🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#عاشقانه_شهدا
#شهید_والامقام
#مهدی_قاضی_خانی
همیشه میگفت : با کمک کردن به تو از گناهام کم میشه .
گاهی که جر و بحثی بینمون میشد، سکوت میکردم تا حرفاشو بزنه و عصبانیتش بخوابه... ، بعدش از خونه میزد بیرون و واسم پیام #عاشقونه میفرستاد یا اینکه از شیرینی فروشی محل شیرینی میخرید و یه شاخه گل هم میگذاشت روش و میآورد برام...
خیلی اهل شوخی بود ، گاهی وقتها جلو عمهاش منو میبوسید .
مادرش میگفت : این کارا چیه! خجالت بکش ، عمهات نشسته! میگفت : مگه چیه مادر من ؟ باید همه بفهمن من زنمو دوست دارم .
همه اون چه که تو زندگیم اهمیت پیدا میکرد، وابسته به رضایت و خوشحالی #مهدی بود ، یعنی واسه من همه چیز با اون تعریف میشد .
#مهدی مثل یه دریا بود .
راوی :
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🌹🌴🕊🥀🕊🌴🌹
#شهید_والامقام
#محمدمهدی_کازرونی
دستهای کبودش را پشتش پنهان کرد و آمد پیش #مادر، از او خواست که فردا بیاید مدرسه ، #مادر هم با عصبانیت فرستادش پیش #پدر و گفت : این دفعه رو با #پدرت برو ، چقدر من بیام #ضمانت تو رو بکنم .
#پدر دستهای کبود #مهدی را در دستش گرفت و گفت : دوباره به معلمات گیر دادی ، مگه نگفتم که کاری به کارشون نداشته باش ، #بی_حجابند که باشند، تو دَرست رو بخون ، ببین چطوری کتکت زدند .
#مهدی که هشت سال بیشتر نداشت گفت : برای چی باید چیزی نگم؟ مگه اونها #مسلمون نیستند؟ مگه تو #قرآن نیومده باید #حجاب داشته باشند؟
در دوران اختناق ستمشاهی، عکس شاه و فرح را از اول تمام کتابهایش میکند و میگفت : دوست ندارم هر بار که کتابم رو باز میکنم، چشمم به اینها بیفته! زمانی که کسی جرأت نمیکرد اسمی از خاندان #سلطنت بیاورد، که در این صورت سروکارش به #ساواک و شهربانی میافتاد .
ایستاده بود کنار در #مسجد مردم میخواستند بعد از یک اعتراض آرام، از #مسجد خارج شوند ، ناگهان #مهدی عکس #امام را بالای سر گرفت و فریاد زد :
#یا_مرگ
#یا_خمینی
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🌹🕊💐🌷💐🕊🌹
#یاد_یاران
#شهید_مدافع_حرم
#مهدی_حسینی
خیلی زینبی بود و نسبت به حضرت زینب(س) حساسیت خاصی داشت .
همیشه می گفت : تا زمانی که زنده باشم،تو سوریه میمونم و از ناموس امام حسین (علیه السلام) پاسداری می کنم.
یادم هست که می گفت: «با چند نفر از دوستان با هم نشسته بودیم و در مورد تحولات #سوریه صحبت می کردیم.
یکی از همرزمان گفت: «اگر سوریه سقوط کرد چیکار کنیم .
هر کسی که نشسته بود یه چیزی میگفت .
یکی می گفت می رم لبنان ، اون یکی می گفت می رم عراق .
به آقا #مهدی گفتن : شما کجا میرید، #سید_مهدی؟
لبخند همیشگی خودش را زد و گفت: «من ميرم حرم بی بی #زینب دم در حرم می مونم ،تا آخرین قطره #خونم از حرم خانم #پاسداری می کنم تا کسی نگاه چپ به حرم نکنه .
سرشون رو انداختن پایین.
یکیشون گفت: ایول آقا #مهدی ، دست مارو هم بگیر .
#تفکر_مهدی حسادت داشت...
