#خاطرات_شهدا2⃣
وقتی ضارب علی رو با چاقو🔪زد ما پیکر
غرق خونش رو به کنار ی کشیدیم پیرمردی👴آمد و گفت: خوب شد همین ومی خواستی😡به تو چه ربطی داشت؟چرا دخالت کردی🤔
علی با صدای ضعیفی گفت:
حاج آقا فکر کردم دختر شماست ٬من از ناموس شما دفاع کردم 🙂
برای شادی روحش یه صلوات
🆔 @Shahid_Alamdar