eitaa logo
🌷شهیدستان🌷(بدون روتوش)
185 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
380 ویدیو
1 فایل
🌷«شهیدستان، کانالی برای فرزندان انقلابی این نظام» 📜تاثیرگذارترین و کوتاه ترین خاطرات شهدا به همراه بهترین عکس و کلیپ‌های مناسب استوری را از اینجا پیگیری کنید. 👤ارتباط با خادم الشهدای کانال⬇️ @babaei1757 @qjfarad_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤚🏻دستت اما حکایتی دارد... 💝 💜 💚 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰ما باید قدر نعمت ولایت فقیه را بدانیم. به شفاعت شهدا امیدوار نباشید. 🌷 شهید با کسی قوم و خویشی ندارد، اگر راه شهدا که همان راه اسلام است را ادامه دادید از ما هستید و گرنه خیر. 🌷من از جانب خودم و دوستانم می گویم: از یکایک شما بازخواست می‌کنیم که با خون ما چه کردید، آیا در مقابل کفر، منکرات و فساد فاسدان ایستادید یا گذشتید و گفتید به ما چه؟ اگر بی تفاوت بودید منتظر غضب ما باشید. اگر اشکی دارید، بر مظلومیت خاندان اهل بیت (علیهم‌السلام) و سالار شهیدان بریزید». 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰قبل از شروع عملیات، رضا با تعدادی دوستانش به زیارت حضرت زینب (س) می‌روند و به آنها می‌گوید، هر کسی برای خود خلوتی داشته باشد و هیچ صحبتی نباشد، بعد از نیم ساعت که آماده رفتن بودند او را صدا می‌زنند و رضا با چشمانی گریان رو به دوستانش می‌گوید چقدر خوب می‌شد که در این عملیات برویم و دیگه برنگردیم و آثاری از ما نباشد... ساعاتی از کلام رضا نگذشته بود که دعایش مستجاب شد. تعدادی از همرزمانش در محاصره دشمن بودند و رضا در پی نجات و رهایی آنها از حصر، رشادت‌هایی از خود نشان داد و مورد اصابت تیر دشمن قرار گرفت، ولی نتوانستند پیکر او را به عقب برگردانند. رضا ارادت خاصی به خانم فاطمه الزهرا (س) داشت و مانند ایشان با پهلوی مجروح شده در ایام شهادت بی بی دو عالم به این توفیق عظمی دست پیدا کرد. 🕊شهیدمدافع حرم 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌸🌿 ای نور چـــشم حضرت آقای کـــربلا بعد از حـــسین دلبر دیـــوانگان تویی این افـــتخار ماست که فامیـــل تان شدیم پس شـــاهزاده همه ایـــرانیان تویی... 💚 ولادت چهارمین نور ولایت و امامت حضرت زین العابدین امام سجاد(ع) بر تمام شیعیان مبارک باد.💚 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰در کنار هلیکوپتر جنگی‌اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال می‌کردند خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید خندید سرش را بالا گرفت گفت : ما برای خاک نمی‌جنگیم ما برای اسلام می‌جنگیم تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد خبرنگاران حیران ایستادند او آستین‌ها را بالا زد چند نفر به زبان های مختلف از هم می پرسیدند کجا؟خلبان کجا می‌رود ؟ هنوز مصاحبه تمام نشده همانطور که می‌رفت برگشت ، لبخندی زد و بلند گفت : نماز ! صدای اذان می آید ، وقت نماز است. 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰زیاد وقت نمیگیره اما شنیدن و دیدنش واجب برای همه ماست! ...✌️ 💚 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 ( تولد یک لبخند ) 🌿همیشه لبخند به لب داشت ، اما هر وقت تلویزیون یک شهید را نشان می‌داد، لبخندش محو می شد و ماتم زده می‌نشست گوشه ی اتاق .😔 با یک دست آرام عینکش را در می آورد و با زبری آن یکی دستش ، قطره های اشک را از روی چروک های دور چشمش پاک می کرد . بعد هم با حسرت محکم می کوبید روی پایش و بی وقفه مثل یک ذکر تکرار می کرد : 🌱«کاش یه روزی قسمت منم بشه‌» روز آخر دمِ رفتن ، وقتی شوهرش بهش گفت امروز دلشوره دارم و خیلی مواظب خودت باش! فقط جواب داد : 🍀«هر چی خدا بخواد همون می شه ، توکل به خودش!» این را گفت و با لبخند رفت! لبخندی متفاوت از لبخندهای شصت و دوساله ی عمرش... 🥀 📝راوی : همسر شهید 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔴 خدا رحمت کند آقای مشکینی را؛ یکبار قبل از انتخاباتی در خطبه هایش انتخابات را تشبیه می کرد به و می فرمود: ✅صحنه انتخابات است. ☑️کسی که در انتخابات شرکت نمی کند گویا دارد یزید را می کند. ☑️کسی که در شرکت می کند ولی رای سفید می دهد انگار در کربلا است ولی تیر به سوی هدف خاصی نمی اندازد. ☑️کسی که به غیر صالح رأی می دهد گویا دارد علیه امام حسین شمشیر می زند. ☑️کسی که می گردد و اصلح را انتخاب می کند گویا دارد از امام حسین دفاع می کند. 🌷رأی مسئولیت آور است. با دقت و بصیرت رأی دهیم.🙏 🇮🇷 🇮🇷 👌🏻 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
✨روز بهت تبریک گفتیم ✨روز رو بهت تبریک گفتیم ✨روز رو بهت تبریک گفتیم ..‌. ✨روز رو بهت تبریک گفتیم.. 🔰 توی دنیا چه مدالی باقی مونده بود که به دستش نیاوردی؟😔 ❤️ای فخر شهدا 💜ای فخر جانباز ها 💚ای فخر پاسدار ها 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰یک روز دیدم شهید باقری با سر و وضع خاکی و گلی داخل اتاق شد. گفتم فرمانده چه خبر؟ کجا بودید که اینطور خاکی و گلی شدید؟ لبخند ملیحی زد و نشست. می‌دانستم از گفتن موضوع خودداری می کند. چند روزی این ماجرا تکرار شد تا اینکه یک شب که شیفت بودم گاه و بی گاه خوابم می برد و چرت می زدم که یک لحظه متوجه شدم سایه ای از جلوی چشمانم رد شد وسوسه شدم و سایه را تعقیب کردم تا بفهمم چه خبر است. دنبالش رفتم دیدم حجت مشغول نظافت حیاط و سرویس های بهداشتی است. خجالت کشیدم و دویدم سمتش، خواستم ادامه کار را به من بسپارد، گفتم شما فرماندهی این کارها وظیفه ماست که نیروی شما هستیم، جواب داد کاری که برای رضای خدا باشد جایگاه انسان را تغییر نمی دهد من این کار را دوست دارم، چون می دانستم بچه ها اجازه انجامش را نمی دهند قبل از نماز صبح و توی تاریکی انجام می دهم. از خودم خجالت کشیدم، سرم را پایین انداختم و گفتم به خدا قسم شما خیلی بزرگواری... 🕊شہیدمدافع حرم 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰پسرم محمدمهدی تازه به دنیا آمده بود. به خانه پدر رفتم. یک شب پسرم بی تابی می کرد. گهواره را وسط سالن پذیرایی گذاشتم و شروع کردم به راه رفتن و لالایی خواندن. ولی فایده ای نداشت. عسکر به خانه آمد .