قسمت :1⃣1⃣1⃣
#فصل_دوازدهم
ترس به سراغم آمد. درِ خانه همسایه را زدم و ماجرا را برایش تعریف کردم. زن هم می ترسید پا جلو بگذارد. خواهش کردم بچه ها را نگه دارد تا بروم صمد را خبر کنم. زن همسایه بچه ها را گرفت. دویدم سر خیابان. هر چه منتظر تاکسی شدم، دیدم خبری از ماشین نیست. حتی یک ماشین هم از خیابان عبور نمی کرد. آن موقع خیابان هنرستان از خیابان های خلوت و کم رفت و آمد شهر بود. از آنجا تا آرامگاه بوعلی راه زیادی بود. تمام آن مسیر را دویدم. از آرامگاه تا خیابان خواجه رشید و کمیته راهی نبود. اما دیگر نمی توانستم حتی یک قدم بردارم. خستگی این چند روزه و اسباب کشی و شب نخوابی و مریضی معصومه، و از آن طرف علّافی توی بیمارستان توانم را گرفته بود؛ اما باید می رفتم. ناچار شروع کردم به دویدن. وقتی جلوی کمیته رسیدم، دیگر نفسم بالا نمی آمد. به سرباز نگهبانی که جلوی در ایستاده بود، گفتم: «من با آقای ابراهیمی کار دارم. بگویید همسرش جلوی در است.»
سرباز به اتاقک نگهبانی رفت. تلفن را برداشت. شماره گرفت و گفت: «آقای ابراهیمی! خانمتان جلوی در با شما کار دارند.»
صمد آن قدر بلند حرف می زد که من از آنجایی که ایستاده بودم صدایش را می شنیدم.
می گفت: «خانم من؟! اشتباه نمی کنید؟! من الان خانم و بچه ها را رساندم خانه.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 به رسم ادب روزمان را با سلام
بر سرور و سالار شهیدان
آقا اباعبدالله شروع میکنیم...
اَلسلامُ عَلی الحُــسین
وَ عَلی عَلی بنِ الحُسین
وَ عَــــلی اَولادِ الـحُـسین
وَ عَـــلی اَصحابِ الحُسین
#اللهم_ارزقنا_کربلا♥️
@Shahid_ebrahim_hadi3
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊
🌿اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
🌿اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌿اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
🌿اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
🌿اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
🌿اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌿اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ،
🌿اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ،
🌿بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ،
🌿وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی
فیها دُفِنتُم ،
🌿وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،
🌿فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
شادی ارواح طیبه ی شهدا بالاخص پهلوان بی مزار شهید #ابراهیم_هادی صلوات🌹
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم✨
@Shahid_ebrahim_hadi3
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه
@Shahid_ebrahim_hadi3
مولاجانم!
اینزندگیبدونتو
اسمشحیاتنیست...🌱
#السلامعلیکیااباصالحالمهدی🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸دعا برای فرج امام زمان عجل الله
#امام_زمان
اللهمعجللولیڪالفرج
#خاطرات_شهدا
🔮 خستگی ناپذیر
ازهمان روزهای ابتدایی جنگ کمتر ابراهیم به تدریس می رسید تا اینکه تماماً در جبهه بود.گروهی راه افتاده بود به نام گروه چریکی نامنظم شهید اندرزگو .رزمنده هایی پرتوان ومخلص که قرار بود عملیات شناسایی انجام دهند و فرمانده گروه ابراهیم.
از رفتارش با اسرا می گفتند که چگونه مراعات می کرد.
چنان می شد که مثلاً یکبار اتفاق افتاده بود از هجده اسیری که گرفته بودند ، داوطلبانه به مبارزه با رژیم صدام پرداخته بودند و دست آخر هر هجده نفر به شهادت رسیدند.
یکبار هم بچه های آموزش که نارنجک آموزشی ای اشتباه به سنگر ابراهیم انداخته بودند ، بعد از چند لحظه شاهد صحنه ای بودند که به باورشان نمی آمد. ابراهیم به روی نارنجک خوابیده بود.
این ماجرا بعدها زبان به زبان بین همه پیچید.
با آن همه زحماتی که می کشید و جان فشانی هایی که می کرد یکبار مصاحبه کرده بود و گفته بود :
ما فقط با اسم #یا_زهرا(سلام الله) راهپیمایی می کنیم .از مدیونی اش به مردم که برای جبهه همه چیز می فرستندهم گفته بود.
برادر شهیدم
#شهید_ابراهیم_هادی...🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درساخلاق
🎙 حجت الاسلام فرحزاد
💢 زیرکترینِ زیرک ها و احمقترینِ احمق ها چه کسانی هستند؟!
🔸کوتاه و شنیدنی👌
🔹این جملهی حاج قاسم رو
هر روز و هرشب با خودتون تکرار کنید :
باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم
آنکس که باید ببیند ، میبیند!!