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
3.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊
#کلیپ_شهدایی
کلیپی بسیار زیبا از
#سه_شهید_گمنام
#سه_برادر
#علی ، #مهدی و #حمید_باکری
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
امضای شهادت🌷
💠مهدی توی #وصیتنامه اش نوشته بود: رسیـدن به سن سے سال برایـم ننگ است. آخرین بار ڪہ از #سوریه برگشت با هم رفتیم مشهـد. بعد از زیارت دیدم مهدے ڪنار سقاخونه ایستاده میخنده😍
🔰ازش پرسیدم چیـه مادر چرا می خنـدے؟؟؟ گفت #مادر، امضای شهادتم رو امروز از امام رضا علیه السلام گرفتم🕊
🔰 بهش گفتم اگه تو شهید بشے من دیگه ڪسی رو ندارم😢 #مهدی دستش رو به آسمون ڪرد و گفت مادر خدا♥️ هست...
#شهید_مهدی_صابری
📚برگرفته از کتاب فاطمیون.
اثر گروه شهید هادی
🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#همسرانه
#همسر_شهید
#شهید_مدافع_حرم
#مهدی_قاسمی
زمانی که قرار بود ساک #شهید را بیاورند، شبی در خواب دیدم که #شهیدی بدون تابوت به منزل ما آوردهاند که با احترام روی زمین گذاشته شد .
متوجه شدم #شهید خودِ ، آقا #مهدی است .
به چهرهاش #نگاه نکردم و قلبم بسیار آرام بود که سه مرتبه #یاحسین گفتم و از خواب بیدار شدم ؛ سه روز بعد ساک #شهید را به ما تحویل دادند .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
#بیت_المال
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#مهدی_باکری
وقتی مهدی باکری به پشت تریبون رسید، قبل از هیچ اقدامی خم شد و پتوی کهنه سربازی را که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند برداشت و با وقار و مهارت خاصی آن را تکان داد و خیلی آرام تا زد و به *جای زیر پایش، بر روی تریبون نهاد* و آنگاه با لحنی آرام گفت:
خاک بر سرت #مهدی، آدم شدهای که #بیت_المال را به زیر پایت انداختهاند ؟
#مردان_بی_ادعا
#بیت_المال
🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#همسرانه
#همسر_شهید
#شهید_مدافع_حرم
#سید_مهدی_موسوی
#لشگر_فاطمیون
#قسمت_اول
#سید_مهدی متولد شهر غزنین افغانستان بود، حدود هفت سال بود که برای کار به ایران آمده بود، من و #سید_مهدی یک نسبت فامیلی دوری باهم داشتیم اما ارتباط خانوادگی با هم نداشتیم .
سن کمی داشتم و مجرد بودم که یک شب خواب دیدم نزدیک تپه ای ایستاده ام و خانمی هم به روی تپه ایستاده، به نظرم آمد خانم مسنی باشند، چون من صورت ایشان را نمی دیدم و کمر شان کمی خمیده به نظر می رسید ،گفتم شاید احتیاج به کمک داشته باشند . نزدیکشان رفتم با من شروع به صحبت کردند و من متوجه شدم از صدایشان که خانم جوانی باید باشند .
تنها حرفی که با من زدند گفتند که #مهدی پیش ما خواهد ماند .
بعد ازاینکه از خواب بیدارشدم با خودم گفتم تعبیری نباید داشته باشد من #مهدی نمی شناسم؟
یک ماه و چند روز که گذشت ، #سید_مهدی به خواستگاری من آمد و حدود دو ماه بعد از خواستگاری، ما به عقد یکدیگر در آمدیم هنوز خبری از جنگ سوریه نبود و من هم به طور کل خوابم را فراموش کرده بودم .
#ادامه_دارد...
🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#همسرانه
#همسر_شهید
#شهید_مدافع_حرم
#سید_مهدی_موسوی
#لشگر_فاطمیون
#قسمت_دوم
سال ۱۳۹۰ زندگی مشترک ما آغاز شد . اولین فرزندمان نرگس سال ۹۱ به دنیا آمد و دو سال بعد دومین فرزندم متولد شد .