مرا در آن وضع دید. محمدمهدی را گرفت و گفت: شما بروید و بخوابید. گفتم: داداش بچه بی تابی می‌کند... گفت: ایرادی ندارد شما بروید و استراحت کنید. آن موقع عسکر ۲۰ ساله بود. به اتاق رفتم. چند دقیقه ای گذشت و دیگر صدای گریه بچه نمی آمد. خوب که گوش کردم صدای زیارت عاشورای عسکر را شنیدم. آن شب عسکر در کنار گهواره محمدمهدی با صوتِ دلنشینش، زیارت عاشورا را برای محمدمهدی خواند و او تا صبح راحت خوابید. 🎙(راوی خواهرشهید) 🕊شہیدمدافع حرم 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 مادر شهید لنگرودی: هادی را از کلاهی که بر سر داشت در نمایشگاه عکس شهدا شناختم 🔷️ بعداز کـربلای پنج، همه دوستانش برگشتند؛ الا هـادی من. بهم گفتند: «ماشینمون جا نداشت هـادی نیـامد!» امـا چهـره ها، چیـز دیگری نشـان می‌داد. ◇ هفتـه هـا گذشت واز پسـرم خبـری نشد. مضطرب بودم. اتفاقی یکی از هم کـاروانی های پسرم را دیدم. گفتم: «اگـر شهـید شـده، بگـویید طـاقت شنیدنش را دارم.» 🔹️ ناچـاراً گفت: «هـادی شهید شد و جنازه‌اش به همراه تعدادی از شـهدا به کنار جـاده منتقل شد. آنروز هـادی یک بارانی آبی به تن داشت. آمبولانس ها تعدادی از شهـدا را به عقب آوردند؛ ولی خبـری از هـادی نبـود!» 🔻 مادرادامه میدهد: «تابه امروز کسی نفهمیده جنـازه هـادی چـه شده. عده‌ای می گویند احتمـالا خمپـاره‌ای به کنـار جنـازه خورده و خـاک، پیکـر مطهـرش را پوشـانده باشد و همین باعث شـده آمبولانس‌ها او را پیدا نکنند. ◇ سال‌ها گذشته و از او تنهـا یک مـزار خالی باقی مانده. در یکی از روزهـا برای زیارت فـرزندم به گلـزار شهدای لنگـرود رفتم. ◇ نمایشگاه عکسی از شهـدا برپـا بود، به تصـاویر شهدا نگـاه میکردم. جـذبه عکسی مـرا به خـود جلـب کرد و با کمی دقت، با هیجـان فریـاد زدم: «این هـادی منـه! این هـادی منـه! با دستـان خـودم این کـلاه را برایش بافتم؛ ایـن هـــادی منــه...» 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🏷 فرازهایی از از همه شما می‌خواهم که به این نظام و رهبر نظام، وفادار باشید و طلب حلالیت می‌نمایم؛ نگذارید که شهدا به خاک سپرده شوند و بگذارید که انشاءالله همیشه در یادها باشند و نَه این که عکس شهدا را ببینیم و عکس شهدا عمل کنیم! من همیشه عشق به شهدا داشته‌ام و فقط برای عشق می‌خواندم و هیچ چشم‌داشتی نداشتم و همین که هر حاجتی و خواسته‌ای که از شهدا داشته‌ام به من می‌دادند، مرا کفایت می‌نمود و شما مردم اگر با صدق دل از شهدا هر حاجتی که بخواهید به شما می‌دهند. ✨ 🕊شهیدمدافع‌حرم 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
😂 مجروح بامزه 🌾 خيلی شوخ بود. هر وقت بود، خنده هم بود. هر جايی بود، در هر حالتی، دست بردار نبود.  💥خمپاره كه منفجر شد، تركش خورد و گفت: «بچه ها ناراحت نباشيد ، من می روم عقب، امام تنها نباشد!! » امدادگرها كه می‌گذاشتندش روی برانكارد، از خنده روده بر شده بودند.🤣 🙏🏻 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰چرا سید رضی هیچ وقت کربلا نرفت؟ 