eitaa logo
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
1.4هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
38 فایل
⊰بِ‌ـسْمِ‌ࢪَبِ‌بابڪ..!🎗⊱ •• ⊰جور؎زندگۍڪن‌ڪہ‌اگردیدنت‌ بگن‌این‌زمینۍنیست‌،شھید‌میشھ⊱ •• ⊰اطلـٰاعـات‌ڪانالـ↓⊱ ➜‌" @etelatmoon " •• ⊰خـٰادم‌ڪانالـ↓⊱ ➜‌" @Alllip " •• ⊰مدافـ‌؏ـان‌حࢪیم‌آل‌اللّٰـھ🎗⊱
مشاهده در ایتا
دانلود
پروفایݪ‌‌ڪانالو‌عوض‌ڪردیم😍 گممون‌نڪنید😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⊰•🐾⛓🗞•⊱ . بَراۍ‌شَھادَت‌بـٰایَد‌چِکـٰار‌کَرد؟ -نَفـس‌خود‌را‌سـَر‌ببُرید دُنیـٰارا‌براۍ‌دُنیـٰا‌جِدۍ‌نَگیریـم‌ دُنیـٰا‌را‌بَراۍ‌آخِرَت‌جِدۍ‌بِگیریم🖐🏽!'⎇‍‌‌‎‎‌‌‍‌‌‎‎‍‌‌‎‎‌‌‍‌‌‎‌‎‍‌‌‎‎‌‌‍‌‌‎ . ⊰•🐾•⊱¦⇢ ⊰•🐾•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
13.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⊰•❤️⛓🎉•⊱ . ‌ع‌ــشق‌بے‌پـآیـان‌عـلے‌ج‌ــآنم! ڪاٺـب‌قـرآن‌ع‌ــلے‌جـآنم:)"❤️ . ⊰•🎉•⊱¦⇢ ⊰•🎉•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🔐👀🦋•⊱ . نَشۅۍتَنهـٰآ،‌مـن‌یـٰآرتۅمۍگَـردم ۅزجُـرگہ‌؏ُـشآقَت‌ッ سَـردآرِتۅمۍگَـرد!🦋❤️ 🌱 . ⊰•👀•⊱¦⇢ ⊰•👀•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 👀❤️🔥 پارت۵٩ یک ماه از اون روز میگذره و تقریبا همه چیز برای همه عادی شده... بابام هنوزم باهام سرسنگینه... مامانم نگرانه... علی دلگیره... و این وسط فقط فاطمه اس که حالم رو درک میکنه و تکیه گاهی واسه گریه هام... محمد مثل اون دو هفته بازم هر روز زنگ میزنه و التماس میکنه تا باهام حرف بزنه و مامان هردفه با شرمندگی جوابشو میده... حال و روز خودمم که..... هی... بگذریم. توی اتاقم پشت به پنجره نشسته بودم و به آهنگ آخرین قدم حامد رو گوش میدادم و نم نم اشک گونه هامو خیس کرده بود... (بیا بجرم عاشقی بکش منو نرو... نگاه کن این تن نحیف و زار و خسته رو... تورو به جون خاطرات خوبمون بمون... تورو به جون خاطرات تلخمون نرو...) مامان در اتاق رو زد و اومد تو اشکامو پاک کردم و اهنگ رو قطع کرد. مامان: فائزه جان بابا کارت داره برو پیشش _نمیدونید چیکارم داره مامان: برو خودش بهت میگه. برو مادر _چشم از اتاق بیرون رفتم و کنار بابا نشستم. خیلی جدی و محکم گفت: فردا آخرین روز محرمیت تو و محمدجواده. تا امروز فقط حق فکر کردن داشتی. اگه تصمیمت عوض شده بهش خبر بدم و اگرم هنوز سر همون تصمیمی باید همه این مسخره بازیا رو تموم کنی. غذا نخوردن و حال خراب و اشک رو میندازی بیرون. اونم دیگه حق نداره از فردا زنگ بزنه خونه . امشب بهش خبرمیدم. توهم تا شب بیشتر فرصت فکر کردن نداری. متوجه ای؟ _بله بابا... بابا: حالا برو خوب فکراتو بکن. امروز بشه فردا حتی اگه نظرتم برگرده دیگه با من طرفی. دوباره برگشتم اتاقم و همونجا نشستم... امروز فردا ساعت دوازده شب صیغه محرمیت من و محمد تموم میشه... هه... چرا اصلا این موضوع یادم نبود که هنوز محرمشم... پس بگو... آقای طلبه بخاطر محرمیت این قدر اصرار داشت و هنوز ادعای عشق میکرد... حرفای بابارو تو ذهنم مرور کردم... نه... محمد منو نمیخواد... حاضر نیستم با خودخواهی من اون بدبخت شه... شب به مامان گفتم تا به بابا بگه من هنوز سر تصمیمم هستم... شب تا صبح نخوابیدم نماز خوندم... تنها چیزی بود که آرومم میکرد... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
|ـب‌ـسم‌ࢪب‌‌بابڪ••♥️ |ـصب‌ـح‌ـتون‌بخیـࢪ••🎗
⊰•🦋⛓👀•⊱ . ‌‏بـرادرجانمِ وآنگا‌ه‌‌ڪہ‌تومیشو؎ دلیل‌شوق‌‌شھادت‌ڪسے... . ⊰•🦋•⊱¦⇢ ⊰•🦋•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii