•°•🧡🍊•°•
🥒⃟💕¦⇠ #اصالٺ_امتحان
قبل از اینکه به این فکر کنیم که چه سود و ضرری از ناحیۀ دیگران به ما میرسد باید به این فکر کنیم که به واسطۀ دیگران چگونه امتحان خواهیم شد. آنچه اصالت دارد، امتحان شدن ما با دیگران است نه اصل ارتباط با دیگران. ما برای امتحان در کنار یکدیگر هستیم و الا اصلی ترین ارتباط ما با خداست.
🥒⃟💕¦⇠#استادپناهیان
🥒⃟💕¦⇠#غࢪیب_طوسـ
•°•🧡🍊•°•
‹📻🌿›
.
.
یادتباشہڪہ…👀🧠
شهداهمیشہدستتومیگیرن🖐🏼🌱
بہشرطاینڪہ🦋
ازتهدلصداشـونڪنۍ..! :)✨♥️
.
.
📻⃟🌾¦⇢#شهیدانھ
📻⃟🌾¦⇢#شهیدبابڪنوࢪے
📻⃟🌾¦⇢#غࢪیب_طوسـ
@shid_babaknori
🎀🍃 #زیــنـبـیــــون🍃🎀
#چند_لحظه_عاشقے
کار همیشگی اش بود.
لباس نظامی اش را که می پوشید دست به سینه می گذاشت و سلام به امام حسیـــــن (علیه السلام) می داد.
بعد هم رو به عکس حضـــــرت آقا می ایستاد و احترام نظامی می گذاشت.
بهش گفتم : مگه آقا شما را می بیند که همیشه احتـــــرام میذاری.
بهم گفت : وظیفه ی من احتـــــرام به حضـــــرت آقاست حتی اگر به ظاهر ایشان من را نبینند.
ایشان در فرازی از وصیت نامهاش نوشت:
تشنه ی نابودی صهیونیست بوده و هستم و بهترین روزم، روز نابودی صهیونیست است.
#شهیدمدافع_حـرم_مسلم_خیزاب
🍁 شادی روحش صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﴿شهـ❀ـدایے﴾
-
بہورودی🚪اینبهشت🌳
کہمیرسمقلبم❤
دگردࢪسینهامقࢪاࢪنداࢪد😥
وشࢪوعبہتپیدنمیکند💣
اینخاصیتشهداست🌱
کہانگاࢪمیگویندخوشآمدی🦋
-
اومدمتنهاےتنهامنهمونتنهاترینم😭
-
📻⃟🌿¦⇢ #گلزار_شهدا
📻⃟🌿¦⇢ #شهیدبابڪنوࢪے
-
-
@shid_babaknori
....
#تلنگر....
🔴 امروز به اسم جذب ،حجابی استفاده می شود که قلب نامحرم را می لرزاند...
جذب به کدام حجاب میکنند حجابی که حجاب نیست...
😔 متاسفانه دیده ایم و می بینیم که بعضی از خواهران محجبه توی صفحات مجازیشون تصاویری از دستانشون همراه با چادر منتشر میکنند ،دستانی همراه با انگشتری و لاک و حتی تصویر صورت خود را❌ ....
خواهرم ...
مگر قرار نبود حجاب تو چشم نامحرم و بیمار دلان را دفع کند پس چرا امروز این حجاب لایک میگیرد آن هم از نامحرمان؟
😔 خواهرم سفیدی و ظرافت دستان تو قلب نامحرمان و بیمار دلان را می لرزاند.. .
مطمئن باش حضرت زهرا(س) راضی نیست که به این کار تو برای ترویج حجاب
☡جذب به کدام حجاب شوند .... حجابی که حجاب نیست
⬅ با حجاب به جنگ حجاب نرویم...
#زهرایۍشو
#غࢪیب_طوسـ
••📚🖇️••
همرزم_شهید : ࿐
عاٰرف تو؎ واٰڪمنش ٰ شعر
معروف آهنگرٰاٰטּ : 🎼
" مراٰ اٰسب سفید؎ بود روز؎... "❕
رو داٰشتٰ یه شب یاٰدمه 🌱
#باٰبڪ اٰونو گذاٰشته بود
تاٰ خوده صبح گوش ٰمیداٰد...⚜
مــــراٰ.اٰسب.سپیدے.بود.روزے
شهـــــاٰدت.راٰ.اٰمیدے.بود.روزے.
