eitaa logo
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
2.2هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
7.3هزار ویدیو
49 فایل
﴾﷽﴿ • -اینجاخونہ‌شھداست شھدادستتو‌گࢪفتنانکنہ‌خودت‌ دستتوبڪشۍ :)♥ کپی : واجبه‌مومن📿⚘ https://eitaa.com/joinchat/2500919420Ceb7eaaa205
مشاهده در ایتا
دانلود
°°|♥️|°° 🙂🌻 غروب سرد بعد از تو چه دلگیر است ای عابر برای هر قدم یک دم نگاه کن عقب ها را ...(:🌱 ❥•︎❥•︎❥︎•❥︎•❥•︎❥︎•❥•︎❥•︎❥︎
°°|♥️|°° باید اصلا شهید می شد او تا به مردانگی مثل باشد و همیشه برای قاسم ها مرگ شیرین تر از عسل باشد ❥•︎❥•︎❥•︎❥︎•❥•︎❥•︎❥•︎❥•︎❥︎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°°|♥️|°° ⭕️سخنرانی بسیار در باره ⭕️حتما حتما توصیه می کنم ببینید و انتشار دهید ❥•❥•❥•❥•❥•❥•❥•❥•❥•❥
••|♥️|•• هرڪه‌را دیدم‌تمنا کرده‌ام گاهے،دعایے زین خیالم تا زمان بودنم روزے بیایـے ❥•︎❥•︎❥︎•❥︎•❥•︎❥•︎❥︎•❥•︎❥︎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 آقا پسری که میری باشگاه💪 بعد میایی لبـــ👕ـــاس جذاب می پوشی!! حجاب برای شما هم هست ✔️ خاطره ای از شهید ابراهیم هادی ⬇️⬇️ 🔰 حدود سال 1354بود که مشغول تمرین بودیم. ابراهیم وارد سالن شد 🚶 و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی مقدمه گفت: داداش ابراهیم، تیپ و هیکلت خیلی جالب شده!😍 وقتی داشتی تو راه می اومدی، دو تا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف می زدن😉 شلوار و پیراهن شیک که پوشیده بودی👕👖 و از ساک ورزشی🎒 هم که دستت بود، کاملاً مشخص بود ورزشـــ💪ــکاری.😅 ابراهیم با شنیدن این حرفها یک لحظه جا خورد.😨 انگار توقع چنین حرفی را نداشت و خیلی توی فکر رفت.... 👈ابراهیم از آن روز به بعد پیراهن بلند و شلوار گشاد می پوشید و هیچ وقت هم ساک ورزشی همراه نمی آورد🚫 و لباس هایش رو داخل کیسه پلاستیکی می ریخت❗️ هر چند خیلی از بچه ها می گفتند : بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! 😒 ما باشگاه می آئیم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم و... تو با این هیکل روی فرم، این چه لباس هایی است که می پوشی؟ 😳😳 ابراهیم هم به حرفهای اونها اهمیتی نمی داد و به دوستانش توصیـــ🔔ــه می کرد: اگر ورزش رو برای خدا انجام بدید عبادت است و اگر به هر نیت دیگری باشید ضرر خواهید کرد.😊 ☝️ البته ابراهیم در جاهای مناسبی از توانمندی بدنی اش استفاده می کرد. مثلاً ابراهیم را دیده بودند در یک روز بارانی🌧 که آب در قسمتی از خیابان جمع شده بود و پیرمردها نمی توانستند از آن معبر رد شوند، ابراهیم آنها را به کول می گرفت و از اون مسیر رد می کرد.👌👌 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ https://eitaa.com/joinchat/2500919420Ceb7eaaa205 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•• رضـاً برضـٰاك؛ خدایاراضیم‌به‌رضـٰاۍتو! تو هرآنچه‌بخواهی، خیرخواسته‌ای این منم که با خودِ من شرخواسته‌ام(:
💖💖✨✨✨🕊🕊✨✨✨💖💖 سلام بر ابراهیم .... خوش به حالت ,ابراهیم ... خدا قربانیت راقبول نمود ...اسماعیلت شد ,جانت ... و چه عاشقانه برای حضرت دوست ,جانت را به قربانگاه بردی.... خوش به حالت ,ابراهیم .. من سالها ست در حصار جان مانده ام ... دستم رابگیر .. کمکم کن ...جان ناقابلم ,قابل جانان شود ... ابراهیم ....ابراهیم ... خسته ام ..دلشکسته تر از هر روز ... دعا کن برایم ... کانال شهيد ابراهيم هادي 💖💖✨✨✨🕊🕊✨✨✨💖💖
از گمنامی نترس! از اینکه اسم و رسمی نداری، از کارهای کرده ات به نام دیگری، از بی تفاوت بودن آدم ها، از تنهایی ات در عین شلوغی ها، غمگین مباش که گمنامی، اولین گام برای رسیدن است! شهید ابراهیم هادی