eitaa logo
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
1هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.8هزار ویدیو
87 فایل
•بسم‌رب‌الشهداء• زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست تازنده ایم‌رزمنده ایم✋ 🌷إن‌شاءالله‌شهادت🌷 #شهید_گمنام 🌹خوش‌نام‌تویی‌گمنام‌منم 🌹کسی‌که‌لب‌زد‌برجام‌تویی 🌹ناکام‌منم😔✋️ 🌹گمنام‌منم😔✋ ⛔کپی ممنوع⛔ بیسیمچی: @shahidgomnam313
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 📚 👌 جواني نزد شیخی آمد واز او پرسيد: من جوان كـم سني هـستم امـا آرزو هـاي بزرگـي دارم و نميتوانم خـود را از نگاه كردن بـه دختـران جـوان منـع كـنم، چـاره ام چـيست؟ شیخ نيز كوزه اي پر از شير به او داد و بـه او توصـيه كـرد كـه كوزه را بـه سـلامـت به جـاي معـيني ببـرد و هـيچ چـيز از كوزه نريزد واز یکی از شاگردانش نیز درخواست كرد او را هـمراهي كند واگر یک قطره از شـير را ريخت جلوي همه مردم او را حسابی كتك بزند! جوان نيز شير را به سلامت به مقصد رساند و هيچ چيز از آن نريخت. وقتي شیخ از او پرسـيد چند دختـر را در سـر راهـت ديدي؟ جوان جواب داد هيچ، فقط به فكرآن بودم كه شير را نريزم كه مبـادا در جـلوي مردم كتك بـخـورم و در نـزد مـردم خـوار و خـفـيـف شـوم.. شیخ هم گفت: اين حكايت انسان مؤمن است كه هميشه خداوند را ناظر بر كارهايش ميبيند وحواسش را جمع میکند تا سمت گناه کشیده نشود و از روز قيامت بيم دارد... ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @shahidgomnam
فرض کن قیامت شده و نامه اعمالت رو آوردن...📜 توش نگاه می‌کنی می‌بینی نوشته ۱۰۰,۰۰۰ نفر رو باحجاب کرده!!😳😳 از تعجب شاخ‌ درمیاری: «این چیه؟ من کی این کارو کردم که خودم‌ خبر ندارم ؟!!!»😍😍😍 مأمور حساب و کتاب: «این آثار نهی از منکرهاته تا سال‌ها پس از مرگت!»😊 ▫️این همه...!!! نکنه به ریال نوشته😳 ▪️نه بابا ریال چیه؟ تازه، هنوز بودی توی دنیا که روحانی۳ تا صفر رو ‌حذف کرد... ▫️آخه من که هر چی نهی از منکر کردم خیلیا «به تو چه» و «تو‌ نگاه نکن» و این حرفا جواب می‌دادن... چه اثری؟!🤔 ▪️جلوی تو این حرفا رو می‌زدن. بعدتر که می‌رفتن و به حرفت و رفتار مؤدبانه‌ات فکر می‌کردن تأثیر می‌گرفتن اما خودت بی خبر بودی...😇 ▫️بازم این همه نمی‌شه!🤔 ▪️بعضیاشونم چون قبل از تو کسی بهشون تذکر داده بود اما فقط ۱ نفر بود بی‌اثر بود. تو گفتی شد دو‌ نفر و اثر گذاشت...😊 ▪️بازم این همه نمیشه!!🤔 ▫️خیلیا هم بچه‌ها و‌ نسل خانمایی هستن که محجبه شدن... از مادرشون که تو با تذکرت باحجابشون کردی اثر مثبت گرفتن... با واسطه ثوابش مال تو هم شده...😉 ▫️ولی بازم این همه نمیشه...!🤔 ▪️خیلی از محجبه‌ها از ترویج حجابت ثابت قدم‌تر شدن... ▫️خب، بازم ایـــن همه نمیشه... !!🤔 ▪️توی دنیا که بودی، این آیه رو نخونده بودی که هر کس کار خوب انجام بده «فله عشر أمثالها..» ده برابر براش حساب می کنن؟؟؟😠 ▫️چرا، خوندم... اما بازم ایـــن همه... !!!🤔 ▪️اه... بسه دیگه، چقدر گیر دادی... اگه نمی‌خوای پاکش کنم، نامه عملت رو‌ بدم دست چپت؟😡 ▫️نه نه نه...! غلط کردم. دیگه حرف نمی‌زنم.😅 ▪️بیا... اینم اجر توهیناییه که توی این راه شنیدی... اگه یک کلمه باز حساب کتاب کنی من می‌دونم و تو...😒 ▫️وااااای... عجب اجری‌...😍😍 کاش بیشتر از اینا بهم توهین می‌کردن... کاش میزدن تو گوشم، کاش می‌کشتنم... با این حساب اجر چیه؟🤔 ▪️اون مقامش خیلی خاصه👌 شماها نمی‌بینید. وگرنه از حسرت کلی غبطه میخورین... بهتون رحم کردن که بی خبر گذاشتنتون. ▫️خوش به سعادتش... ▪️یه مژده هم دارم برات...☺ ▫️چی هست؟ ▪️صفحه پشتی نامه عملت رو نگاه کن... ▫️اینجا...؟! أ....!!!! آخ جوووون، این چیه؟ چقدر زیاده... همش مال منه😃 ▪️بله، توی دنیا یه خاطره امر به معروف برای یه کانال فرستادی، خیلیا خوندن و و رو‌ شروع کردن... اینم ثواب داره💯 ----------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
❗️خبر گناه ، اولیای خدا را از پا در می آورد ✍ عالمى در شيراز بود كه قبرش در حافظيه است و به حاج ميرزا حسين يزدى معروف است. روزگارى مسجد اين عالم، شلوغترين مسجد بود. او جزء علماى رده اول زمان قاجاريه در شيراز بود. 📌 روزى براى شيراز حكمران و به تعبير امروزى، استاندار فرستادند. جلسه معارفه گرفت. ادارى ها، نظامى ها و انتظامى ها را دعوت كرد، از جمله چند نفر از تاجران معروف بازار شيراز را نيز دعوت كرد. 🎉 براى اين كه ميهمان ها شاد باشند، دسته اى مطرب يهودى نيز دعوت كرد كه بخوانند و بنوازند. جلسه در روز پنج شنبه بود. حاج ميرزا حسين يزدى روز جمعه بعد از ظهر و عصر به منبر رفت. 👈 گفت: من شنيده ام كه ديروز در اين شهر، در منزل حاكم ميهمانى بوده و چند نفر از شما بازاريان متدين نيز شركت كرديد. دسته مطرب يهودى تصنيف خواندند و تار و تنبور زده و رقصيدند، خبرش را به من دادند. 😔 طاقت من از شنيدن اين خبر طاق شده است. رنج بيشتر من اين است كه شما چهره هاى مذهبى چرا در آن جلسه بوديد و هيچ عكس العملى نشان نداديد. 🔗 از منبر پايين آمد و به خانه رفت و مريض شد. يك ماه نتوانست به مسجد بيايد. اين گونه از پا در آمد. 🔹روزى در طول اين يك ماه، تاجرى آمد تا از بازار شيراز رد شود. به مغازه اى آمد تا جنسى بخرد، صاحب مغازه گفت: چنين پيشامدى در شيراز شده است. 🔺تاجر گفت: عاقبت اين پيشامد به خير است؟ تاجر در فكر فرو رفت كه مهمترين پيشامدى كه شده اين است كه عالمى در اين شهر از شنيدن خبر مريض شده و امروز و فردا می ميرد و مُرد. ▪️از شنيدن خبر گناه می مُردند. ⁉️اما ما چرا حالتى پيدا نمی كنيم؟ چون خود اين گناهانى كه ما می بينيم، گرچه خودمان اهل آن نيستيم،🔺همين ديدن ها بين ما و خدا و ولی او حجاب ايجاد كرده است.👈 اين است كه می بينيم و ناراحت نمی شويم. ❗️اما خبر گناه، اولياى خدا را از پا در می آورد. ❓ پس آثار گناه با خود گناهكار، در دنيا و آخرت، چه می كند؟ منبع : استاد انصاریان - سایت عرفان ...
✨﷽✨ 📌 شهدای رمضان... ✍ صدایش از پشت تلفن بسیار ضعیف به گوش می‌رسید. با نگرانی پرسیدم: «علی جان! خوبی؟» پاسخ داد: «خیلی خوبم… خیلی…» سرفه‌های وحشتناک، مانع از اتمام جمله‌اش شد. با نگرانی داد زدم: «علی! تو رو خدا بگو خوبی…» صدایی نمی‌آمد. منتظر ماندم و این انتظار مرا نصفه‌جان کرد. ناگهان گفت: «مینا جان… گوش کن… من دارم به آرزوم می‌رسم… بی‌تابی نکن جان دلم. مراقب خودت و بچه‌مون باش...» ناگهان از جا پریدم. فکرم کار نمی‌کرد. گفت، دارم به آرزوم می‌رسم! باز هم صدایم زد: «مینا جانم؟» بغضم ترکید و گفتم: «علی…» گفت: «جان دلم!» هق‌هق گریه‌ام بلند شد. گفت: «بی‌تابی نکن… من وقت زیادی ندارم. منو حلال کن…» میان حرفش پریدم و گفتم: «تو همیشه سر قولت می‌موندی علی…» گفت: «هنوزم هستم… وصیت کردم منو ببرن جمکران...» مثل ابر بهار اشک می‌ریختم. گفتم: «اما قرار بود با هم...» هق‌هق اجازه نمی‌داد که جمله‌ام را تمام کنم. صدای علی ضعیف و ضعیف‌تر می‌شد. علی گفت: «با هم می‌ریم. تو هم بیا همراهم باش...» صدایش قطع شد و من هرچه فریاد زدم بی‌فایده بود. علی رفته بود… علی شهیدم… سرباز آقا امام زمان به سلامت. 📖