••🖇️📚•• #اندڪۍازبابڪ
••🖇️📚•• #شهیدانہ
🥒⃟💕¦⇠ #چند_لحظه_عاشقے
سعید مربی کیوکوشینگ کاراته بود. در مسابقات استانی رتبه داشت. یک بار مادرمان به او گفت: سعید چند سال است که کاراته کار میکنی و مربی هستی، پس چرا پول جمع نمیکنی؟ در جواب گفت: مامان همین که بچهها را از کوچه خیابان جمع کنم و به سمت ورزش بیاورم خیلی ثواب دارد. بعد از شهادتش شاگردانش به منزل پدرم میآمدند و میگفتند آقا سعید شهریه ما را جمع میکرد و برای بچههای بیبضاعت لباس میخرید. برادرم دو باشگاه ورزشی داشت. شاگردان زیادی هم تحت نظر داشت. از 18 سالگی در مسابقات کاراته مقام آورده بود و در وصیتنامهاش نوشته بود؛ ورزش را برای اسلام انجام دهید. روزی میرسد که به ورزشکاران احتیاج پیدا میشود.
🥒⃟💕¦⇠ #شھیدسعیدمسلمۍ
🥒⃟💕¦⇠ #برادرشهیدم
🥒⃟💕¦⇠ #راوۍزهرامسلمۍخواهرشهید
🥒⃟💕¦⇠ #غࢪیب_طوسـ
دࢪپـایاݩ فعاݪێٺ امࢪوز ...
یادۍکنیم از [شهیدسعیدمسلمی]
🥒⃟💕¦⇠ #معرفی_شھید
🌹نام:سعید🌹
🍃نام خانوادگۍ:مسلمۍ🍃
🌹تاریخ ٺـولد: 1370/1/19🌹
🍃محـل ٺولد:اراڪ_استاݩ مࢪکزی🍃
🌹تاریخ شھادٺ:1394/8/9🌹
🍃محـل شھادٺ:حلب_سوریہ🍃
🌹وضیعـٺ تٵهل: مجࢪد🌹
🍃محـل مزاࢪ شھید:گلزارشهداۍاراڪ_قطعه مدافعان حرم🍃
روزی که میخواست برود، ما خیلی گریه میکردیم ولی سعید خیلی خوشحال بود. انگار میخواست بال در بیاورد. وقتی از کوچه رد میشد بر میگشت عقب را نگاه میکرد و لبخند میزد. شوق رفتن داشت. انگار فرشتهها او را میبردند. همان لحظه که سعید رفته بود، به مادرم الهام شده بود پسرش دیگر بر نمیگردد. همیشه گریه میکرد. از زمانی که برادرم به سوریه رفت دیگر از او خبری نداشتیم. 9 آبان که شهید شد، خانواده سه ماه از سرنوشتش بیخبر بودند. شب و روز نداشتیم تا اینکه 18 بهمن خبر دادند سعید شهید شده است. 19 بهمن پیکرش را به اراک آوردند و در گلزار شهدای اراک آرام گرفت.
↰بـرادر هـای شـهیدم↳
دࢪپـایاݩ فعاݪێٺ امࢪوز ... یادۍکنیم از [شهیدسعیدمسلمی] 🥒⃟💕¦⇠ #معرفی_شھید 🌹نام:سعید🌹 🍃نام خانوادگۍ:م
سعید تیربارچی بود. شهید زهره وند که همشهریمان بود همزمان با برادرم به شهادت رسید. سعید چون تیربارچی بود نمیتوانستند او را بزنند. همرزمانش میگفتند تک تیراندازها تند و تند به طرفش شلیک میکردند. فرماندهشان تعریف میکرد ظهر که عملیات شروع شد، تا شب وهابیها به طرف ما خمپاره شلیک میکردند. موقع اذان که شد سعید گفت حاجی بیا نمازمان را نوبتی بخوانیم. فرماندهشان میگفت به خودمان گفتیم این جوان 24 ساله وسط آتش جنگ فکر نماز است. آخر آتش زیاد بود. نماز را نوبتی خواندیم. فرماندهاش میگفت از نحوه دقیق شهادت برادرم اطلاع نداریم اما همرزمش میگفت سعید 200 متر از ما جلوتر بود. همان جا به شهادت رسید و پیکرش مدتی در منطقه ماند و بعد از آزادسازی آن منطقه پیکرش را برای ما آوردند. سعید که شهید شد ما سه ماه خبری از او نداشتیم. یک شب خواب دیدم جمعیت زیادی به سمت بهشت زهرا میروند. سعید روی دوش جمعیت بود. تیشرت مشکی تنش بود و یا زهرا روی آن نوشته شده بود. به من گفت به خدا من میآیم و با وعدهای که در خواب به من داده بود بعد از سه ماه پیکرش برگشت.
📻⃟🌾¦⇢ #شب_بخیر
📻⃟🌾¦⇢ #غࢪیب_طوسـ
مشتیـاینکانـالوقفداداشعلاءهـست
همـونشهیدیکهمیتونستستارهیسینمابشه
ولیشہیدشـد:)💔
http://eitaa.com/alahassanenajmeh
اگهمیخوایدربارهداداشعلاء بیشتربدونیعضوکـانالـشونشو🤞🏻🙂
#منتظریممومنزاده🤷🏻♂‼️