eitaa logo
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
2.1هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
7.1هزار ویدیو
47 فایل
﴾﷽﴿ • -اینجاخونہ‌شھداست شھدادستتو‌گࢪفتنانکنہ‌خودت‌ دستتوبڪشۍ :)♥ کپی : واجبه‌مومن📿⚘ https://eitaa.com/joinchat/2500919420Ceb7eaaa205
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: اگر مےخواهید نذری ڪنید فقط گناه نڪنید مثلا نذر کنید یک روز گناه نمےکنم... هدیہ بہ آقا صاحب الزمان (عج) از طرف خودم ؛ یعنے از طرف خودتان عملے را برای سلامتے و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) انجام مےدهید ڪہ یڪے از مجربترین ڪارها برای آقا است. یا اگر مےخواهید برای اموات ڪاری انجام دهید ، بہ نیابت از آنها برای تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) نذر ڪنید.
شهید مجید سلمانیان در ۶ اردیبهشت ماه ۱۳۶۷ در کرج به دنیا آمد 🍃🌸 🍃او از همان دوران مدرسه در بسیج ثبت نام کرد و عضو فعال بسیج بود 🌸 شهید مجید وارد حوزه امام جعفر صادق (ع) کرج شد که سال اول را در آنجا و از سال دوم در حوزه علمیه قائم چیذر تهران درسش را ادامه داد. چندسالی در درس خواند بعد هم به حوزه آیت الله بهجت در قم برای ادامه تحصیل رفت و تا سطح 4 دکترا پیش رفت و به پایان رساند.🍃🌸 شهید مجید در دانشگاه شاهرود استاد بود و پس از آن پست بالاتری در تهران و در دانشگاه به او پیشنهاد شد که به تهران آمد🍃🌸 او جوان دست و دلبازی بود که در طول عمرش دست ایتام و مستمندان بسیار را گرفت 🍃🌸 🍃شهید مجید سلمانیان ، روحانی مبلغ بود.روحیه شهید مجید طوری بود که جوانها را به خود جذب می کرد🌸 در منطقه جوادیه تهران ، فردیس ، کرج ، شهرستان های فسا و داراب استان فارس و منطقه مغان استان اردبیل و میغان شاهرود نیز به تبلیغ پرداخته بود🍃🌸 عشق و علاقه عجیبی هم به شهدا داشت. خیلی وقت ها مادرش را به تپه نورالشهدا میبرد یا به بهشت ​​زهرا میرفت علاقه زیادی به شهید علمدار داشت🍃🌸 پسر مهربانی بود و زود به زود به مادرش زنگ میزد ، خوب می دانست اگر یک روز به مادرش زنگ نزند ، مادرش همه جا را به هم میریزد تا شماره تماسی از او پیدا شد ، هر روز با مادرش تماس تلفنی داشت ، اما روز آخر پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت چند بار (صبح ، قبل از ظهر ، ظهر ، عصر ...) مرتب بامادرش صحبت کرد و بامداد جمعه ۱۷ اردیبهشت هم به شهادت رسید.🍃🌸 🍃🌸یکی از همرزمان شهید مجید سلمانیان می گوید: «شب شهادت مجید کنارش بودم و به او گفتم همه برگشته اند، توهم منطقه را ترک کن ، اما این شهید بزرگوار ایستادگی کرد و در همین حال یک گلوله از پشت به او اصالت کرد و از سینه اش خارج شد و به زمین افتاد ، او را برگرداندم و دیدم که هنوز زنده است، به من گفت رهایم کن و برگرد. بعد اشهدش را گفت و چشمهایش را بست. تکانش دادم و دوباره چشمش را باز کرد ، باز خواست برگردم و دوباره اشهدش را خواند و این بار به شهادت رسید.🍃🌸 💫این شهید بزرگوار در بامداد ۱۷ شهریور ۱۳۹۵در منطقه ی حلب سوریه در ۲۸سالگی به آرزوی خود رسید و طعم شهادت را پس از التماس های فراوان چشید.🍃🌸 💫پیکر پاکش پس از ۴سال پیدا شد و در گلزار شهدای امامزاده طاهر کرج دفن شد 🍃 🌷شادی روح شهدا صلوات 🌷
اگر می‌خواهید نذری کنید، فقط گناه نکنید؛ مثلاََ نذر کنید یک روز گناه نمی‌کنم هدیه به آقا صاحب‌الزمان (عج) از طرف خودم... ♥️ 🕊🌱