🔹همسر شهید سید رضی موسوی: بعد از شهادت سید رضی برخی مسئولین آمدند برای گفتن تسلیت. گفتم زحمت بکشید ما را همراه هم بفرستید کربلا. چون تا حالا نرفتیم! شهید موسوی می‌گفت: حاج‌خانم! این یکجا را می‌خواهم با هم برویم! می خندیدم و می گفتم: حاج‌آقا! من را خجالت نده. گفت: نه کربلا را باید با هم برویم! قرار بود پارسال دی ماه برویم که نشد. امسال هم قرار بود اواخر دی برویم که دیگر به شهادت رسید. برای همین به آقایان گفتم اگر شما می‌خواهید در حق من محبت کنید، پیکر سید رضی را به ایران نبرید، اول ما را به کربلا بفرستید. گفتند بارک‌الله به فکر شما! ذهن ما درگیر از دست دادن آقا سید بود و مانده بودیم چه کنیم؟ گفتم: لطف کنید ما را بفرستید کربلا یک زیارت کنیم بعد برگردیم ایران. رفتیم و بالاخره مأموریت سید رضی موسوی با شهادت تمام شد! 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 شوخی‌شوخی، جدی شد. ✨پیاده‌روی اربعین، کفش‌هایش را درمی‌آورد و بندها را بهم گره زده و دور گردنش می‌انداخت. تمام مسیر نجف تا کربلا را. به موکب‌هایی که کمک احتیاج داشتند دستی می‌رساند. چه عراقی چه ایرانی. مریضه‌ی موکب عراقی را گفت لای پتو گذاشتند و با یک نفر دیگر، پتو را مثل برانکارد گرفتند و به درمانگاه رساندند. 🔹شب سیزدهم دی‌ماه، توزیع شام موکب شهدای مقاومت در گلزار شهدا تمام شده بود و بچه‌ها خسته، گوشه و کنار آشپزخانه نشسته‌بودند. رضا از راه رسید و دیگ‌ها را با سر و صدا جلو کشید و شروع به شستنشان کرد. با هر رفت و برگشت دستش، با هیجان می‌گفت: «ما از شهدا جا نمونیم صلوات» 🥀«ما به شهدا ملحق بشیم صلوات» بچه‌ها می‌خندیدند و صلوات‌ها را شوخی‌شوخی محمدی‌پسند می‌فرستادند. هیچ‌کدام فکرش را نمی‌کردند چند ساعت بعد، رضا به جمع شهدا برسد. ☘تازه می‌فهمیدند که رضا از ته دل می‌گفت نه از سر شوخی و خنده. 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔹از ویژگی های بارز شهید که باعث می‌شد تو زندگی مشترکمون من هر روز بهش دلگرم تر بشم، چشم پاکی ایشون بود؛ من به یاد دارم وقت هایی رو که ایشان وقتی نامحرم بی حجابی رو میدید به آسمون نگاه می‌کرد یا مهمانی هایی که نامحرمی درآن بی حجاب بود شرکت نمی‌کرد، حتی عروسی فامیل بیشتر آخر مراسم میرفت هدیه میداد یا جایی مینشستند که کمتر کسی ایشان را ببیند. 🔹در وصیت نامه شهید نوشته بود: پشتیبان ولایت فقیه باشید و بدون شک و تردید به رهنمودهای رهبر عزیز ودلسوزمان حضرت امام خامنه ای(حفظه الله) عمل نمایید. اشاره می‌کنم. 🎙[راوی همسر شهید] 🕊شهیدمدافع حرم 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
‍ 📌 وقتی شهید معز غلامی مجروحیتش را نگفت تا برنگردد 🔷️ یکی از رفقای شهید مدافع حرم حسین معز غلامی معروف به سید مجتبی روایت می کند که قرار بود بریم منطقه را نشانم بدهند . 🔹️ سید مجتبی عقب ماشین نشسته بود و کنارش مقداری وسایل بود منم با فشار خودمو کنار سیدمجتبی جا کرده و ازش معذرت خواهی کردم و راه افتادیم ◇ با همان روی خوش و صورت نورانی ولی خسته و بی حال بنظر میرسید ..... ◇ گذشت تا جنگ به داخل شهر رسیده بود درگیری حسابی سخت شده بود که یکی از بچه ها گفت: سیدمجتبی تو مقبره شهید شده و جنازه اش مونده. 