eitaa logo
کانال ِروشنگری شهید ایوب رمضانی
496 دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
23.3هزار ویدیو
35 فایل
ٖؒ﷽‌ این کانال پاسخگوی سوالات سیاسی و روشنگری مبانی دینی و بصیرت افزایی و مشاوره می باشد. جهت ارسال سوالات و ارتباط با اساتید به آیدی زیر مراجعه شود :👇 「 @ramezani_46
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبری تحلیلی ( ما ملت امام حسینیم)
🔴 زنان ، 🔻 در خدمت شیطان ✅ بین این چند زنِ دارنده صلح نوبل اظهارنظر هایشان در مورد فلسطین یا زنان کشته شده یا مورد تجاوز قرار گرفته فلسطینی را بررسی کردم: ❌نرگس محمدی (ایران) اظهار نظری نکرده. ❌ماریا آنجلینا رسا (فیلیپین) با محکوم کردن حماس تقاضای آتش‌بس کرده! ❌ نادیا مراد (عراق) اظهار نظری نکرده. ❌ملاله یوسف‌زی: با محکوم کردن حماس تقاضای آتش‌بس کرده! ❌ الن جوهانسون (لیبریا) نامه‌ای نوشته خطاب به فلسطینیان و اسراییلی‌ها و از هر دو طرف خواسته با هم صلح کنند! ❌لیما گبوی (لیبی) در تظاهراتی در محکومیت حماس شرکت کرده! ❌ وانگاری ماتای (کنیا) مرگ در سال ۲۰۱۱ و هرگز در مورد فلسطین اظهار نظری نکرده. ❌شیرین عبادی (ایران) هیچ اظهار نظری نکرده. (هیچ‌کدام به طور خاص در مورد زنان فلسطینی اظهار نظر مستقلی نکرده‌اند. ✅ شیطان امپریالیسم می داند به چه کسی جایزه خوش رقصی اش را اعطا کند. به کسی که در خدمت مطامع آمریکا و صهیونیسم جهانی باشد. جایز صلح نوبل یک جایزه به شدت سیاسی و چرک است. https://eitaa.com/joinchat/910361170C995d479438
برخی اصطلاحات حقوقی را بشناسيم: : انحلال قهری عقد را گویند. : تقسیم منافع بر حسب زمان. : مجازاتی که لطمه به افتخار و شئون اجتماعی مجرم بزند.محرومیت از حقوق اجتماعی : به این معنا است که داین حق خود را از اموال مدیون بدون مراجعه به قاضی استیفا کند. : التزام شخص به ادای اجرت معلوم در مقابل عملی اعم از این که طرف معین باشد یا غیر معین. : یک نفر مالی را می گیرد که معاینه کند که اگر خوب باشد بخرد و اگر بد باشد نخرد. : سوگندی است که زوج یاد کند که همیشه یا بیش از ۴ ماه با زوجه دائم خود مقاربت نکند. : تفسیر و توضیح خواستن. : عفو از حق به معنی چشم پوشی از حق خود به نفع طرف است. : عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین مالی می دهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ می کند. : در عقد معوض مالی که از طرف ایجاب کننده داده می شود معوض نام دارد : تراضی (توافق) طرفین دعوی بر فیصله نزاع معین در دادگاه و با دخالت دادرس. : خویشاوندی است بین دو نفر که بر اثر رابطه زناشویی به وجود می آید. : کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد. : تنزل و از بین رفتن حق را گویند. : حق انتفاع هرگاه به صورت سکونت منتفع در مسکن متعلق به غیر باشد، آن را سکنی نامند. : عبارت است از اختیار قانونی شخص بر اشیاء یا اموال یا اشخاص دیگر. : عبارت است از گروهی از افراد انسان با منفعتی از منافع عمومی. : به معنای شخص طبیعی است. : اشخاص انسانی را گویند که موضوع حق و تکلیف  هستند. : مهر. : کسی که به سن ۱۸ سال تمام نرسیده باشد. : عقدی است که در آن طرفین، توافق بر امری از امور کنند؛ بدون اینکه توافق آنها به عنوان یکی از عناوین معروف عقود باشد. : در عقود و ایقاعات تشریفاتی الفاظ معین را گویند که عقد یا ایقاع بدون آن الفاظ صحیح نیست. : متعهد در عقد ضمان را گویند. : به معنی عقد ضمان است و عبارت است از اینکه شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است، به عهده بگیرد. : تعهدی که بر ذمه شخصی به نفع کسی وجود دارد. : چیزی که در ذهن شناخته شده و مأنوس و مقبول خردمندان است. : یعنی حکومت قانون نسبت به وقایعی قبل از تاریخ وضع و نشر آن. : تعهد یک طرف بر قبول امری که مورد قبول طرف دیگر باشد. : امری است که به محض وقوع آن چیز دیگری بدون اینکه تأخیری رخ دهد به دنبال آن واقع شود. : در معاملات معوض هر یک از دو موضوع مورد معامله را گویند. : اشیاء مادی مستقل. : از جرایم مربوط به تقلب در کسب است. : تصرف در مال غیر به نحو عدوان. : مالی که از جایی به جایی قابل انتقال نباشد مانند زمین  و معدن. : عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین عقد مقدار معینی از مال خود را به طرف دیگر تملیک می کند و طرف او مثل آن را از حیث مقدار، جنس و وصف رد کند. : کسی که شهادت بر امری می دهد. : عبارت است از یک عمل ارادی که قانون آن را منع نکرده و بدون اینکه عقدی منعقد شود، ایجاد تعهد در مقابل غیر کند. : کسی که موضع حق قرار گیرد، مانند انسان و شرکت تجاری. : امری است محتمل الوقوع در آینده که طرفین عقد یا ایقاع کننده، حدوث اثر حقوقی عقد یا ایقاع را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع کنند. : گواه گرفتن یکی از مقدسات بر صدق اظهار خود. : مصمم شدن به انجام یک عمل حقوقی از قبیل اقرار، بیع و غیره. : نوشته ای غالباً عادی حاکی از توافق بر واقع ساختن عقدی درمورد معینی که ضمانت اجرای تخلف از آن، مشخص است. : نماینده قانونی محجور که از طرف مقامات صلاحیتدار قضایی در صورت نبودن ولی قهری و وصی او تعیین می شود. : مترادف رهن است. گرودهنده، راهن و گروگیر، مرتهن است و  گروگان عین مرهونه را گویند. : تعهدی که انجام دادن آن، مشروط به رسیدن اجل معین باشد. : به معنای عین مستأجره استعمال شده است. : مالی که با فوت مالک آن و به حکم قانون به وارث تعلق گیرد. : صاحب ملک، صاحب مال غیرمنقول، صاحب اراضی و صاحب سرمایه در عقد مضاربه. : حق ا ستعمال، بهر ه برداری و انتقال یک چیز به هر صورت مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد. : قسمت مثبت از دارایی شخص را گویند. : قبول کننده را در عقد صلح گویند. : معوض را در عقد بیع گویند. : کسی که فاقد تشخیص نفع و ضرر و حسن و قبح است 🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨 - | همراه‌ما‌باشید... کانال روشنگری شهید ایوب رمضانی | 「 @Shahid_ramezani 」 -برای‌علّو‌درجات‌شهید"ایوب‌رمضانی"صلوات🌷:")