💠شهید میثم مدواری در 23 اردیبهشت ماه سال 1363 در تهران، محله تختی نازی آباد دیده به جهان گشود و از همان دوران طفولیت با هیئت و مسجد آشنا شد و همراه پدر در این مجالس شرکت می کرد
🔹پس از اتمام تحصیلات متوسطه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول به کار شد و در سال 1387 ازدواج کرد که ثمره این زندگی هشت ساله دو دختر به نام های فاطمه زهرا و فاطمه کوثر است.
#شهید_میثم_مدواری
#سالروز_تولد
https://eitaa.com/Shahid_ebrahim_hadi3
🔹شهید مداوری با شروع شدن جنگ سوریه با داعش از سال 1389 به سوریه اعزام شد و بعد از رشادت های بسیار در دفاع از حریم اهل بیت صبح روز 16 آبان ماه 1394 پس از ساعت ها درگیری با کفار داعشی به فیض شهادت نائل آمد
💠مزار این شهید والامقام در قطعه ی 29 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) در کنار مزار برادر شهیدش مسعود مدواری قرار دارد.
#شهید_میثم_مدواری
🌷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🌷
https://eitaa.com/Shahid_ebrahim_hadi3
شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
🎥 فرزندانی که باید متولد شوند تا در تحقق ظهور موثر باشند. ♻️بفرست برای کسانی که دلیل بچه نیاوردنشون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجموعه جدید خاطرات و محبتهای شهید عباس دانشگر
۴۸
💠 آقای میرزائیان از استان اصفهان
...
✍
صدای موتور اتوبوس در گوشم میپیچید و نگاهم به جادهای بود که بهسوی شهر مقدس قم امتداد داشت. دلم مثل گنجشکی کوچک، در سینهام بیقرار بود. نمیدانستم این سفر چه سرنوشتی برایم رقم خواهد زد. بیست و سه بهار از زندگیام گذشته بود و حس میکردم در گرداب روزمرگی، هدفم را گم کردهام. زیارت حرم مطهر حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) بهانهای بود برای یافتن دوبارهی خودم.
جوانی با موهای مشکی و لبخندی مهربان کنارم نشست. بوی عطر گل محمدی فضا را پر کرد. سلام و علیکی کردیم و اتوبوس کمکم از اصفهان دور شد. پس از مدتی، دیدم کارتی از جیب پیراهنش بیرون آورد. تصویر جوانی خوشسیما با نگاهی نافذ روی آن نقش بسته بود.
«این شهید را میشناسید؟» صدایش آرام بود، اما در لحنش عشق و علاقه موج میزد.
نگاهی بهعکس انداختم. چهرهاش آشنا بود، انگار قبلاً جایی دیده بودمش. با تردید گفتم: «نه، متأسفانه.»
صورتش را به سمتم چرخاند و با همان لبخند مهربان شروع کرد: «این شهید عباس دانشگر است. یک جوان دهه هفتادی که در منطقه حلب سوریه به شهادت رسید. مدافع حرم اهل بیت(ع) بود، بیست و سه سال بیشتر نداشت. مزار مطهرش در شهر سمنان است.»
وقتی از شهید دانشگر میگفت، چشمانش برق خاصی داشت؛ گویی برایم از یک راز بزرگ پرده برمیداشت.
گفت: این شهید «رفیق شهید» منه. خیلی تو زندگی کمکم میکنه. بهخاطر همین، من رفیقم رو به بقیه معرفی میکنم، تا اگر خدا بخواهد به اونها هم کمک بکنه.
پرسیدم: «چطور کمکتون کرده؟»
نفس عمیقی کشید و ادامه داد: «از وقتی باهاش آشنا شدم، مسیر زندگیام عوض شد. خیلی از اتفاقات خوب زندگیام رو مدیون او هستم.»
همزمان زیپ کیفش را باز کرد و کتابی را با احتیاط از کیفش بیرون آورد. کتاب را با احترام در دستانش گرفت. جلد کتاب، تصویری از شهید بود با پسزمینهای آبی آسمانی. عنوانش برایم جالب بود: «تأثیر نگاه شهید».
کتاب را به دستم داد. صفحاتش را ورق زد و گفت: «این کتاب، داستان زندگی آدمهایی است که با وساطت شهید، مشکلاتشان حل شده. زندگی من هم خودش یه کتاب از تأثیر نگاه شهیدِ»
صفحهای را باز کرد و داستانی خواند از یکی از خادمالشهدا در«ارتفاعات بازی دراز استان کرمانشاه.
مدتها بود که زائر، کم به زیارت شهدای گمنام آنجا رفته بود و خادم شهدا از این بیتوجهی دلش گرفته بود. با خودش فکر میکرد که شاید شهدا دیگر ما را فراموش کردهاند. یک شب، کنار شهدای گمنام با دلی شکسته به شهید دانشگر متوسل شد و از او خواست که دوباره پای زائران به شهدای گمنام «بازی دراز» باز شود.