🔻 چهره اش از ذهنم نمیرفت، همش صورت معصوم و خسته اش جلوی چشام بود. ◇ یکی از بچه هاگفت: چند روز پیش هم از ناحیه دستش مجروح شده بود ولی واسه اینکه ذهن آقامهدی رو درگیرنکنه و یه وقت برنگردد، صداش رو در نیاورده بود. ◇ تازه علت خستگی و بی حالیش رو فهمیدم. تازه فهمیدم وقتی زور چپون کنارش تو ماشین نشستم چرا خودش و جمع کرد و یه کلمه هم حرف نزد ؛ آخ هم نگفت، حتی طلب هم نکرد جابه جا بشم...پیش خودم گفتم: چقدر مرد بودی پسر... 🔻 حسین جان، اگه جا داری، اگه جات رو تنگ نمیکنم، اگه دست تیر خوردت رو آزار نمیدم؛ من رو هم باخودت ببر ◇ دست من رو هم بگیر، من رو هم با خودت بکش تا کربلا، تا محضرِ اباعبدالله، منم ببر مَرد... 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰سنگ قبر دختر با یه دنیا حرف... 💔😔 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🩸جوانی کردند و... 🙏🏻راهشان را پیدا کردند (ع)✨🌺 ✨🌺 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📝 | شهیدی که به سید اتمی منطقه معروف بود 🔻 در سال ۱۳۹۴ عزم جهاد و از پدر کسب اجازه کرد ولی پدر راضی نمی‌شد. به همین خاطر دختر شش ساله شهید پیش پدر بزرگ وساطت کرد. او به پدربزرگ گفت که بابا مصطفی برای رفتن به سوریه نذر کرده و از خانه در اسلامشهر تا قم پیاده رفته است و به من گفته که به جز او دیگر پسری ندارید و همین حساسیت باعث شده رضایت ندهید. بابا از من خواست بیایم و واسطه شوم. پدر شهید هم که اصرار‌ها و صحبت‌های نوه را می‌شنود، قبول کرده و رضایت می‌دهد که سید مصطفی مدافع حرم حضرت زینب (س) شود. 🔹به سید‌مصطفی در منطقه، سید اتمی می‌گفتند. مصطفی مسئول پشتیبانی و لجستیک بوده و مهمات به دست بچه‌ها می‌رسانده است، روز شهادت مصطفی مهمات‌ها را می‌رساند و همکارش از او می‌خواهد سریع از محل دور شود گویا گروه تروریستی النصره به بچه‌ها مسلط بودند. سید‌مصطفی سمت ماشین می‌رود، اما نمی‌تواند بچه‌ها را در آن شرایط تنها بگذارد. در هنگام جابجایی نیروها به پشت خط بیسیم سید می‌افتد، تا خم می‌شود که بیسیم را بردارد، دو ترکش به ایشان اصابت می‌کند. سید هم همانجا می‌افتد. 🔺تروریست‌ها منطقه را گرفتند و نیرو‌ها نتوانستند پیکر‌ها را به عقب بیاورند. دو سه هفته بعد که منطقه به دست نیرو‌های خودی افتاد، برای بازگرداندن پیکر‌ها رفتند، اما پیکر سید مصطفی را پیدا نکردند. 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
♦️کاندیدایی که منتخب مردم نشد اما منتخب خدا شد...! 🔹سردار شهید مدافع حرم ذاکر حیدری در انتخابات مجلس دهم از حوزه ورزقان ثبت نام کرد‌ و منتخب مردم نشد. وی پیش از انتخابات معاون عملیات سپاه عاشورا بود و بخاطر ورود به انتخابات استعفاء و از سپاه بازنشسته شد. 🔸این سردار عالیقدر در روزهای آرامش و بازنشستگی با همان حال و هوای جوانی برای دفاع از حرم مطهر حضرت زینب راهی سوریه شد و فرماندهی دیده بانهای توپخانه در سوریه را برعهده داشت. حاج ذاکر در نهم آبان ماه سال ۱۳۹۵ مزد سال ها رزمندگی‌اش را گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 🕊سردارشهید‌مدافع‌حرم حاج 🕊♥️ 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🏷وعـده ی حضرت زهـرا(س) روزی کہ قرار بود محمدتقے را در امامزاده عقیل اسلامشهر دفن کنند، خانمے همراه همسر خود وارد امامزاده شد و پرسید: این قبر را برای چہ کسے آماده میکنید؟ بہ او گفتند: در این قبر قرار است شهیدی دفن بشود باشنیدن این سخن آنها شروع بہ بیقراری و گریہ نمودند علت را که جویا شدند، جواب دادند: دیشب خواب حضرت زهرا(س)را دیدیم که میفرمود: فردا شهیدی را که برای دفاع از دخترم بہ شهادت رسیده، به امامزاده عقیل خواهند آورد حتما بہ پیشوازش برو...! 🕊شهید مدافع‌حرم 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰من که شرمنده نمازام شدم شمارو نمیدونم ...😔 🗣 🇮🇷 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💌 همه‌ی حرفش این بود. ما با انتخابات سرنوشت کشورمون رو به دست خودمون رقم می‌زنیم. نباید کاری کنیم شرمنده شهدا بشیم، شرمنده مولامون آقا سیدالشهدا بشیم. 📨... پرسیدم:«داداش خب از کجا متوجه بشیم کدوم بهتره؟بیشتر برای مردم کار می‌کنه؟» جواب داد: «به صحبت‌های حضرت آقا گوش کنید ببینید درباره ویژگی‌های نماینده اصلح چی میگن..به همون شخص رأی بدید.» 📚 کتاب "اثر انگشت" 🕊شهیدمدافع‌حرم 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰با هم اعزام شدیم سوریه. ما را فرستادند منطقه «عبطین». شب بود که رسیدیم آنجا. باید برای اسکان می رفتیم توی یک مدرسه. همان اول کاری، دم در اون مدرسه ،جنازه ی یک داعشی خورد به چشممان. من که حسابی ترسیدم. با خودم گفتم :«این اولشه. خدا آخرشو بخیر کنه.» رفتم توی مدرسه. هنوز داشتم می ترسیدم. محسن اما انگار نه انگار. اسلحه اش راروی دوش انداخته بود و دمِ درِ مدرسه برای خودش نشسته بود. منتظر بود که برود خط. لَجَم در آمده بود. رفتم پیشش و گفتم: «محسن اگه یه مقدار بترسی، عیبی هم نداره ها!» نگاهم کرد و گفت : «آقا حجت، ما اومده ایم واسه ی دفاع از حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) برای همین حس می کنم یکی محافظمه حس می کنم یکی لحظه به لحظه دست عنایت و محبتش رو سرمه» آرامشی داشت نگفتنی. 🎙[به روایت همرزم شهید] 🕊شهیدمدافع‌حرم 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💚؛ قبل از هر چیز، استعمار از سیاهی چادر تو می‌ترسد تا سرخی خون ِ من؛ ویـژگی‌های ِ جسمـانی ِ زن ، از اسـرار ِ اوست و حافظ ِ اسرار زیبایی‌های زن است. پس مبادا اسرار ِ خود را بر نامحرمـان افشا کنی کہ اسرار خود را نادیده انگاشتہ‌ای . . 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
⭕️ در شناسنامه‌ی جای خالی برای مهر زدن نبود؛ او شرکت در همه‌ی انتخابات‌ را وظیفه ی ملی وشرعی خود می دانست. ✨درمکتب حاج قاسم جایی برای تهمت وتخریب وتوهین به رقیب نبود ونیست 🕊مانند حاج قاسم برای حفظ حرم... 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 ماه اسفند در یک قاب شهادت : ۶ اسفندماه شهادت : ۸ اسفندماه شهادت : ۱۰ اسفندماه شهادت : ۱۷ اسفندماه شهادت : ۱۸ اسفندماه شهادت : ۲۳ اسفندماه شهادت : ۲۴ اسفندماه شهادت : ۲۵ اسفندماه 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush