eitaa logo
شہید مدافع حرمـ امیر لطفے🇵🇸
797 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
58 فایل
کانال رسمی"❤️شهید امیر لطفی❤️" مدافع حرم حضرت زینب سلام الله متولد:1365/7/27 تهران شهادت:1394/9/29 حلب مزار:بهشت زهرا قطعه ۲۶ ردیف ۷۲ شماره ۲۰🕊 کپی مطالب با ذکر صلوات برای ظهور امام زمان "عج" جایز است💚
مشاهده در ایتا
دانلود
😂🤣 🌸موقع خرید جـهیزیه خانم‌ فروشـنده‌ به عکس صفحه ی گوشی ام‌ اشاره‌ کرد و پرسـید: این‌ عکس کدوم‌ شهـیده؟ "خندیدم‌ و گفتم: "این‌ هـنوز شهید نشده‌ شوهـرمه!"😅 «شهید محمدحسین محمدخانی» 🕊 @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
جوبایدن واکسن برکت زد او اعلام کرده بود منتظر هستم چون مطمئن‌تر است و برکت دارد. او این را مخفیانه از ایران دریافت و به کاخ سفید منتقل کرد، هزینه این واکسن برای او ۵۰ هزار دلار تمام شد. این حرکت او، عکس‌العمل های شدیدی را به دنبال داشت منبع خبر: همون منابعی که گفتن رهبر واکسن فایزر زده. به همین برکت قسم😂 @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
‏یـه خاطره از یہ مدافع حـرم شنـیدم، میگفـت : وسط درگیرے یـہ خمپاره اومـد و پای دوسـتم قطع شــد.😞 تو همون وضـع و تو اوج درد بہم گفت: «خوبه ڪه جانباز شــدم، یه دیدار با رهبرے نصیــبم میشه»😁 @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
*🦋↲﷽↳🦋 💘 ✋🏻 روزی استادی در یکی از دانشگاه های خارجی به شاگردانش میگوید:✋🏻 _بچه ها تخته رو میبینید؟🤨 همه میگن: -آره😶 میگه: _منو میبینید؟🤨 همه میگن: -آره😶 میگه: _لامپ رو میبینید؟🤨 میگن: -آره😶 میگه: _خدا رو میبینید🤨 همه میگن: -نه😶 میگه: _پس خدا وجود نداره😏 یه ایرانی بلند میشه میگه: +بچه ها منو میبینید؟🤔 میگن: -آره😶 میگه: +تخته رو میبینید؟🤔 میگن: -آره😶 میگه: +مغز استاد رو میبینید؟🤔 میگن: -نه😶 میگه: +پس استاد مغز نداره👏🏻 @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
😂 😆 🌺 رزمنده ای تو جبهه بی سیم میزنه میگه : من حدود ۵۰۰ تا عراقی دستگیر ⛓ کردم. سریع بیاین ببرینشون 😳 پشت بیسیم 📞 گفتن : خب خودت بیار...!😟 گفت: نه شما بیاین، اینا نمی ذارن من بیام 😅😂 @Shahid_Amir_Lotfi_313 «کانال رسمی شهید امیر لطفی»
😂 😆 در به در دنبال آب مى گشتيم 💦 جايى كه بوديم آشنا نبود؛ وارد نبوديم به منطقه 💔 تشنگى فشار اورده بود🙍🏻‍♂ یه نفر داد زد: بچه ها بيايين ببينين اون چيه؟😯 يه تانكر 🚰اونجا بود. همه هجوم برديم طرفش🏃‍♂ اما معلوم نبود چى توشه 🔍 خب روى يه اسكلهٔ نفتى هر چيزی می تونست باشه 🤷🏻‍♂ گفتم: «كنار، كنار 🏖 بذارين اول من يه كم بچشم اگه آب بود شما بخورين» 🌊 با احتياط شيرشو باز كردم، آب بود 😁 به روى خودم نیاوردم و یه دلِ سير آب خوردم 😂 بعد دستم رو گذاشتم روى دلم و نيم خيز پا شدم اومدم اين طرف🤪 بچه ها با تعجب و نگرانى نگاهم مى كردن😨 و پرسيدن چى شد؟ هيچى نگفتم 😈 دور كه شدم، گفتم: آره آبه 😎، شما هم بخورین 😋 يه چيزى از كنار گوشم رد شد خورد به ديوار 😬 یه پوتين ناقابل 👞🤣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خلاصه‌که‌‌تنبلارودست‌کم‌نگیرید!!😂🚶🏼‍♀ @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
🤣 😄 شب عملیات ☄ بود. 🌴 حاج اسماعیل حق گو به علی مسگری گفت: ببین تیربارچی چه ذکری میگه که اینطور استوار جلو تیر و ترکش 💥 ایستاده و اصلا ترسی به دلش راه نمیده؟ 🌦 نزدیک تیربارچی شد و دید داره با خودش زمزمه میکنه: دِرِن، دِرِن، دِرِن ...(آهنگ پلنگ صورتی!) 😂😳 معلوم بود این آدم قبلا ذکراشو گفته که در مقابل دشمن این گونه شادمانه مرگ رو به بازی گرفته 😂
😂 😄 خيلی از شبها 🌒 آدم تو منطقه خوابش 💤 نمی برد 🙁 وقتی هم خودمون خوابمون نمی برد، دلمون نمی اومد ديگران بخوابن 😈🙄 یه شب یکی از بچه ها سردرد 🤕 عجيبی داشت و خوابيده بود. تو همين اوضاع یکی از بچه ها رفت بالا سرش و گفت: رسووول! رسووول! رسووول! 😱 رسول با ترس بلند شد و گفت: چيه؟ 😲 چی شده؟ 😰 گفت: هيچی 🤫 محمد می خواست بيدارت کنه من نذاشتم! 😐😂