رنگ از
چهره اش پرید. به ما خیره شد و بی مقدمه گفت:سيد پرواز کرد.😭😭
حال و هواي آن موقع قابل توصیف نیست. نميدانستيم از كجا بايد به
سمت بيمارستان برويم. عين ديوانه ها شده بودیم. توی کوچه و خیابان اشک
ميریختیم و ناله ميکردیم😭😭
در راه هر كسي ما را ميديد، ميپرسيد چه اتفاقي افتاده؟! دوستان هم خبر
شهادت سید را ميگفتند.
بالاخره رسيديم بيمارستان. سيد مجتبي به آنچه آرزو داشت، به آنچه
خواسته اش بود رسيد.سیدلایق شهادت بود.😍تصميم گرفتيم كه نيمه شب او را غسل دهيم؛ چون اگر مردم ميفهميدند،
آرامگاه خيلي شلوغ ميشد. بعد از اینکه همه را آرام کردیم پیکر سید به
غسالخانه آرامگاه مال مجدالدین منتقل شد😭😭
ميخواستیم در سکوت کار غسل او را انجام دهیم، اما مگر شدني بود!😭
کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷
@Shahid_Alamdar
🌺🥀🌺🥀🌺🥀🌺🥀🌺🥀🌺🥀
🌺🥀🌺🥀🌺🥀🌺🥀🌺🥀🌺🥀
مردم به محض آنکه متوجه شدند به سمت آرامگاه آمدند. با اينكه درهاي آرامگاه بسته بود از بالای ديوار آمدند داخل😭😭
همه ناله ميکردند. هیچ کس آرام نبود. صدای زمزمه غریبانه ای به گوش
ميرسید😭😭
بریز آب روان اسماء به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته ...😭😭
سید را غسل ميدادند درحالیکه بازوها و پهلوی او شدیدًا کبود شده بود.
آری، هر کس که در این عالم عاشق سینه چاک محبوب خدا، حضرت زهرا
شد باید نشانی از غربت مادر داشته باشد😭😭
سيد در بيستم ماه شعبان المعظم پر كشيد. تولدش 11ديماه سال 1345 و
شهادت او نیز، پس از سي سال زندگي پربركت 11 ديماه سال 1375 بود.
قرار شد روز بعد، مراسم وداع در حسینیه لشکر برگزار شود.😭😭
یکی از مشکلات ما خبر دادن به مادر سید بود. ایشان بیماری قلبی داشت.
ميترسیدیم که این خبر حال او را دگرگون کند. اما خدا لطف کرد. مادر مثل
کوه مقاوم بود.😭
مادر ميگفت: »من ميدانستم سید ماندنی نیست. من خودم را برای این
روزها آماده کرده بودم.😭😭😭
آن روز مجید کریمی هم آمد. او از دوستان صمیمی سید بود؛ چون فرزند
شهید بود سید بیشتر از بقیه او را تحویل ميگرفت. ماجرای عجیب خبر شهادت را برای ما تعریف کرد. اشک همه حضار جاری شد. 😭😭😭
کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷
@Shahid_Alamdar
🌺🥀🌺🥀🌺🥀🌺🥀🌺🥀🌺🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارش باران در حرم حضرت معصومه
انشاءالله درهای حرم حضرت معصومه باز میشه 😔
کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷
@Shahid_Alamdar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 #پیشنهاد_مشاهده
📹 ذکر میگفتن، تیر میخوردن، شهید میشدن...
🎙 به روایت حاج حسین یکتا
کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷
@Shahid_Alamdar
سلام امام زمانم✋🌸
دل را پر از طراوٺ عطر حضور ڪن
آقا تو را به حضرٺ زهرا ظهورڪن
آخر ڪجایے اے گل خوشبوے فاطمه(س)
برگرد و شهـر را پر از امواج نورڪن
🌻اللهم عجـل لولیـک الفـرج🌻
کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷
@Shahid_Alamdar
#سلام_بر_امام_حسین
هر سحر بعد نمازم یا حسین سر می دهم
مرغ دل را به هوای حرمت پر می دهم
من به عشق دیدن آن گنبد زیبای دوست
یک سلام از راه دور بر اِبن الحِیدر می دهم
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله😔
کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷
@Shahid_Alamdar
•┄══❝سـلـام❞══┄•
#صبحتون_شهدایی⛅
شهید سید مجتبی علمدار🌸
ذکر روز پنجشنبه :
لا اله الا الله الملک الحق المبین🌱
100مرتبه
•┄═•🔹•═┄•
@Shahid_Alamdar
شرط مرخصی دادن به سربازهاش💛
هر وقت سربازهاش مرخصی می خواستن، در صورت امکان نه نمی آورد. 😊
ولی واسه شون یه شرط می ذاشت. می گفت:« بهتون مرخصی می دم به شرطی که وقتی رفتید خونه و پدر و مادرتون از دیدن تون خوشحال شدن، بگید برا شهادت من دعا کنن»😍
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌸
#شهید_حادثه_تروریستی_اهواز🥀
▪️سردار حاج میرزامحمد سلگی به یاران شهیدش پیوست.
▪️صبح امروز فرمانده سابق گردان حضرت ابوالفضل(ع) از لشگر ۳۲ انصار الحسین(ع) همدان به یاران شهیدش پیوست.
کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷
@Shahid_Alamdar
✅حقیقتاً این حجم از بی خیالی، بی سابقه است
کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷
@Shahid_Alamdar