گام برداشتن در جاده عشق
هزینه میخواهد ...
هزینه هایی که انسان را
عاشق
و بعد
شهید میکند ... ❤️
#شهید_مهدی_باکری
#شهید_محمدرضا_دهقان
🌸🍃
@shaidgomnam
گفت: دعا کن #شهید بشوم.
من همیشه یک جمله داشتم و هر موقع این صحبت را میکرد به او میگفتم نیتت را خالص کن ✨و او همیشه در جواب به من میگفت:
«باشه،نیتم را خالص میکنم»
ولی این دفعه یک مدل دیگر جوابم را داد و گفت: « #مامان به خدا نیتم خالص شده! حتی یک ناخالصی هم در آن وجود ندارد»وقتی این جمله را گفت بدون هیچ مقدمهای به او گفتم که پس #شهید_میشوی🕊.
#شهید_محمدرضا_دهقان
@Shahidgomnam
یکی از آخرین شبهای قبل از رفتن به سوریه قرار گذاشتیم و باهم بیرون رفتیم، خیلی اصرار کردم که نرود، ولی آماده رفتن بود. دفاع از حرم را وظیفه خود میدانست و میگفت حالا که در توانش هست، باید برود اگر نرود باید بعدا پاسخگو باشد. میگفت نگران نباشم و برمیگردد. گفتم که تو همه کارهایت را کردهای، از وابستگیهای دنیوی و مادی دل کندی، حتی موتورت را که خیلی دوستش داشتی، به رفیقت بخشیدی، تمام امور دنیوی را گذاشتی کنار و چسبیدی به آخرتی که پیش رویت است. آن وقت میگویی برمیگردم! چه برگشتنی؟! جواب همه آن نالهها و گلایهها فقط خندهای بود که روی لبانش نشست. از همان خندههای همیشگی که آدم را سرحال میآورد. جوری که دیگر نتوانستم ادامه بدهم و چیزی بگویم. انگار آن خندهها آخرین خندهها بود، خداحافظی آخر بود.
#شهید_محمدرضا_دهقان🌷
راوی: دوست شهید
📚#ابووصال
#صلوات #شهدا 🌸🍃
@shahidgomnam
یکی از آخرین شبهای قبل از رفتن به سوریه قرار گذاشتیم و باهم بیرون رفتیم، خیلی اصرار کردم که نرود، ولی آماده رفتن بود. دفاع از حرم را وظیفه خود میدانست و میگفت حالا که در توانش هست، باید برود اگر نرود باید بعدا پاسخگو باشد. میگفت نگران نباشم و برمیگردد. گفتم که تو همه کارهایت را کردهای، از وابستگیهای دنیوی و مادی دل کندی، حتی موتورت را که خیلی دوستش داشتی، به رفیقت بخشیدی، تمام امور دنیوی را گذاشتی کنار و چسبیدی به آخرتی که پیش رویت است. آن وقت میگویی برمیگردم! چه برگشتنی؟! جواب همه آن نالهها و گلایهها فقط خندهای بود که روی لبانش نشست. از همان خندههای همیشگی که آدم را سرحال میآورد. جوری که دیگر نتوانستم ادامه بدهم و چیزی بگویم. انگار آن خندهها آخرین خندهها بود، خداحافظی آخر بود.
#شهید_محمدرضا_دهقان🌷
راوی: دوست شهید
📚#ابووصال
#صلوات #شهدا 🌸🍃
@Shahidgomnam
پرسیدی پس از شما چه كردیم؟
جوابت دادم: هیچ! از حرمت لاله ها نوشتیم در حالی كه پایمان روی لاله ها بود!!!»
#شهید_محمدرضا_دهقان
.
.
@shahidgomnam
این روزها خوب فهمیده ام
ڪہ به راه رسیدن هنر نیست ،
در راه ماندن هنر است .♡
خوشا به حال آنان ڪه
در راه ماندن را آموختہاند ...
#سالگرد_شهداے_اَربعہ_حلب 🕊
#شهید_احمد_اعطایی 🌷
#شهید_مسعود_عسگری 🌷
#شهید_محمدرضا_دهقان 🌷
#شهید_سیدمصطفی_موسوی🌷
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
یه روزی هم میاد
رو بَنِرای سطح شهر میبینیم نوشته:
« کاروان راهیان #عشق »
.
