❣ #سلام_امام_زمانم ❣
🌼سه شنبه هاے ما گِره خورده ست با #جمکران و «دعای توسل» با جاده ے «تهران-قُم» و طعم سوهانِ شیرینش
🌾کاش طعمِ بی مزه ی روزهای #بی_تو بودن، با خوردن سوهان شیرین میشد😔
🌾کاش #انتظار این روزها، جورِ دیگری رقم میخورد و دردِ بی شما👤 بودن مداوا میشد.
🌾کاش قلبهایمان♥️ در می یافت که با شما بودن، دست کِشیدن از #همه میخواهد.
🌾اصلاً کاش همه این «کاش»ها #تمام_بشود
🌼آقا جان...
#سه_شنبه است و هوای مهربانےات
بغض😢 راهِ نفس کشیدنم را گرفته
به بدحالی این روزهای #مادرت
برای #بدحالی ام دعا کن🙏
🔹در افق #آرزوهایم تنها⚘أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج⚘را میبینم...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دلتنگی سرلشکر سلامی از نبود حاج قاسم
📸 فرمانده در سایه؛ توصیف الجزیره از سردار «اسماعیل قاآنی»
🔹 آیتالله خامنهای با انتخاب سرتیپ قاآنی بهعنوان فرمانده نیروی قدس سپاه، نشان داد که مایل است استراتژی و عملیاتهای این نیرو مثل دوران فرماندهی [سپهبد شهید] قاسم سلیمانی باقی بماند.
🔹 از بارزترین ویژگیهای این سرباز کهنهکار و وفادار به جمهوری اسلامی، آشنایی وی به شبکه نیروهای تحتالحمایه ایران [گروههای مقاومت] و توان و تجربه مدیریتی اوست که طی سالیان طولانی همراه با [شهید] سلیمانی در حال توسعه حوزه نفوذ ایران در منطقه بوده است.
🔹 همزمان که [سپهبد شهید] قاسم سلیمانی در قامت یک "نماد ملی و رهبر کاریزماتیک" تودهها را با خود همراه میساخت، قاآنی "در سایه" قرار داشت و در راهبری تشکیلات سپاه قدس مشارکت میکرد.
🔹 تخصص و تمرکز اصلی اسماعیل قاآنی، همسایگان شرقی ایران و کشورهای آسیای میانه است.
🔹 [سردار] قاآنی از رسانهای شدن گریزان بوده و گمنامی وی تا همین اواخر یکی از خصوصیات تعیینکنندهاش بهشمار میرفت.
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
. ﷽ . #رمان_بدون_تو_هرگز #قسمت_اول همیشه از پدرم متنفر بودم ... ما
.
.
سلام قسمت اول رمان #بدون_تو_هرگز
.
.
#رمان_بدون_تو_هرگز
#قسمت_سوم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
علی، جوان گندم گون، الغر و بلندقامتی بود ...نجابت چهره اش همون روز اول چشمم رو گرفت ...
کمی دلم براش می سوخت اما قرار بود قربانی نقشه من بشه ...
یک ساعت و نیم با هم صحبت کردیم ... وقتی از اتاق اومدیم بیرون ... مادرش با اشتیاق خاصی گفت
... به به ... چه عجب ... هر چند انتظار شیرینی بود اما دهن مون رو هم می تونیم شیرین کنیم یا ...
مادرم پرید وسط حرفش ... حاج خانم، چه عجله ایه... اینها جلسه اوله همدیگه رو دیدن... شما اجازه
بدید ما با هم یه صحبت کنیمبعد ..
–ولی من تصمیمم رو توی همین یه جلسه گرفتم ... اگر نظر علی آقا هم مثبت باشه، جواب من مثبته ...
این رو که گفتم برق همه رو گرفت ... برق شادی خانواه داماد رو ... برق تعجب پدر و مادر من رو ...
پدرم با چشم های گرد، متعجب و عصبانی زل زده بودتوی چشم های من ... و من در حالی که خنده ی
پیروزمندانه ای روی لب هام بود بهش نگاه می کردم ... می دونستم حاضره هر کاری بکنه ولی دخترش
رو به یه طلبه نده ...
اون شب تا سر حد مرگ کتک خوردم ... بی حال افتاده بودم کف خونه ... مادرم سعی می کرد جلوی
پدرم رو بگیره اما فایده نداشت ... نعره می کشید و من رو می زد ... اصال یادم نمیاد چی می گفت ...
چند روز بعد، مادر علی تماس گرفت ... اما مادرم به خاطر فشارهای پدرم ... دست و پا شکسته بهشون
فهموند که جواب ما عوض شده و منفیه ... مادر علی هم هر چی اصرار کرد تا علتش رو بفهمه فقط یه
جواب بود ... شرمنده، نظر دخترم عوض شده ...
چند روز بعد دوباره زنگ زد ... من وقتی جواب رو به پسرم گفتم، ازم خواست علت رو بپرسم و با
دخترتون حرف بزنم ... علی گفت: دختر شما آدمی نیست که همین طوری روی هوا یه حرفی بزنه و
پشیمون بشه ... تا با خودش صحبت نکنم و جواب و علت رو از دهن خودش نشنوم فایده نداره ...
باالخره مادرم کم آورد ... اون شب با ترس و لرز، همه چیز رو به پدرم گفت ... اون هم عین همیشه
عصبانی شد ...
–بیخود کردن ... چه حقی دارن می خوان با خودش حرف بزنن؟ ... بعد هم بلند داد زد ... هانیه ... این
دفعه که زنگ زدن، خودت میای با زبون خوش و محترمانه جواب رد میدی ...
ادب؟ احترام؟ ... تو از ادب فقط نگران حرف و حدیث مردمی... این رو ته دلم گفتم و از جا بلند شدم ...
به زحمت دستم رو به دیوار گرفتم و لنگ زنان رفتم توی حال ...
–یه شرط دارم ... باید بزاری برگردم مدرسه ...
با شنیدن این جمله چشماش پرید ... می دونستم چه بالیی سرم میاد اما این آخرین شانس من بود ...
#ادامه_دارد...
⛔️نشر فقط با لینک کانال مجاز می باشد⛔️
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
🍃
برفِ سفید
و گنبد زردت
چه دلرباست
آقا جــان
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وقتی شهر مسیحی نشین بیجی توسط همرزمان حاج قاسم آزاد می شود یک زن مسیحی روی دیوار کلیسا نوشت:
🔺مریم مقدس راحت بخواب که دیگر مسیح به صلیب کشیده نمیشود چون فرزندان حضرت زهرا(س) رسیدند.😔😭
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
+همش دارم فڪر میڪنم
شهـدا تو فاطمیہ چه جور التماس
مادر❣
ڪردن ؟!
ڪه خریدشون وبردشون ....
ڪاش ماهم بلد بودیم (💔)
#فاطمیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#درآرزوے_شهادت
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147