سال ۱۳۹۴ #سید_مهدی در مجلسی شرکت می کنند که صحبت از اعزام به سوریه بود.
#مهدی دوران خدمت سربازی اش را در اردوی ملی افغانستان سپری کرده بود و یک سال جنگیده بود و بر حسب تجربه ای که داشت و علاقه ویژه ایی که به اهل بیت سلام الله علیها داشت داوطلب می شود .
سری اول سه ماه ،سری دوم پنج ماه ، سری سوم هم سه ماه به سوریه می رود .
برای بار چهارم من اجازه نمی دادم که برود به من گفت : « می روم تهران» و چون اعزامشان از تهران صورت می گرفت یقین دانستم که دوباره به سوریه خواهد رفت تا اینکه تماس گرفت و گفت : «من سوریه هستم ، زهرا جان نمی دانی زیارت حرم بی بی زینب چه حال و هوایی دارد ...» و فقط از خوبی هایش می گفت تا من نگران نباشم .
اما یک روز یک عکسی برایم ارسال کرد که بادوستان هم رزمش گرفته بود، روی تپه ای ایستاده بود و نوشته بود اینجا کوه اسرائیل است و ما اینجا می جنگیم، نگران شدم و از فرط نگرانی خوابم نمی برد، در دل شب ندایی مرا صدا می کرد و دلداریم می داد، من بلند می شدم لامپ ها را روشن می کردم و اثری از کسی نبود، احساس می کردم که #مهدی آمده و صدایم می کند.. با اینکه انگار صدایش صدای یک خانم بود..
#ادامه_دارد...
🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#شهیدانه
#خاطرات_شهدا
#سردار_شهید
#مهدی_باکری
وقتی #شهید_باکری فرمانده نامآور لشکر ۳۱ عاشورا به پشت تریبون رسید، قبل از هر اقدامی خم شد و پتوی کهنه سربازی را که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند را برداشت و با وقار و مهارت خاصی آن را تکان داد و خیلی آرام تایش کرد و به جای زیر پایش بر روی تریبون نهاد و آنگاه با لحنی آرام جملهای را گفت که هرگاه و در هر شرایطی برای هر کسی گفتهام متأثر شده است :
خاک بر سرت #مهدی، آدم شدهای که #بیت_المال را به زیر پایت انداختهاند ؟
#تلنگر
#تفکر
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🌹🕊💐🥀💐🕊🌹
#خاطرات_شهداء
#اولین_شهردار_شهید
#سردار_رشید_اسلام
#فرمانده_دلاور
#شهید_مهدی_باکری
باران تازه قطع شده بود. #مهدی از پنجره اتاقش به خیابان نگاه میکرد. جویها لبریز شده و آب در خیابانها و کوچهها سرازیر شده بود.
#مهدی پشت میز نشست. پروندهای را که مطالعه میکرد بست. در اتاق زده شد و نور الله وارد اتاق شد. هول کرده بود.
#مهدی بلند شد و گفت: چه شده نور الله؟ نور الله پیشانی اش را پانسمان کرده بود. با هول و ولا گفت: سیل آمده #آقا_مهدی سیل!
#مهدی سریع گوشی تلفن را برداشت. چند دقیقه بعد گروههای امداد به سرپرستی #مهدی به سوی محله مستضعف نشینی که گرفتار سیل شده بود راهی شدند. تمامی محله را آب پوشانده بود. حجم آب لحظه به لحظه بیشتر میشد. مردم هراسان و با شتاب به کمک مردمی که خانه هایشان گرفتار سیل شده بود میآمدند.
آب در بیشتر نقاط تا کمر مردم بالا آمده بود. سقف بعضی خانهها هوار شده بود روی سرشان و تیرکهای چوبی شان بیرون زده بود. گل و لای و فشار شدید آب گروههای امدادی را اذیت میکرد.
