1.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔼 عکسی که شوخی شوخی جدی شد
🔹حاج قاسم به مقر فاطمیون آمده بود، فرماندهان خواستند یک عکس یادگاری بگیرند که ابوحامد ناگهان گفت: شهدا به ترتیب.
🔹️ ولی این شوخی نبود، بلکه خیلی جدی به واقعیت تبدیل شد.
🔹در این تصویر عکس شهیدان علی سلطان مرادی (۲۲ بهمنماه سال ۱۳۹۳)، عباس عبداللهی (۲۲ بهمنماه سال ۱۳۹۳)، علیرضا توسلی (نهم اسفندماه سال ۱۳۹۳)، حسین بادپا (۳۱ فروردینماه۱۳۹۴)، مصطفی صدرزاده(اول آبانماه سال ۱۳۹۴) و حاج قاسم سلیمانی (۱۳ دیماه سال ۱۳۹۸) دیده میشود...
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃
روایت #عملیات_کربلای_4 از زبان #فرمانده_لشگر_10_سیدالشهداء(ع)
✍️✍️✍️ راوی : #سردار_فضلی
عملیات کربلای4 در آغازین ساعات روز 4 دیماه 65 در منطقه عمومی خرمشهر انجام شد
حوالی ساعت 12 شب بود که عملیات آغاز شد.
لشگر ما تحت امر #قرارگاه_قدس سپاه بود.
با بیسیمی که ازقرارگاه قدس دراختیار داشتیم در جریان روند عملیات بودیم .
حوالی ساعت 1 نیمه شب بود که مطلع شدیم مشکلاتی در روند عملیات پیدا شده .
نگرانی ما از این بود که تمام نیروهای خودی، موفق به پیشروی نشده باشند. خبر می آمد که دشمن شدیدا مقاومت میکند و آتش پر حجمی را هم به روی نیروهای ما میریزد. قرار بود که نیروهای #لشگر_ده_سیدالشهداء_علیه_السلام ساعت 3 نیمه شب حرکت کنند. بنابراین از ساعت 3 نیمه شب به بعد برای ما میبایست آمادگی ایجاد میشد. و ما از قبل اینکار را انجام داده بودیم. لذا نزدیک ساعت 1 نیمه شب بود که این نگرانی حاصل شد که احتمالاً پیشروی با مشکلاتی مواجه شده و رزمندگان اسلام قادر به تصرف همهی اهدافشان نشدند. بعضی از یگانها پیشروی کرده بودند وبه اهداف رسیده بودند، و بعضی هم هیچگونه پیشروی نداشتند. دشمن سخت در حال مقاومت بود. از زمین و هوا منور بود که در آسمان روشن میشد هواپیماهای دشمن هم با منورهای خوشه ای آسمان منطقه درگیری را مثل روز روشن کرده بودند.
ما تصور نمیکردیم که در شب هم دشمن با هواپیما ساحل وعقبه ما را بمباران کند . ساعات سختی بود و علی الظاهر کارها خوب پیش نمیرفت به نظرم رسید که بهتر است یکی از ما دوتا یعنی بنده یا #سردار_شهید_یدالله_کلهر به #قرارگاه_قدس برویم و آخرین وضعیت را جویا شویم. طبق برنامهی قبلی، میبایست بچهها را زودتر حرکت میدادیم تا ساعت 3 نیمه شب #سوار_بر_قایقها میشدند و تا مسیری که پیشبینی کرده بودیم میرفتند و از خط #لشگر_41_ثارالله به فرماندهی #حاج_قاسم_سلیمانی عبور میکردند و در ادامهی کار آنها، ما تکمان را شروع میکردیم.
طبق طرح مانور بایستی لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام ساعت 5 صبح با دشمن درگیر میشد.
شهید یدالله کلهر (ره) قرار شد به قرارگاه قدس برود.
#فرمانده_قرارگاه_قدس_سردار_جعفری بود .
من دوازده روز بود که به حمام دسترسی نداشتم. سرم به خاطر گرد و خاک خط و رفت و آمد، فوقالعاده کثیف شده بود. دوستان کتری آب جوش پیدا کردند و همان جا جلوی در #قرارگاه_تاکتیکی سر وصورتم را شستم و با این کار، کمی آرامش گرفتم. ساعت 3 نیمه شب بود که #شهید_کلهر اطلاع دادند که عملیات به مشکل خورده و بعضی از یگانها به اهدافشان نرسیدهاند.
و تدبیر فرماندهی بر #عقب_نشینی است.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#شب_وصال
#شب_های_قدر
شب #عملیات_کربلای_4
مقابل مسجد جامع خرمشهر
#رزمندگان_گردان_حضرت_علی_اصعر_علیه_السلام
لشگر_10
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#دروازه_قرآن
مقابل درب مسجد جامع خرمشهر
شب عملیات کربلای4
#رزمندگان_لشگر_10_سیدالشهداء_(ع)
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#عکس_یادگاری
آقایان ابراهیم توکل و مهدی موگویی از طلاب حوزه علمیه گلپایگان در محضر آیتالله محمودی برای ثبت خاطرات شهید سید مصطفی محمودی
#سایه_ات_مستدام_حضرت_آیت_الله
#قدر_نعمت_های_شهرمان_را_بدانیم
پــایــگاه اطــلاع رســانی دفــتــر
آیت الله محــمـودی گلپایگانی
https://eitaa.com/mahmudi_ir
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
خاطرات آقای ابراهیم توکل از دیدار با آیتالله
----
بخاطر علاقه ای که به علمای شهرمون داشتم ، دوست داشتم برسه که تک تکشون از نزدیک ببینیم
تا اینکه لطف خدا برام اجابت شد و رزق جمع آوری خاطرات شهدا نصیبم
تقریبا چند وقت قبل از وقوع ویروس کرونا
قسمت شد بریم ورامین
دل تو دلم نبود
یعنی واقعا دارم میرم حاج آقا را ببینم ؟
چقدر آقازاده های حاج آقا خاکی بودند🤷♂
چه حاج آقا مهدی که مدیر حوزه بودند چه حاج آقا محسن که برام جالب بود یک مسئول در پایتخت
دو تا طلبه را پشت تلفن تحویل بگیرند
و براشون وقت قرار بدهند
وقتی خدمت حاج آقا رسیدم ، کهولت سنشون شد دست انداز صحبت کردنم!
اما حاج آقا بدون توجه به این مسئله شروع کردن برامون صحبت کردن ☺️
شرح حدیثی از امام جواد علیه السلام و خاطرات فرزندشون
و...
خواستم اگه بشه عکس یادگاری بندازیم که
آقای موگویی با چشم گفت نه ، شرایطش نیست
ولی حاج آقا محسن فهمید و از ما عکس گرفتن
حاج آقا محسن آقازاده است تو نظره عامه
بر خلاف بعضی از حضرات عالم زاده که ...
خیلی جا خوردم
اینکه رو زمین نشستیم ولی خواستن ما کنار حاج آقا بشینیم
ی عالم با یک طلبه هم سطح بشینن و عکسم بگیرن😂😳
موقع خداحافظی حاج آقا به بنده و رفیقم هدیه دادن
تو اون سن خیلی شیرین بود
نه به خاطر پاکت پول
اینکه چقد به ما طلبه ها ارزش نهادن . آخره بارم که دیدن این همه راه برای کسب خاطرات شهدا طی کردیم اومدیم
هویت بخشیدن و درک داشتن
چیزی که از خیلیا ما توقع داشتیم
اقا مهدی بهش گفتم کدوم حرف حاج آقا روت تاثیر گذاشت
گفت اون تیکه که حاج آقا فرمودن نفهمیدم و زود گذشت این ۹۰ بهار از عمرم
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