eitaa logo
کانال روشنگری شهید ایوب رمضانی
124 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
20.7هزار ویدیو
30 فایل
این کانال پاسخگوی سوالات سیاسی و روشنگری مبانی دینی و بصیرت افزایی و مشاوره می باشد. جهت ارسال سوالات و ارتباط با اساتید به آیدی زیر مراجعه شود :👇 @ramezani_46
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ آیا در عالم ذر، خودمان پدر و مادرمان را انتخاب کردیم؟ 🎙 استاد محمدی شاهرودی 🚨به‌کانال‌ شهر‌‌پاسخ‌ بپیوندید 🆔 @pasokhcity
17.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 🥺 💠 داستان نذر خادمیاری در حرم امام رضا برای بچه دار شدن زن و شوهری که بعد بیست سال زندگی مشترک آرزوی آنها برآورده نشده بود🌱🌱 🎙 ابوالفضل قلیان اٖؒلٖؒسٖؒلٖؒاٖؒمٖؒ عٖؒلٖؒیٖؒکٖؒ یٖؒاٖؒ عٖؒلٖؒےٖؒ اٖؒبٖؒنٖؒ مٖؒوٖؒسٖؒےٖؒ اٖؒلٖؒرٖؒضٖؒاٖٖؒؒ(ع) 💞فقط‌عاشقای‌ . تو از‌ دنیا‌ آزادی👇 @EmameReza
19.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اجرای سرود زیبای « کاروان شهید » با اجرای امیر حسین مدرس و پسرش به یاد شهدای عزیز دوران دفاع مقدس به ویژه شهدای عملیات  بیت المقدس  و حاج عمران 🎼👌❤️👌🎼
7.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
╭━⊰✨﷽✨⊱━╮ @khanvadtarbiat ╰━•⊰❀ 🌸 ❀ ⊱•━╯ 🎥 تفاوت‌های روانشناختی زن و مرد ➕ خاطره جالب استاد پناهیان از یک اردوی دانشجویی ‌‌‌ ‌‎ ‌‌┄┅═✧❁🌼❁✧═┅┄ 💠 اندیشکده «خانواده، تربیت و اصلاح سبک زندگی»
زن مروارید در صدف ۴.mp3
36.03M
╭━⊰✨﷽✨⊱━╮ @khanvadtarbiat ╰━•⊰❀ 🌸 ❀ ⊱•━╯ 🐚همایش زن مروارید در صدف 🔰قسمت چهارم 🔸دکتر_سعید_عزیزی ‎ ‌‌┄┅═✧❁🌼❁✧═┅┄ 💠 اندیشکده «خانواده، تربیت و اصلاح سبک زندگی»
╭━⊰✨﷽✨⊱━╮ @khanvadtarbiat ╰━•⊰❀ 🌸 ❀ ⊱•━╯ 💥 خانم ها و آقایان ! همسران گرامی, به منظور ارتقای بهداشت روانی خودتون توجه داشته باشید که باید گاهی اوقات کمی به خودتان استراحت دهید. 😡در زندگي روزهايي هست كه شب هنگام با عصبانيت بسيار به رختخواب میرويد و صبح دم، هنگام بيدار شدن از خواب، از روز قبل نيز عصبانیتر هستيد. ✔️شما نياز به آرامش و خونسردي بيشتري داريد. بايد به يك ديدگاه ثابت برسيد. بايد كمي به زندگیتان استراحت دهيد. هر جنگ و منازعه‌اي نياز به تنفس و استراحت دارد. 🚫يك توقف كوچك در هر دعوا به شما اعلام میكند كه ميزان عصبانيت‌تان چقدر است و تا چه مرزي پيش رفته‌ايد و چقدر آسيبب ديده‌ايد. ✔️ممكن است منازعه و دعواي شما از يك قدرنشناسي و ناسپاسي كوچك شروع شده باشد و آنقدر بيهوده رشد كرده و باليده است كه حالا از بدي لبريز شده‌ايد. وقتي چنين وضعيتي برایتان پيش آمد، فرصت يك استراحت كوتاه را از خود و همسرتان دريغ نكنيد تا بتوانيد همه چيز را بهتر ببينيد و خشم‌تان را مهار كنيد تا بر شما چيره نشود. ━━━⊰•🍃🌹‌⃟🕊🍃•⊱━━ ‏ ☎️09123016370 - ابوالقاسم ریاحی ‌‌━━━⊰•‌‌🍃🌹⃟🕊🍃‌•⊱━━
برزگر شهیدی که ۳روز به اربعین متولدشد... ۳روز مانده به محرم مفقودشد... شب قدر پیکرش سالم وبا طراوت تفحص شد😍 شهیدی که روزتولد وخاکسپاریش یکی شد❗️ جوان خوشرو ؛ خوشپوش ومعطر سال۶۰ پسر مجرد و مایه داری که با وجود ثروت کلانِ پدرش طلبه شد...🥰 وجالبه بدونیداملاک ومیلیارهاتومن ارثشو بخشیدبه ایتام...😳 اگه شماهم دوست داری مهمان ثابت کانال شهیدبمونی وبانذرسیبش آشنابشی... بسم الله اینم لینک عضویت👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4051894643C7e13248c4d خوش امدید🕊✨🙏
