شهید غواصی که دهان خود را پر از گِل کرد تا مبادا صدای ناله اش باعث لو رفتن معبر شود🥀
*🌷همرزم← بچه ها وارد آب شدند🌊 سعید جزو اولين نفراتی بود كه توسط دشمن زخمی شد🥀با اصابت گلوله توپ هر دو پاهای سعید قطع شد🥀خودش را از معبر کنار کشید و گفت شما معطل من نشوید، چه بمانم و چه بمیرم شما بروید برای عملیات🥀سپس از شدت جراحات و برای اينكه دشمن صدای ناله او را نشنود و عمليات لو نرود علفها و گِلهای كنارش را در دهانش گذاشت🥀عملیات سختی بود از خط گذشتيم و خاكريز را فتح كرديم، حدود ساعت 12 نيمه شب بود یك سنگر برای مجروحان آماده كرديم تا پيش از شروع طغيان اروند مجروحان را منتقل كنيم🥀سعید را به سنگر مجروحان انتقال داديم ديديم دو پايش قطع شده 🥀و سرمای كشنده و آب شور منطقه مانند نمك بر زخمهایش نشسته،🥀ديدم دهانش ورم كرده، گِلها را از دهانش بيرون آوردم🥀ديدم مانند ماهی كه از آب بيرون انداخته شده لبهايش شروع به تكان خوردن كرد🥀نتوانستم متوجه شوم كه چه میگويد🥀اما يقين دارم كه يا قرآن میخواند و يا برای رزمندگان دعا میكرد.🌙سعید ۱۶ سالهی ما ساعت 4 صبح همان شب به شهادت رسيد🕊️وقتی منطقه به دست بعثی ها افتاد آنها با تانک روی سنگر رد میشوند💥و به همین دلیل پيكرش مفقودالاثر بود تا اینکه پس از 12 سال تفحص و به وطن بازگشت 🕊"شهید سعید حمیدی اصل" برادری در جبهه داشت به اسم علی که ایشان هم در همین شبی که سعید شهید شد به شهادت رسید.🕊🕋
#شهید_سعید_حمیدی_اصل
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••.
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