📚 گزیدهای از #کتاب_شهدا
📒 کتاب «من دعا میکنم، تو آمین بگو»
🕊شهید مدافع حرم #علی_اکبر_عربی🕊️
🦋معمولاً پاتوق دوران عقدمان گلزار شهدا و حرم امامزادگان بود. هر موقع از درب گلزار شهدا میخواستیم بزنیم بیرون، میگفت: «خدایا مارا شرمنده شهدا نکن!»
🦋بعضی وقتها هم تا میدید حال معنوی خوبی دارم، از فرصت استفاده میکرد میگفت:
✨«یه دعا میکنم، تو آمین بگو!» منم که کف دستم را بو نکرده بودم که میخواهد چه دعایی کند، قبول میکردم. او دعای شهادت میکرد و من هم آمین میگفتم.
🎙راوے: همسر شهید
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰به روایت: همسر شهید
وقتی منزلمان را به قم منتقل کردیم، علی آقا گفت می خواهم خادم حرم بی بی شوم. آنقدر دوندگی کرد تا اخرش کارش درست شد و به آرزویش رسید .
شد خادم حرم مطهر حضرت معصومه س
درست وقتی هم می خواست به سوریه اعزام شود همینجور بال بال میزد تا اعزامش درست شود. به هرجا که می توانست می رفت. با اینکه دیسک کمر داشت و در سپاه معاف از رزمش کرده بودند اما گوشش بدهکار جواب های منفی نبود انقدر پیگیر شد تا اخرش کارش درست شد
شد مدافع حرم حضرت زینب س 🥹
هر موقع شهرستان می رفتیم به هرکسی که می رسید میگفت ما یک زائر سرا در قم داریم، تشریف بیاورید!
اولش خیلی ها متوجه نمی شدند منظور علی آقا چیست!؟ اما بعد از مکثی دوزاری شان می افتاد که منظور ایشان همان خانه مان هست.
🕊شهید مدافع حرم
🕊#علی_اکبر_عربی
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جـبـهـه فــرهنــگی فـــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush