eitaa logo
🌷شهیدستان🌷(بدون روتوش)
168 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
461 ویدیو
1 فایل
🌷«شهیدستان، کانالی برای فرزندان انقلابی این نظام» 📜تاثیرگذارترین و کوتاه ترین خاطرات شهدا به همراه بهترین عکس و کلیپ‌های مناسب استوری را از اینجا پیگیری کنید. 👤ارتباط با خادم الشهدای کانال⬇️ @babaei1757 @qjfarad_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 ماه رمضان سال۱۳۸۸ با آقا رضا در اصفهان دوره تکاوری بودیم. سختی و فشار دوره خیلی زیاد بود و اگه آب و غذا و خواب‌مون مناسب نمی‌بود، بدن به شدت کم میاورد. مرکز آموزشی‌ای که برای دوره تکاوری مستقر بودیم، خیلی وسعت داشت و بزرگ بود؛ طوری که فاصله‌ی آسایشگاه ما تا سالن غذاخوری زیاد بود و از فرط خستگی و بی‌خوابی نمی‌تونستیم برای سحری به سالن بریم. به خاطر همین، هر شب یه نفر انتخاب می‌کردیم که مسئولِ آوردنِ غذا باشه! آقا رضا جزو اولین نفرات برای خدمت به بچه‌ها بود. خلاصه، بعد چند شب دیگه کسی نمی‌رفت و مجبور بودیم سحری، تخم مرغ بخوریم. ولی آقا رضا به جای بچه‌های دیگه از استراحتش می‌زد و می‌رفت سحری بچه‌ها رو میاورد تا برای بچه‌ها سخت نباشه! 📸 پ.ن: این تصویر مربوط به دوره تکاوری در اصفهان سال ۱۳۸۸ میباشد. 🎙راوی:همرزم شهید 🕊️🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💌 گفتم:«با فرماندہ تان ڪار دارم. گفت:"الان ساعت یازدہ است،ملاقاتی قبول نمے ڪند." رفتم پشت در اتاقش در زدم. گفت:"ڪیه؟" گفتم :"مصطفی من هـستم." گفت :"بیا تو." سرش را از سجدہ بلند ڪرد ،چشمهای سرخ، خیس اشڪ و رنگش پریدہ بود. نگران شدم :"گفتم چہ شدہ مصطفی؟ خبری شده؟ڪسے طوری اش شده؟" دو زانو نشست. سرش را انداخت پایین.زُل زد بہ مهـرش .دانہ هـای تسبیح را یڪی یڪی از لای انگشتهـایش رد می ڪرد. گفت :"ساعت یازدہ تا دوازدہ هر روز را فقط براے خدا گذاشتم.برمی گردم ڪارهـایم را نگاہ میڪنم. از خودم میپرسم ڪارهایی ڪہ ڪردم ،برای خدا بود یا برای دل خودم؟" 🕊شهیددفاع‌مقدس 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush