❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️
#خاطرات_جنگ
گاهی چرخهای کمکهای مردمی را هل دادیم. مردم واقعا کمک میکردند، اگرچه وضع مالی خوبی هم نداشتند، اما دل بزرگی داشتند. مردم انقلاب را مال خود میدانستند، نظام را کامل مال خود میدانستند. سالگرد پیروزی انقلاب تا سال حدودا 62 در مدرسه خودمان ریسه یا کاغذ رنگی میخریدیم و مدرسه و کلاس را تزئین میکردیم. درحالیکه امروز این اتفاق نمیافتد. قلکهایی در مدرسه به دانشآموزان میدادند به شکل نارنجک، تانک و ... که بچهها پر کنند. دست را میگرفتند بالا و عکس یادگاری میگرفتند.
در مساجد هر بار یک پارچه نوشتهای از شعارها بود و مداحیهای آقای آهنگران و آقای کویتیپور و دیگر شعرهای حماسی پخش میشد و مردم برای کمک، اگر دو پتو در خانه داشتند، یک پتو را اهدا میکردند. کارگر مقداری از حقوق خود را کمک میکرد. از خودشان میدانستند و میگفتند ما هرچه در توان داریم، کمک میکنیم. در زمان آزادی خرمشهر، مردم در شور و هیجان بودند و دعا میکردند ایران خرمشهر را بگیرد. دو جشن بزرگ یادم میآید که واقعا خودجوش بودند، اولی سوم خرداد 1361 بود و دومی رفتن ایران به جام جهانی پس از بازی مقابل استرالیا. بدون برنامهریزی و خودجوش بودند. از تعطیلی مدرسه خوشحال میشدیم. همه بیاراده در خیابانها شاد بودند و شیرینی پخش میکردند. سوم خرداد، مردم خیلی هیجان داشتند. با چرخهای دستی راه میافتادیم و کمکهای مردمی را جمعآوری میکردیم و میآوردیم در مسجد و بستهبندی میکردیم. هیچکس دست نمیزد و همه امانتدار بودند.
به نقل از نویسنده #داوود_امیریان
@Shahid_Alamdar
❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️