eitaa logo
اولین شهید آزاده و جانباز کشور شهید والامقام شهید ترکاشوند
252 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
4.7هزار ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اعتیاد به رنج!! چند وقت پیش با قطار یک سفر کاری داشتم.  داخل کوپه یه خانم با پسر حدوداً ۹ ساله و یک آقای میانسال هم نشسته بودند. بعد از گذشت یکی دو ساعت متوجه شدم ، خانمی که پسر بچه همراهش بود داره گریه میکنه. آقای میان سال باهاش صحبت می‌کنه. بی اراده به سخنان این دو نفر گوش کردم. گویا مادر شوهر و خواهر شوهر آن خانم، در کوپه بغلی بودند، و او فرزندش را به کوپه بغل فرستاده بود و به او گفته بود: برو ببین در مورد من چی می‌گن. پسر بچه وقتی برگشته بود، هر چه را که شنیده بود، از سیر تا پیاز برای مادرش تعریف کرده بود... آقای میان‌سال، که فردی پخته بود، به این مادر گفت: تا زمانی که "اعتیاد به رنج کشیدنت" را ترک نکنی، اوضاع همین است. برایم جالب بود. مگر ما انسان‌ها معتاد به رنج کشیدن هم می‌شويم؟! من آموختن را دوست دارم، به نظرم جامعه، بزرگ‌ترین دانشگاهی است که هر انسانی، بدون پرداخت شهریه، می‌تواند در کلاس‌های آن، شرکت کند و انتخاب کند چه بخواند. اون روز من هم در کوپه، در یک کارگاه عملی شرکت کرده بودم ... مادری «معتاد به رنج» و استادی که آماده بود تا راهنمایی کند. من هم سر تا پا شوقِ آموختن. استاد( آقای میان‌سال) رو به خانم گریان کرد و گفت: از کی معتاد شدی؟! خانم گفت: من أصلاً معتاد نیستم! به خدا من هیچی مصرف نمی کنم. استاد گفت: چرا ! رنج کشیدن عادت روزانه‌ات شده. مگر تو امروز مسافر نیستی؟ خانم گفت: چرا، داریم می‌ریم سفر. استاد گفت: تو امروز به‌خاطر آماده شدن برای سفر، رنج مصرف نکرده بودی. اما تا در کوپه نشستی، فرزندت را فرستادی تا از کوپه کناری، برایت مواد تهیه کند، و او هم سخنان زهرآگین را برایت آورد، و تو هم مصرف کردی، و اکنون هم مشغول رنج کشیدن و گریه کردن هستی! دیدگاه این استاد برایم بسیار جالب بود. خانم هم که گویی مثل من با دیدگاه جدیدی روبه‌رو شده بود گریه‌اش متوقف شد و گفت: ولی اونا خیلی بد هستن، چرا باید پشت سرم حرف بزنند؟! استاد گفت: شغل مواد فروش، فروش مواده. تو چرا مواد آن‌ها را می‌خری؟ تا زمانی که تو بهایی نپردازی، هیچ‌کس به زور به تو هیچ موادی نمی‌دهد. و ادامه داد: در این دنیا همه فروشنده هستند؛ تو مشخص کن، خریدار چه چیزی هستی: خریدار آرامشی، خریدار شادی، یا خریدار رنج و اندوه! من هرگز به دنیا این‌گونه نگاه نکرده بودم. برایم زیباترین تعبیری بود که تاکنون شنیده بودم. استاد ادامه داد: اگر در طول روز از خودت بپرسی، که امروز می‌خوام چه چیزی را بخرم، که برای زندگی ام مفید باشد بابت اجناس بنجل، بهایی نمی‌پردازی! بحث آن‌روز دیدگاه جدیدی را در من به‌وجود آورد. واقعاً امروز شما خریدار چه چیزی هستید: تنبلی و بطالت، رنج و اندوه، یا شادی و آرامش، و رشد و ... !؟ یادمان باشد، ما انسان‌ها دارای حق انتخاب هستیم، پس در اختیار خودمان است که کدام زمینه یا موضوع را انتخاب کنیم . 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