#مهدی پرجنب و جوش به این طرف و آنطرف حرکت میکرد و به امدادگرها دستور میداد.
چند رشته طناب از اینطرف خیابان به آنطرف کشیده شد.
#مهدی و چند نفر دیگر در حالی که فشار آب میخواست آنها را ببرد طناب را گرفتند و خود را به سختی به آنطرف خیابان رساندند. چند زن و کودک روی بامی رفته بودند و هوار میکشیدند. نیروهای امدادی با سعی و تقلا به کمک سیل زدگانی که وسایل ناچیزشان را از زیر گل و لای بیرون میکشیدند شتافتند.
#مهدی به خانهای رسید که پیرزنی در حیاطش فریاد میکشید.
#مهدی در را هل داد. آب تا بالای زانوانش رسیده بود. پیرزن به سر و صورت میزد. #مهدی گفت: چه شده مادر جان؟ کسی زیر آوار مانده؟ پیرزن که انگار جانی تازه گرفته بود با گریه و زاری گفت: قربانت بروم پسرم … خانه و زندگی ام زیر آب مانده کمکم کن! چند نفر به کمک #مهدی آمدند. آنها وسایل خانه را با زحمت بیرون میکشیدند و روی بام و گوشه حیاط میگذاشتند.
پیرزن گفت: جهیزیه دخترم توی زیرزمین مانده. با بدبختی جمعش کرده ام.
#مهدی رو به احمد و هاشم کرد و گفت: یا الله زود جلوی در سد درست کنید! احمد و هاشم سدی از خاک جلوی در خانه درست کردند. راه آب بسته شد.
#مهدی به کوچه دوید. وانت آتش نشانی را پیدا کرد و به طرف خانه پیرزن آورد. چند لحظه بعد شیلنگ پمپ در زیرزمین فرو رفت و آب مکیده شد. پمپ کار میکرد و آب زیرزمین لحظه به لحظه کم میشد.
#مهدی غرق گل و لای شده بود. پیرزن گفت: خیر ببینی پسرم… یکی مثل تو کمکم میکند آنوقت #شهردار ذلیل شده از صبح تا حالا پیدایش نیست. مگر دستم بهش نرسد…
#مهدی فرش خیس و سنگین شده را با زحمت به حیاط آورد. اگر دستم به شهردار برسد حقش را کف دستش میگذارم.
چند ساعت بعد جلوی سیل بطور کامل گرفته شد.
#مهدی پمپ را خاموش کرد و پیرزن هنوز دعایش میکرد. گروههای امدادی پتو و پوشاک و غذا بین سیل زدهها تقسیم میکردند.
#مهدی رو به پیرزن گفت: خب مادر جان با من امری ندارید؟ پیرزن گریه کنان دست رو به آسمان بلند کرد و گفت: پسرم ان شاء الله خیر از جوانی ات ببینی. برو پسرم دست علی به همراهت. خدا از تو راضی باشد. خدا بگویم این #شهردار را چه کند. کاش یک جو از غیرت و مردانگی تو را داشت.
#مهدی از خانه بیرون رفت. پیرزن همچنان او را دعا میکرد و #شهردار را نفرین!
#مردان_بی_ادعا
#مردان_با_اخلاص
#روحش_شاد 🕊
#یادش_گرامی 🌹
#راهـش_پر_رهرو 🕊
🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
مدتی قبل
اومد آرامگاه #باجناقش شهید قاسم غریب دراستان گلستان.
یکی از بچه ها بهش گفت : آقا مهدی لطفا مداحی کن.
آقا مهدی یه نگاه به سنگ قبر شهید قاسم کرد و گفت : مداح این بود که رفت. ...!😔😭
#خاطره ای از شهید مدافع حرم مهدی ایمانی
✍ راوی بنده خدا ...
#شادی روح
دو #باجناق #شهید مدافع حرم #قاسم غریب و #مهدی ایمانی صلوات 🌷🌷
#مقتدر_مظلوم
#طوفان_الاقصی
🌷🍃🥀🌹🇮🇷🥀🌷🍃🌷
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