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت رهبر انقلاب درباره ماجرای مواجههشان با شکنجهگر معروف ساواک؛
روزی که منوچهری به آیتالله خامنهای گفت:
«تو مثل یک ماهی از دست بازجویت لیز میخوری و از دستش خارج میشوی. کارهای تو دانهدانهاش چیزی نیست. اما مجموعش را خدا میداند که چه میشود!»
حدیث کساء.mp3
5.42M
هشتمین روز از چله حدیث کساء به نیابت از 🕊شهید مدافع حرم محمد تقی سالخورده 🕊
🔹به نیت سلامتی و تعجیل فرج مولایمان ابا صالح المهدی عجل تعالی فرجه الشریف
#حدیث_کساء
4_5900114484252380712.mp3
6.71M
ترجمه صفحه ٨ قرآن کریم
🌹 هدیه به محضر حضرت بقیه الاعظم روحنا فداک 🌹
🕊به نیابت از شهید والامقام #شهید_محمدتقی_سالخورده 🕊
🔹 https://rubika.ir/qurandelan
💠شهید محمدتقی سالخورده در ۱۳۶۵/۱۰/۰۱ در روستای شهاب الدین شهرستان شهید پرور نکا استان مازندران چشم به جهان گشود.
🔹ایشان در سن ۲۹ سالگی در تاریخ ۱۳۹۵/۰۱/۲۱ و در حلب، سوریه به مقام والای شهادت رسید
💠شهید محمدتقی سالخورده در فروردین ۱۳۸۵ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و تحصیلاتش را در مقطع لیسانس نظامی از دانشگاه امام حسین با موفقیت پایان رسانید
🔹شهید بزرگوار در مهر ماه سال ۱۳۹۰ ازدواج نمودو از ایشان یک دختر (زینب . متولد ۱۳۹۳/۰۵/۱۶) به یادگار ماند.
@Shahid_ebrahim_hadi3
شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
💠شهید محمدتقی سالخورده در ۱۳۶۵/۱۰/۰۱ در روستای شهاب الدین شهرستان شهید پرور نکا استان مازندران چشم ب
💠شهید محمدتقی سالخورده عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و در یگان ویژه صابرین در لشکر۲۵کربلا به اسلام خدمت می کرد
🔹ایشان به عنوان مستشار در تاریخ ۱۳۹۴/۰۷/۱۹ به کشور سوریه اعزام شد و به مدت ۵۶ روز در ماموریت بود
🔹 در ۱۳۹۵/۰۱/۱۴ برای دومین بار به کشور سوریه اعزام شد و در ۱۳۹۵/۰۱/۲۱ در
خان طومان به شهادت رسید
🔹این شهید بزرگوار دومین شهید مدافع حرم شهرستان نکا و هفدهمین شهید مدافع حرم استان مازندران هستند. سرگرد سالخورده در زادگاهش شهاب الدین دفن شد.
#شهید_محمدتقی_سالخورده
@Shahid_ebrahim_hadi3
💠 در برابر پدر و مادر بسیار متواضع و فروتن بود و با نهایت احترام با پدر و مادر برخورد می کرد.
🔹 حتی در کارهای روزمره ی عادی حتی زمان تماس تلفنی با پدر یا مادرش اگر کسی نمیدانست ، فکر می کرد با فرمانده اش یا یک فرد بسیار مهم کشوری یا لشکری صحبت میکند.
#شهید_محمدتقی_سالخورده
@Shahid_ebrahim_hadi3
خواب عجیب 👇👇👇
پیکرش را با دو شهید دیگر تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه میگفت: یکیشان آمد به خوابم و گفت: جنازهی من رو فعلاً تحویل خانوادهام ندید! از خواب بیدار شدم. هر چه فکر کردم کدام یک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛ گفتم ولش کن خواب بوده دیگه. فردا قرار بود جنازهها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت. اینبار فوراً اسمشو پرسیدم. گفت: امیرناصر سلیمانی. از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازهها. روی سینه یکیشان نوشته بود «شهید امیر ناصر سلیمانی».بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانوادهاش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره.
📚فرمانده، فرمان قهقهه، ص۳۶
#فاطمیه #امام_زمان #طوفان_الاقصی
#فوری الله اکبر
اختصاصی #یمن_الاسلام
🔴یک کشتی باری رژیم صهیونیستی مورد هدف پهبادهای #یمنی🇾🇪 قرار گرفت.
#یمن
#فلسطین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | #استاد_شجاعی
حسودی/ زودرنجی / پرخاشگری/ احساس پوچی/ احساس ناامنی/ ناامیدی/ غرور و ....
اگه همه یا چندتا از این بیماریها رو داریم :
✘ همه رو یکجا میشه درمان کرد !
شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
🔺️شهادت دو تن از پاسداران غیور انقلاب حین ماموریت مستشاری در #سوریه روابط عمومی کل سپاه در اطلاعیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تشییع پیکر ۲ پاسدار در سوریه
🔹پیکر محمدعلی عطایی شورچه و پناه تقیزاده، از نیروهای سپاه در سوریه که حین انجام مأموریت مستشاری توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند دیروز در حرم حضرت رقیه(س) تشییع شد.