#شهیدانه سال ۸۷ برای آموزش به سیستان رفته بود. آن سال‌ها جنایت‌های عبدالمالک ریگی خیلی سر زبان‌ها بود. حتی یکی از همشهری‌های ما به نام شهید اسماعیل سریشی در آنجا به شهادت رسید. خودش می‌گفت که در نقطه‌ی صفر مرزی بودم و همانجا به بچه‌ها آموزش می‌دادم. با اینکه می‌دانستم در تیررس گروهک ریگی هستم اما هیچ ترسی به خودم راه ندادم، چرا که می‌دانستم خداوند نگه‌دار من است. من اگر در آنجا می‌ترسیدم، نمی‌توانستم نیروهایم را خوب آموزش بدهم. #شهیدمحمدحسین‌بشیری #شادی‌روحش‌صلوات |•@Shahidkarimi_ir•|

#اســتــوری‌کــلــام‌شــهــدا بعد شهدا شما چیکار کردید؟ شهید مصطفی صدرزاده |•@Shahidkarimi_ir•|

یکى از گناهان کبیره، استخفاف نماز یعنى سبک شمردن نماز است. نماز نخواندن، یک گناه بزرگ است و نماز خواندن و نماز را خفیف شمردن و استخفاف کردن و بى‌اهمیت تلقى کردنِ نماز، گناه دیگرى است‏... +استادشهیدمرتضی‌مطهری |•@Shahidkarimi_ir•|

▫️حضرت اقا تو این چند تا دیدار اخیرشون یک فرمان بسیار مهم دادند: 🗳۱. ۱۴۰۲/۱۰/۲: «همه کسانی که مخاطبانی دارند، وظیفه دارند مردم را به انتخابات دعوت کنند.» 🗳۲. ۱۴۰۲/۱۰/۶: «در قضیه‌ی انتخابات، مادرها نقش ایفا کنند، هم در داخل خانه، هم درخارج خانه.» 🗳۳. ۱۴۰۲/۱۰/۱۳: «احساس وظیفه‌ نسبت به انتخابات یکی از کارهای نقدِ جامعه‌ی مجاهد در جهاد تبیین است.» 🗳۴. ۱۴۰۲/۱۰/۱۹: «مسئله‌ی حضور مردم در صحنه باید ترویج بشود؛ هر کسی صدایی دارد، باید روی این زمینه کار کند: وَ تَواصَوا بِالحَقّ؛ تواصی به حق وظیفه‌ی همه است.» #انتخابات |•@Shahidkarimi_ir•|

در هیاهوی دنیای پر جمعیت سلام بر او...✋🏼 "که جایش همه جا خالیست..."💔 #سه‌شنبه‌های‌مهدوی #طریق‌المهدی(عج) |•@Shahidkarimi_ir•|

جوانی که وقتی به محرماتِ الهی می‌رسد چشم میپوشد امام زمان عجل الله به او افتخار میکند +آیت‌الله‌حق‌شناس |•@Shahidkarimi_ir•|

#شهیدانه هر چه كه می‌كشیم و هر چه كه بر سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدادارد . #شادی‌روحش‌صلوات |•@Shahidkarimi_ir•|

#اندکی‌تأمل |•جدی گرفته ایم زندگی دنیایی را شوخی گرفته ایم قیامت را . . . کاش قبل آنکه بیدارمان کنند بیدار شویم . . !•| |•@Shahidkarimi_ir•|

امروز حضرت آقا تشریف رفتن سرمزار شهدا از جمله شهدایی که رفتن سرمزارشون پاسدار شهید محمدامین صمدی از شهدایی که در سوریه شهید شدند رفتن💔 |•@Shahidkarimi_ir•|

🌱•هرکه‌راخداعاشق‌شود،میکشد و هرکه‌راکشت خود،خون‌بهایش‌میشود... :) +شهیدمصطفی‌صدر‌زاده

▫️ازحضرت آیت الله بهجت رحمت الله علیه پرسیدند: حاج آقا چیکار کنیم از عبادت لذت ببریم؟! ایشون فرمودند: شما نمی خواد کاری بکنی که از عبادت لذت ببری! شما لذت های دیگه رو ترک کن، لذت عبادت خودش میاد سراغت🌱

💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_شصتم پدر و مادرم می گفتند : « نخور فشارت می افته! » اما محمدحسین برایم می خرید.. داخل اتاق صدایم میزد : « بیا باهات کار دارم!» لواشک و قره قوروتها را یواشکی به من می داد و با خنده می گفت : « زن مارو! باید مثه معتادا بهش جنس برسونیم ! » 😂 نمی توانستم زیاد در هیئت ها شرکت کنم . وقتی میدید مراعات می کنم ، خوشحال می شد و برایم غذای تبرکی می آورد 🙃 برای خواندن خیلی از دعاها و چله ها کمکم می کرد . پا به پایم می آمد که دوتایی بخوانیم. بعضی را خودش تنهایی می خواند 😂 زیاد تربت به خوردم میداد. به خصوص قبل از سونوگرافی و آزمایش ها.. خودش از کربلا آورده بود و می گفت : « اصل اصله!» اسم بچه را از قبل انتخاب کرده بودیم : امیرحسین در اصل ، امیرحسین اسم بچه اولمان بود . به پیشنهاد یکی از علمای تهران ، گذاشتیم امیرمحمد . گفته بود : « اسم محمد رو بذارید روش تا به برکت این اسم ، خدانظر كنه و شفا بگیره ! » می گفت : « اگه چهار تا پسر داشته باشم ، اسم هرچهارتاشون رو میذارم حسین ! »😁 با کمک مادرم ، داخل ماشین نشستم . راه افتاد . روضه گذاشت ، روضه حضرت علی اصغر.. سه تایی تادم در بیمارستان گریه کردیم برای شیرخواره امام حسین (ع)💔 زایمانم در بیمارستان خصوصی بود .. لباس مخصوص پوشید آمد داخل اتاق . به نظرم پرسنل بیمارستان فکر می کردند الان گوشه ای می نشیند و لام تا کام حرف نمی زند.. برعکس ، روی پایش بند نبود ، هی قربان صدقه ام می رفت😂 ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