همسفرم آقا رسول مکثی کرد و با صدایی لرزان ادامه خاطره را خواند: «فقط چند ساعت بعد از توسل به شهید، یک اتوبوس پر از زائر، از راه رسید. انگار شهدا دوباره به ما لبخند زدند»
آنقدر غرق صحبتهایش بودم که نفهمیدم چطور اتوبوس به قم رسید. خداحافظی کردیم و درحالیکه به حرفهای او فکر میکردم، وارد شهر شدیم.
اتوبوس که وارد بلوار انتظار شد و چشمم به گنبد و گلدستههای مسجد مقدس جمکران افتاد، دلم لرزید. چقدر دلم برای خلوت با امامزمان (عج) تنگ شده بود. بعد از اقامه نماز امامزمان (عج)، وارد فروشگاه محصولات فرهنگی مسجد شدم و چشمم به کتابی خورد: «لبخندی به رنگ شهادت». کتاب شهید دانشگر بود! کتاب را تهیه کردم و شروع کردم به خواندن. روایت حضور شهید در حلب سوریه، تصویری از عشق بیپایان شهید به خدا بود.
آقا رسول، بعد از آن سفر، پلی شد میان من و خانوادهی شهید دانشگر. با آنها آشنا شدم و بیشتر دربارهی زندگی شهید فهمیدم.
نگاه شهید دانشگر، آینهای شد روبروی من؛ آینهای که نشان میداد چه کسی بودم و چه کسی میتوانستم باشم. قبل از آشنایی با شهید، غرق در روزمرگی بودم و اهدافم رنگباخته بودند. اما حالا، انگار کسی در گوشم زمزمه میکرد: «هنوز دیر نشده».
شهید به من یادآوری کرد: «شرط شهید شدن، شهید زندگیکردن است.»
شبها، در خلوت دعاهایم، از خدا میخواهم: «خدایا! چراغ عشقت را در قلبم بیفروز تا مانند شهید دانشگر، هدف آفرینشم را فراموش نکنم… تا هیچچیزی جز رضایت تو، خواب از چشمانم نرباید.»
گاه فکر میکنم ما نسل امروز، میان آرمانهای بلند شهدا و زندگی در این دنیای رنگارنگ، سرگردانیم. شهیدان اما به ما آموختند: “ كَمَا تَعِيشُونَ تَمُوتُونَ ” (همانگونه که زندگی میکنید، میمیرید). شاید کلید رستگاری، در همین جمله نهفته باشد…
هنوز راه زیادی در پیش دارم. اما حالا، میدانم که تنها نیستم. شهید دانشگر، ستارهای است که در آسمان قلبم میدرخشد و مسیر را نشانم میدهد و من، تا زندهام، تلاش میکنم که لایق این هدایت باشم.
📗
نویسنده: مصطفی مطهرینژاد
#خاطرات_جدید
#شهید_عباس_دانشگر
#مؤسسه_شهیددانشگر
🍃🌺🍃
روایتگری شهید ابراهیم هادیآقای مطهرینژاد 🎤.mp3
زمان:
حجم:
24.44M
روایتگری شهید ابراهیم هادی
یادشهداباصلوات🕊
#روایتگری_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی
🕊#راه_شهدا_ادامه_دارد
🌷#شهدارایادکنیدباذکرصلوات
#روزتون_شهدایی ✨️
🍃🌺🍃
💠شهیدی که وصیت کرد برایش سنگ مزار نگذارند
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽﮔﻔﺖ: «ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻫﻢ، ﻓﻘﻂ ﯾﻚ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺩﺍﺭد؛ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ!»
ﺗﺎ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻛﻨﻢ، ﺑﺎ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﻣﯽﮔﻔﺖ: «ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯽﻛﻨﻢ ﻫﯿﭻ ﻧﮕﻮ.»
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﺰﺍﺭ ﺳﯿﻤﺎﻧﯽ ﺍﺵ ﻛﻪ ﻫﯿﭻ ﺳﻨﮕﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﻢ ﺗﺎ ﺩﺭﺩﺩﻝ ﻛﻨﻢ، ﻣﯽﺩﺍﻧﻢ ﻛﻪ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﺭﺍﺿﯽ ﻛﺮﺩﻩﺍﻡ.
#فرازی_از_وصیت_نامہ
چندی است که اشق اشقیا و بدترین دشمنان اسلام و قرآن و ولایت آمده اند که ریشه دین را بزنند و این بار نقطه عزت مندی ما را یعنی حریم و حرم آل الله در سوریه و عراق را هدف قرار داده اند.