20.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 📽 فیلمی جالب و دیدنی از بحث و گفتگوی تند سرداران شهید و در لحظات سخت و نفس گیر عملیات غرورآفرین 🌸 یاد باد یاد مردان مرد... 🇮🇷 عملیات  یکی از بزرگ‌ترین عملیات‌های رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس بود که دهم اردیبهشت ۱۳۶۱ در محور اهواز ، خرمشهر و دشت آزادگان با هدف آزادسازی شهر خرمشهر آغاز گردید و طی چهار مرحله عملیات هجومی در سوم خرداد ماه ۱۳۶۱ منجر به آزادی شهر خرمشهر شده و ضمن خسارات و تلفات سنگین به ماشین جنگی بعث عراق ، حدود ۱۹ هزار نفر از نیروهای دشمن به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند. 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
44.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 📽 خاطراتی بسیار زیبا و شنیدنی از لحظات سخت و نفس گیر عملیات غرورآفرین 🌸 یاد باد یاد مردان مرد... 🇮🇷 عملیات  یکی از بزرگ‌ترین عملیات‌های رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس بود که دهم اردیبهشت ۱۳۶۱ با هدف آزادسازی شهر خرمشهر آغاز گردید و طی چهار مرحله عملیات هجومی در سوم خرداد ماه ۱۳۶۱ منجر به آزادی شهر خرمشهر شده و ضمن خسارات و تلفات سنگین به ماشین جنگی بعث عراق ، حدود ۱۹ هزار نفر از نیروهای دشمن به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند. 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد 👌 بسیار عالی و شنیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 ✍ خاطراتی بسیار زیبا و شنیدنی از رزمندگان سلحشور در عملیات غرورآفرین ( آزادی خرمشهر ) 💠 قسمت یازدهم 🖌... در گرماگرم نبرد عراقی ها به خیال اینکه در این سوی پل کسی نیست از روی جاده با یک جیپ جنگی به سوی ما آمدند و من یک لحظه دیدم که جیپ از جلوی من رد شد و رفت. بچه ها که سخت مشغول جنگیدن با نیروهای مقابل بودند و تمام حواس شان به میدان نبرد بود ، اصلأ متوجه عبور جیپ نشدند اما من هم جیپ را دیدم و با عراقی هایی داخل جیپ چشم تو چشم شدم . اصلأ وقت درنگ نبود سریع بلند شده و از پشت سر به جیپ فرمان ایست دادم و چندبار هم بلند داد زدم : « قف…قف ( ایست عربی ) » جیپ کمی جلوتر ایستاد. چهار تا کلاه سبز عراقی از داخلش پیاده و دستان خود را به علامت تسلیم بلند کردند. از همدیگر حدود ۴ یا پنج متری فاصله داشتیم. اسلحه را گرفتم طرف شان ، انگشتم روی ماشه بود که اگر دست از پا خطا کنند امان شأن ندهم. به نظرم آمد که قصد تسلیم شدن دارند. اما با این وجود هنوز سلاح هایشان دست شأن بود و زمین نگذاشته بودند و همان طور هم روی جاده نشستند. چند لحظه گذشت. اشاره کردم که اسلحه را زمین بگذارید ، دو نفرشان سریع سلاح را کف جاده انداختند ، اما دو نفر دیگر هیچ اعتنایی به اشاره هایم نکردند و بی حرکت فقط نگام کردند. با خودم گفتم اگر می خواهند تسلیم شوند چرا پس به حرف هام گوش نمی دهند و سلاح زمین نمی گذارند و با همین فکر هم تصمیم به زدن شأن گرفتم. اسلحه را در دستم فشرده و به سمت شأن گرفته و خود را آماده شلیک نشان دادم ؛ عراقی های مسلح بازم هیچ توجه ای به کارم نکرده و سلاح در دست فقط نگام کردند. توکل بر خدا کرده و ماشه را کشیدم . اسلحه صدای چکی داد و گلوله ای شلیک نشد! دلم هری ریخت پایین. عرق سرد سر و صورتم را پوشاند. یک لحظه همه چیز را تمام شده دیدم. خداحافظ زندگی ! خداحافظ جنگ ! من هم این گونه شهید شدم!