کاروانی که از ایران و افغانستان و عراق زائـر راهی میکنه به سمت #سوریه...
می بردمون به سمت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه...
وقتی خوب دلمونو تکون دادیم و عقده ی این چند سال فراق رو جبران کردیم...
.
یکی مثل #حاج_حسین_یکتا که از یادگارای همین سالای جنگ با تکفیریا باشه برامون شروع میکنه به روایت کردن...
.
" اینجا که نشستید
اسمش #زینبیه است!
قریهای که توش حرم مطهر خانوم زینب قرار داره...
همینجا بود که مدال #شهادت گردن #شهید_محرم_ترک ، اولین شهید مدافع حرم ، انداختند...
.
تو همین خاک بود که #شهید محمود رضا بیضایی به معشوقش ، امام حسین رسید... "
.
بعد سوار اتوبوس میشیم و میریم #حلب
بعد از اینکه نشستیم رو خاکا ، راوی میگه:
" اینجا حلبِ...
همونجایی که #سردار_همدانی رو به آسمون پرواز داد...
همینجا بود که #شهید_صدر_زاده ، فرمانده ایرانی لشگر فاطمیون ، سرشو گذاشت رو پاهای اربابش!
#شهید_محسن_خزایی خبرنگاری که دختر سه ساله شو به دختر سه سالهی ارباب سپرد و از دنیا خداحافظی کرد...
.
اینجا مقتلِ #شهید_محمدرضا_دهقانِ و #شهید_رسول_خلیلی ...
جووناالوارثینو سال شماها که از همون اول عادت کرده بودن به دل ندادن...
.
مقصد بعدیمون #خان_طومانِ ، جنوب غربِ حلب...
همونجایی که تروریستا محاصرهش کردن و نیروهای مقاومت رو مجبور به عقب نشینی...
همونجایی که وقتی آزاد شد،همه سجده شکر بجا آوردیم...
هر چند برای آزاد شدنش #شهید دادیم و اسیر...
یکیشون #شهید_محمد_بلباسی بود که با رفتنش چهار تا بچهش یتیم شدن...
ولی کاری کرد که اون دنیا ، جلو حضرت زهرا ، سرشونو با افتخار بلند کنن و بگن:
ما بچه های شهید بلباسی ایم! "
مثل #شلمچه ، مثل هویزه ، مثل چزابه ، مثل طلاییه ...
یه روزی #حلب و خان طومان و زینبیه و ریف رو قدم قدم زیارت می کنیم...
یه روزی گذرمون بهشون میخوره..
[ هر زمان تو خیابونا چشمتون خورد به بَنِرا و تابلوهایی که ازتون دعوت کرده با این کاروان راهی شید ، بدونید به فاصله ی اندکی ، روزی میرسه که سرتاسر ایران نوشتن...
« کاروان راهیان قدس »
کاروانی که این بار مقصدش فراتر از #شلمچه و #دمشقِ !
کاروانی که میره به سمت خود #بهشت
نماز میخونه تو مسجدالاقصی...
با امامت امام دوازدهم...
و با حضور تمام شهدا...
شهدایی که روزی برای زیارتشون #چفیه هامون و #چادر هامون خاکی شد ...
و دیر نیست اون روز !
روزی که با چشمای خودمون ببینیم که رو سر در ورودی #فلسطین نوشته:
«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین»
#شهید_دهقان، تکه کلامی داشت که میگفت:
یه چادری از حضرت زهرا (س)
به خانم ها ارث رسیده و
داشتن این حجاب و
حفظ کردن اون
لیاقت میخواد..✨
و حجاب دریست به سوی بهشت
همان حجابی که تقوا را افزون میکند
#شهید_محمدرضا_دهقان🤍🌱
طرف داشت غیبت میکرد بهش گفت:
_شونه هاتو دیدی؟
گفت: مگه چی شده؟
_کوله باری از گناهان اون بنده خدا رو شونه های توست!
#شهید_محمدرضا_دهقان 🌸