🔷🔹🔹
#فرازےازوصیتنـــــامہ
#مثلحجابحضرتزهرا (س)
💌 از خواهران میخواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا (سلامالله علیها) رعایت کنند نه مثل حجابهای امروز؛
《 چون این حجابها بوی حضرت زهرا (سلامالله علیها) نمیدهد》
▫️مدافــــع حــــرم▫️
#شهید_هـــــادی_ذوالفقــــاری🌹
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 @Shahid_Alamdar
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
دختراون #وزیر قاچاق میڪنه،دختراین #وزیر ساخت وساز غیرمجاز داره،
#داماداین_یکی_وزیراختلاس میلیاردی میڪنه،دامادفلان دبیرویلای ممنوعه میسازه، #برادرمعاون اول رانتو هورت میڪشه، #برادررئیس جمهورپاش میلنگه.....
وای...افتادم ازنفس😱😱
دزدترین دولت تاریخ بشریت جلوی روحانی وکابینه َش بایدلنگ بندازن
.
.
#علی_برڪت_الله😉
↙️⇚ کانال عݪمـــدارــعـشق⇛
🆔 @Shahid_Alamdar
🇵🇸🇮🇷عَݪَـــمدآرآݩ ــعِشق
🌸🍃✨🌿🌸🍃✨🌿🌸🍃 🆔 @Shahid_Alamdar بعدها #مجتبی ميگفت: «در آن وضعيت ماندم، اين دستور را چگونه به دو بزرگو
🌸🍃✨🌿🌸🍃✨🌿
#درادامه
◀️خود ما هم چند شب قبل، وقتی از
شناسايي برميگشتيم، ديديم که چند نفر به علت سختي راه و سرماي شديد به شهادت رسيدند🌹.
▫️خلاصه به هر طريقي كه بود آنها را راضي كرديم تا در عقبه بمانند.كاروان عشق با شور خاصي به حركت افتاد. همه با صلوات و ذكر تسبیح خداوند به راه افتاديم😇.
🔹ساعت شش صبح به شيار «وشكناق» رسيديم، يعني حدود هشت ساعت پياده روي. نماز را خوانديم و کمی صبحانه خوردیم🔻.
🔸دوباره راه افتاديم. رسيديم به مقري كه بايد استراحت ميكرديم. همين كه بچه ها رفتند استراحت كنند ناگهان ديديم شخصي به سمت ما مي آيد. كمي كه نزديك شد متوجه شديم آقا كامران است. بچه ها با ديدن او خيلي خوشحال شدند😍. روحية بچه ها مضاعف شد👌.
💕به آقا كامران گفتیم: «شما با اين پا چطور آمدي؟!
او هم با لهجة خاصش شوخي كرد و خنديد و گفت:شما كه راه افتادين من هم پشت سرتان بدون آنكه متوجه شويد آمدم.»
#ادامه👇
🆔 @Shahid_Alamdar
🌸🍃✨🌸🌿🍃✨🌸
🌸🌿🍃✨🌸🌿🍃✨🌿
@Shahid_Alamdar
🍃اين اراده و روحية رزمندگان اسلام در جبهه بود. ساعت دوازده ظهر بود. بعد
از چند ساعت استراحت و نماز و ناهار دوباره حركت كرديم😊.
🌺دیگر محلی برای استراحت نبود. از شیارهای بین کوهها و در میان برف شدید به حرکت خودمان ادامه دادیم. فراموش نميکنم. آخر شب برای استراحت در جایی توقف کردیم.دقایقی
بعد دستور حرکت صادر شد. من به شخصی که در کنارم نشسته بود گفتم:
«پاشو!»
🔸اما خوابش برده بود. دوباره او را صدا کردم. اما بیفایده بود. نبضش را گرفتم. باورکردنی نبود. در همان چند دقیقه از شدت سرما به شهادت رسیده بود😔!
◽️من هم مجبور شدم به دنبال بچه ها حرکت کنم. ساعت پنج صبح روز بعد رسيديم به نقطه شروع عملیات. درست در زیر ارتفاعات دشمن بودیم.
♦️همة اين مسير سخت را بچه ها پياده طی كرده بودند، يعني بچه ها حدود بيست تا بيستوپنج ساعت راه رفته بودند. و تازه رسيده بودند به جايي كه بايد مبارزه را شروع ميكردند.
#ادامه👇
@Shahid_Alamdar
🌸🌿🍃✨🌸🌿🍃✨🌸🌿
🌸🍃✨🌿🌸🍃✨🌿🌸🍃
🔆پنج پاسگاه بود كه بايد آنها را ميگرفتيم. پاسگاهها به صورت خطی و پشت سر هم قرار داشت.
🔰تسخیر و پاكسازي پنجمین پاسگاه را به گروهان ما يعني گروهان سلمان سپرده بودند.
💠طبق دستور فرماندهي بقيه نیروها بايد طي عمليات به ترتيب در اطراف پاسگاه يك تا چهار مستقر ميشدند. قرار بود بدون آنكه دشمن بويي ببرد پیشروی کنیم.
◽️گفتند كسي حق تيراندازي ندارد تا به پاسگاه پنج برسيم. آن موقع يك حملة غافلگيرانه خواهيم داشت💪.
#پایان
↙️⇚ کانال عݪمـــدارــعـشق⇛
🆔 @Shahid_Alamdar