… خشابم خالی بود و چهار عراقی نگاهم می کردند. هر لحظه خودم را آماج گلوله های عراقی ها می دیدم. یکی از عراقی ها اسلحه را گرفت طرف من ، اصلأ خودم را نباختم. تنها چیزی که آن لحظه به ذهنم رسید این بود که سریع بدوم سمت عراقی ها و قبل از شلیک گلوله با آنها دست به یقه شوم و بگیرمشان زیر مشت و لگد. به حول و قوه الهی در خودم این شجاعت و آمادگی را می دیدم. بی آنکه لحظه ای تعلل کنم شتابان به طرف شأن دویدم و یکی دو متری بیشتر نرفته بودم که یکدفعه سر یکی از عراقی ها متلاشی و مغزش به اطراف پراکنده شد. دومین عراقی هم بلافاصله نقش بر زمین شد. او هم از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفته و مغزش متلاشی شد. در جا میخکوب شده و وسط جاده نشسته و به دنبال تیرانداز گشتم. بچه ها که همگی درگیر نبرد بودند و اصلا متوجه جریان ما نبودند. اطراف را بررسی کرده و کسی را ندیدم به سمت نیروهای خودمان نگاه کرده و یک نفر را دیدم که از زیر پل بیرون آمد. نشناختمش ام به نظرم آمد که او عراقی ها را زده . مصطفی حمیدی که با تیربار شلیک می کرد تازه متوجه ما شده و لوله تیربارش را برگرداند سمت جیپ و دو عراقی باقی مانده را هم به رگبار بست. خیالم راحت شد و برگشتم کنار پل که ببینم آن دوتا عراقی اولی را چه کسی زده؟ کنار پل فقط بچه های خودمان بودند و هیچ کس گردن نگرفت . هر چه هم دور و بر پل گشتم کسی دیگر را ندیدم. در سوم خرداد ۱۳۶۱ نماز صبح را خوانده و به سمت شهر خرمشهر شروع به پیشروی کردیم. زودتر از همه یگان ها ما حرکت کردیم و فرماندهی را هم ( سردار شهید ) حمید باکری بر عهده گرفته بود . به شوق فتح خرمشهر و آزادی آن از دست متجاوزین بعثی ، پاهایمان توان و قدرت بیشتری گرفته بود. محکم و استوار قدم بر می داشتیم. اولین رزمندگانی که به ورودی خرمشهر رسیده و وارد آن شدند بچه‌های دلاور زنجان و تعدادی از رزمندگان شهر نجف آباد اصفهان بودند. جلوتر از ما کسی نبود و با اولین نیروهای دشمن در میدان مقاومت خرمشهر درگیر شدیم. عراقی ها در این میدان مقاومت خرمشهر دو بار جنگ سختی داشتند؛ بار اول در ۲۹ مهرماه ۱۳۵۹ زمانی که برای اشغال خرمشهر آمده بودند و بچه های خرمشهر مظلومانه در این میدان جلوی دشمن مردانه ایستاده و جانانه جنگیدند و به پاسداشت شجاعت و فداکاری آنان این میدان نام مقاومت بر خود گرفت. دومین بار هم سوم خرداد ۱۳۶۱ بود که رزمندگان اسلام به تلافی جنایات بعثی های متجاوز در خرمشهر پای به این میدان مقاومت گذاشته بودند تا تجاوزگران بعثی را برای همیشه از خرمشهر بیرون کنند... 🌀 🖍 راوی خاطرات سردار سرتیپ حاج محمدتقی اوصانلو از فرماندهان سلحشور و حماسه ساز در دوران دفاع مقدس ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
14.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ چرا خداوند انسانی رو که از روح خودش در او دمیده، عذاب میکنه؟! 🎙 استاد محمدی شاهرودی 🚨به‌کانال‌ شهر‌‌پاسخ‌ بپیوندید 🆔 @pasokhcity