احمق ها فکر کرده اند چون شیطان بزرگ و استکبار جهانی و ظالمان عالم در کنارشان است قدرت دارند ولی کور خوانده اند مگر بچه شیعه مرده باشد که بگذارد این خزان زدگان و نوکران استکبار جهانی و این کافران و حرام زادگان به اهداف شوم خود برسند.
🌹شهدا را با صلوات یاد کنیم 🌹
#شهید_میثم_مدواری
https://eitaa.com/Shahid_ebrahim_hadi3
♥️ســـیدے! یــابن الــحسن!♥️
👈🏼 مِــــن هــــجرِک یاحـــــبیب،
قـــــلبے قــــد ذاب مــــــــهدیمـ
ازفــــــــــراق دورے تـــــــــو،
دیـــــگرطـــــــاقتے نـــــــمانده،
جــز ایــنکه تـــسّلایمـ دعـــاے فــــرجت بـــــاشد...
#اربــــابمان
#مـــنتظرصــداےمــاست
ا❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖🌟✨
💟بـــسم اللــه الــرحمن الــرحيم
💞إِلــــَهِے عـــَظُمَـ الْــــبَلاءُ وَ بــَرِحَ الْـــخَفَاءُ وَ انــــْکَشَفَ الْــــغِطَاءُ وَ انْــــقَطَعَ الـــرَّجَاءُ وَ ضــــَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُــــنِعَتِ الــــسَّمَاءُ وَ أَنْـــــتَ الْــــمُسْتَعَانُ وَ إِلَــــیْکَ الْــــمُشْتَکَے وَ عــــَلَیْکَ الْــــمُعَوَّلُ فـــِے الـــشِّدَّةِ وَ الــــرَّخَاءِ اللــــهُمَّـ صَـــلِّ عَـــلَے مُـــــحَمَّدٍ وَ آلِ مُــــحَمَّدٍ أُولِــــــے الْأَمْـــــــرِ الَّـــــذِینَ فَـــــرَضْتَ عَــــلَیْنَا طـــــَاعَتَهُمـْ وَ عـــــَرَّفْتَنَا بِـــــذَلِکَ مَــــنْزِلَتَهُمْـ فَـــــفَرِّجْ عــــَنَّا بِـــحَقِّهِمْـ فَـــرَجا عـــَاجِلا قَـــرِیبا کَـــلَمْحِ الـــْبَصَرِ أَوْ هُــــوَ أَقـــْرَبُ یَا مـــُحَمَّدُ یَا عَلِےُّ یَا عَلِےُّ یَا مُـــحَمَّدُ اکـــْفِیَانِے فـــَإِنَّکُمَا کـــَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فـــــَإِنَّکُمَا نـــَاصِرَانِ یَا مَــــــوْلانَا یَا صـــَاحِبَ الـــزَّمَانِ الـــْغَوْثَ الْـــغَوْثَ الْــغَوْثَ أَدْرِکـــْنِے أَدْرِکْنِی أَدْرِکْــنِے الــسَّاعَةَ الـــسَّاعَةَ الــسَّاعَةَ الْـــعَجَلَ الْـــعَجَلَ الْـــعَجَلَ یَا أَرْحَـــمَ الـــرَّاحِمِینَ بِــــحَقِّ مـــُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الــــطَّاهِرِینَ..💞
❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖✨🌟✨
👆🏼وبــــراے #ســـلامتے مـــحبوب عـــالمین روحـــے وارواح الـــعالمین لــــــــتراب مــــــــقدمه الــــفداه💔
ا❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖🌟✨
💟بــسمـ الله الــرحمن الــرحیم
💓اَللّـــهُمـَّ كُــنْ لِـــوَلِيِّكَ الْـــحُجَّةِ
بْنِ الْــــحَسَنِ صــــَلَواتُكَ عـــــَلَيْهِ
وَعَــــلے آبـــائِه فـي هــــــــذِهِ
الــــسَّاعَةِ وَفـــي كُــلِّ ســــاعَة
وَلـــِيّاً وَحــافِظاً وَقــائِداً وَنــاصِراً
وَدَلــــيلاً وَعَــــيْنا حـَتّے تُـــسْكِنَهُ
اَرْضــــــَكَ طَــــوْعاً وَتُــــــمَتِّعَهُ
فــــیها طــــویلا...💓
❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖🌟✨🌟
یـــقین بــــدانیمـ که اوهــمـ،
هــر لــــحظه، دعـــایمان مے کــند...
🌤اللّٰهُمَــ ؏َجِـلْ لِوَلیــِـــڪَ الـْفَرَّجْ 🌤
💠 بیایین برای تعجیل و سلامتی قطب عالم امڪان
💠حضرت صاحب الزمان عج سه توحید
💠به نیت هدیه یڪ ختم ڪامل قرآن به مولا عج قبل از خواب هرشب عاشقانه هدیه ڪنیم 🙏