💔
#قرار_عاشقی
آخ آخ این شبا صحن آقا
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
بچه ها به شوخی میگفتن "روزی یه غیبت یه تهمت و یه دورغ بگین تا شهید نشین!"😜
اما بین خودمون میگفتیم
خدا معادلات #شهادت رو توی #سوریه عوض کرده.
روی کسایی دست میذاره و میبره که در دستگاه محاسباتی و ذهنی ما شاید فعلا #موندنی باشن اما در دستگاه الهی #رفتنی ...
خدا خریدارِ #مخلص هاست نه #مدعی ها...
مثل #شهید_مهدی_اسحاقیان که بیست خرداد پارسال در #حلب شهید شد
و #جواد_محمدی که شانزده خرداد امسال در #حماء بال در بال ملائک کشید درحالی که پیکر مطهرش رو #داعش ربود
به نقل از: #دوست_شهید
😔 رفیقان میروند نوبت به نوبت
خوش آن روزی که نوبت بر من اید
#شهید_جواد_محمدی
#شهید_روزه_دار
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
9.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
📹 حالِ مخصوصِ شب قدر
#تصویری
حجت الاسلام پناهیان
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
خدایا!
امشب کیو بیاریم در خونه ت؟
تو رو به آبروی کی قسم بدیم از ما بگذری؟
ما که آبرو خودمونو جلوی آبرومندای عالم بردیم....😔 از بس گناه کردیم
خدایا!
به آبروی حضرت زهرا ما رو ببخش...
یا کریم الصفح
یا حسن التجاوز
#انتشارحتماباذکرلینک
💔
شک ندارم که خطاکارم و بد، #آھ ولی...
به علیٍ به علیٍ به علی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
ثواب اعمال امروز
تقدیم به تازه داماد #شهید_امیر_سیاوشی
تازه دامادی که بساط عروسی اش را چیده بود تا هنگام برگشت، جشنی برپاکرده و به خانه خود بروند...
اما نمی دانم جذبه کدام نگاه
دلش را با خود برد و او را همنشین بهشتیان کرد...
در وصیت نامه اش نوشته بود:
برای تشییع جنازه ام، خواهش میکنم
خواهران همه با چادر باشند...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#انتشارحتماباذکرلینک
شهید شو 🌷
💔 ثواب اعمال امروز تقدیم به تازه داماد #شهید_امیر_سیاوشی تازه دامادی که بساط عروسی اش را چیده بود
💔
بچه هیئتی بود و عاشق #اباعبدالله
در آستانه دامادی بود و چند روز مانده به آغاز زندگے مشترک که #شهید شد
به گمانم #ایثار یعنی همین!
یعنی چشم بر همه آرزوهایت ببندی
یعنی بگذاری و بگذری...
بین خودمان بماند
#امیر_شدن_به_این_راحتےها_نیست!!!
#شهید_امیر_سیاوشی
#اللهم_ارزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
💔
دلتان را
#خالص
#ذاکر و
#بےادعا
نگه دارید ...
#امامخامنه_ای
#فداےسیدعلےجانم❤️
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
بسم الله الرحمان الرحیم 🌹 #فدائی_رهبر 🌹 #قسمت_57 -مردونه؟😉 -مردونه ی مردونه، علی جون😉😍 -قول؟
بسم الله الرحمان الرحیم
🌹 #فدائی_رهبر 🌹
#قسمت_59
پیله کرده بود به یکی از رفقا که پنج شنبه برویم گلزار شهدا😅😂
-چشم علی جون... اگه عمری باقی بود من که از خدا می خوام به روی چشم😌😍😉
مثل اینکه دلیل اصرارش ، جواب یک سوال بود🤔 سوالی که چند هفته ای نگرانش کرده بود😑😰
-اگه سنش خیلی بالا باشه چی؟!😄😊
-گیج شدم برای چی میپرسی😧🙁
-حاجی جون 😌 ما میخوایم ثواب کنیم ، نمیخوایم که کباب بشیم😅😉
-راست بگو علی؟! چی تو کله ی تو میگذره😒😒
در دور دست قطعه ای که وارد آن شدند سیاهی چادری نمایان بود😍
درست همان جهتی که قدم های علی رفت 😶
چهار پنج ردیف مانده بود برسند با بالا آوردن کف دست و اشاره چشمانش به حاجی فهماند که صبر کند تا علی جلو برود😐😐😶
پیرزن انگار منتظر او بود هنوز نرسیده بود که سرش را برگرداند و لب هایش از خوشحالی انقدر شکفت که سفیدی داندان هایش را حاجی هم میتوانست از آن فاصله به راحتی ببیند😃😍😍☺️
"تازه اونجا بود که من معنی سوال علی رو در مورد محرم نامحرمی فهمیدم.
علی گفت:
من همین جوری داشتم برای خودم توی قعطه ها می چرخیدم که یه دفعه چشمم به این مادر افتاد، متوجه شدم که مادر شهیده 😍😍
اومدم سر قبر پسرش فاتحه ای بخونم سر صحبت باز شد و پیرزن گفت: تو شکل جوونی های پسر منی و ازم قول گرفت که هر هفته که میرم گلزار ، برم سر قبر پسرش و بهش سر بزنم😍😄
علی هم هر هفته می رفت بهش سر میزد☺️
ادامه دارد....
#قسمت_60
نوجوان بود رفته بود پابوس امام هشتم(ع)😍
دوستانش و اقای معلم هم سرپرست گروه😉😁
بچه ها معلم شان رو دوره کرده بودند ، برای خرید که با تجربه تر است😅😉
-یکی از بچه ها گفت: کدوم خوبه؟🤔🙄
- همشون خوبن، مخصوصا اون که با رکاب نجفیه😍😍
-اقا چرا برا خودتون نمیگیرین؟😕
-ادم هر چیزی رو به اندازه نیازش میگیره😄
در این جریان علی اصلا همراه ما نبود
وقتی برگشتن توی قطار یکی از بچه ها گفت:
-اقا می دونید کدوم انگشتر رو برای بابام خریدم😄همونی که شما دوست داشتین خریدم ۵۰۰۰تومان☺️
علی جریان رو پرسید 🤔 یکی از بچه ها براش توضیح داد☺️ چند ساعتی گذشت . می خواستیم بخوابیم دیدم علی اومده دم در کوپه و میگه:
-اقا یه خواهشی کنم رد نمیکنید؟😢 یادتونه گفته بودین از نشانه های مومن اینه که اگه کسی بهش کادو بده سریع میگیره😊😅
آن سال ها در مدرسه قرار قشنگی بین همه بود که عکس های شهدا را به همدیگر هدیه می دادند☺️😍 اقا معلم هم فکر کرده بود جریان همین است😄
ادامه دارد....
#شهیدعلےخلیلی
📚 #نای_سوخته
نویسنده :هانیه ناصری
ناشر:انتشارات تقدیر۱۳۹۵
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