ظهر شده بود. برای ناهار کنار یک رستوران ماشین رو نگه داشت.
رفت ناهار گرفت و آورد تو ماشین که با هم بخوریم چند دقیقه ای که گذشت یکی از این بچه های فال فروش به ماشینمون نزدیک شد.
امیر شیشه رو پایین آورد و از کودک پرسید: غذا خورده یا نه؟!
وقتی جواب نه شنید، غذای خودش رو نصفه رها کرد و دست بچه رو گرفت و برد تو رستوران....
وقتی برمیگشتن کودک میخندید و حسابی خوشحال بود.
✍🏻به روایت همسر
#شهید_امیر_سیاوشی🕊🌹
@shahid_ebrahim_hadi3
🕊امروز مهمان شهید مدافع حرم امیر سیاوشی هستیم 🕊
💠تازه عروس شهید می گوید :
هر دو ساکن محله چیذر بودیم.
شهید امیر سیاوشی ۱۵خرداد ۱۳۶۷،به قول خودش روز قیام خونین مردم علیه طاغوت به دنیا آمده بود.
💠امیر خادم امامزاده علی اکبر چیذر بود و من را هم در آستان امامزاده دیده بود.
💠من و امیر در تاریخ ۱۳خرداد ماه ۱۳۹۲با هم عقد کردیم. دو سال و نیم عقد بودیم و تازه قرار بود زندگیمان را شروع کنیم که به شهادت رسید. یعنی قبل از آغاز زندگی مشترکمان آسمانی شد.
💠شغل شهید امیر طوری بود که به عنوان گارد حفاظتی کشتیها به مأموریتهای برون مرزی میرفت
امیر از تکاوران نیروی دریایی سپاه بود و از شاگردان شهید محمد ناظری. یک شاگرد نمونه و ممتاز
💠همسرشهیدم مهربان، شوخ طبع، صبور، خنده رو، ماخوذ به حیا، فداکار، مسولیت پذیر، مشتاق در انجام کار خیر، صادق و بی ریا بود
💠همسرم همیشه پیگیر اخبار جنگ در سوریه بود و غبطه دوستانش را میخورد که آنها برای جنگ میروند. به من هم میگفت خیلی دوست دارد برود اما من مخالفت میکردم. میگفتم بگذار حداقل یک مقدار طعم زندگی را بچشیم، یک مقدار با همدیگر باشـیم آن وقت از این حرفها بزن. اما یکدفعه رفت... انگار شهادت را خیلی بیشتر از من دوست داشت.
🍃🌸بار آخر که گفت هند میرود و در واقع سوریه میرفت، امیر به هیچ کس نگفت که کجا میرود. همسرم پنجم آذر سال 1394ن اعزام شد و 29 آذرماه سال 1394به شهادت رسید. حضرت زینب (س) خیلی زود او را خرید.
🕊شهدا را با صلوات یاد کنیم 🕊
#شهید_امیر_سیاوشی
شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
💠2_3 ماه مانده به محرم روزشماری میکرد برای نــــوکری ابا عبدالله الحسین. با شوق خاصی برنـامه ریزی میکرد.
💠هر سال تو میدان امام زاده علی اکبر، جایی که اکنون مزار مطهرش در آنجاست، چای خانه راه اندازی میکرد.
خرید ملزومات و وسائل چای خانه رو با وسـواس و سلیــــقه خاصی خریداری میکرد. تمامی رو هم از بهترین ها .
💠معتقد بود برای اهل بیـــــت نباید کـــــم گذاشت،
تا زمانی که اونها دستت رو با بزرگواری میگیرند تو هم شرمنده نباشی که چرا میتونستی و بیشتر انجام ندادی.
💠خادم امام زاده و هییت بود . ولی همیشه جلوی در هیئت می ایستاد.
معتقد بود دربانی این خاندان بهتره و خاکـی بودن برای ائمه لطف بیشتری دارد.
میگفت هر چی کوچکتر باشی برای امام حسین (ع) بیشتر نگاهت میکند.
#شهید_امیر_سیاوشی
https://eitaa.com/shahid_ebrahim_hadi3
مشاور عالی #حاج_قاسم_سلیمانی حجتالاسلام کاظمی در یادواره شهدای شهر بندر لنگه فرمودند:
زمانیکه در دمشق بودیم نیروهای فاتحین به شوخی به شهید سیاوشی گفتند محاسنت را کوتاه کن اگر دست داعش اسیر شوی محاسنت را میگیرند سرت را میبرند
شهید سیاوشی گفت این اشک هایی که برای امام حسین گریه کردم به محاسن من ریخته شده من محاسنم رانمیزنم و خود ارباب نمیگذارد این سرمن دست داعشی ها بیوفتد...
#شهید_امیر_سیاوشی♥️🕊